تفکر زائد
نویسنده:
محمدجعفر مصفا
امتیاز دهید
ذهن ما عادت كرده است به اينكه جريانات و رويدادهاي زندگي را از دو جنبه و ديد نگاه كند و با آنها دو نوع رابطه داشته باشد: يكي ديد يا رابطهي واقعي ديگري ذهني. من ميبينم شما به فرم خاصي راه ميرويد، دستتان را تند يا آهسته حركت ميدهيد، پايتان را بلند يا كوتاه برميداريد، راست يا خميده راه ميرويد. در اين ديد من به راه رفتن شما به صورتي كه واقعاً هست نظر دارم ـ بدون هيچ تعبير و معناي خاصي. ولي من تنها به اين ديد اكتفا نميكنم. به راه رفتن شما از جنبهي ديگري هم نگاه ميكنم و در آن چيزي ميبينم كه مربوط به واقعيت راه رفتن نيست، بلكه تعبير و تفسيري است كه ذهن خود من از راه شما رفتن شما ميكند. مثلاً ميگويد اين طرز راه رفتن موقرانه يا غير موقرانه است، متواضعانه يا متكبرانه است، متشخصانه يا حقيرانه است. ما با تمام جريانات و پديدههاي زندگي به همين شكل در رابطهايم. من به اين مبل از دو جنبه نگاه ميكنم. يكي بعنوان وسيلهاي براي نشستن ديگري به عنوان وسيلهي تفاخر. همسر شما امروز غذا تهيه نكرده است و شما احساس گرسنگي ميكنيد. تهيه نكردن غذا و احساس گرسنگي يك واقعيت است. ولي شما در تهيه نكردن غذا يك جنبه و معناي ديگر هم ميبينيد كه مربوط به نفس واقعيت نيست، بلكه تعبير ذهن خود شما از واقعيت است. مثلاً فكر ميكنيد نسبت به شما بياعتنايي شده است، لابد مرد با جذبه و قابل اعتنايي نيستيد كه همسرتان زحمت تهيهي غذا به خودش نداده است، و نظاير اين تعبيرات.
ديد ذهني يا ديد “تعبير و تفسير“ي براي انسان نه ذاتي و طبيعي است و نه لازم؛ بلكه يك فعاليت ذهني زايد و غيرضروري است كه بر مغز انسان تحميل شده است. و چنانكه نشان خواهيم داد، مسايلي از آن به بار ميآيد كه براي انسان بسيار وخامتبار است.
بیشتر
ديد ذهني يا ديد “تعبير و تفسير“ي براي انسان نه ذاتي و طبيعي است و نه لازم؛ بلكه يك فعاليت ذهني زايد و غيرضروري است كه بر مغز انسان تحميل شده است. و چنانكه نشان خواهيم داد، مسايلي از آن به بار ميآيد كه براي انسان بسيار وخامتبار است.
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1397/01/07
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تفکر زائد