پایان
نویسنده:
محمد رهبر
امتیاز دهید
✔محمد رهبر در رمان خود تصاویر بدیع و جانداری را آفریده است که خیالی اما در عین حال باورپذیر و گاه ترسناکاند. تصویری که از نابودی تدریجی تهران خلق کرده است در جاهایی ذهن خواننده را مورمور میکند و رفته رفته مهابت بلای سوررئالی که بر شهر نازل شده است ملموس و واقعی میشود. دو جهان موازی و در عین حال متقاطعی که از ابتدای رمان، پابهپای هم پیش میروند به خوبی با هم چفت شدهاند و مکمل یکدیگرند؛ تهرانی که چهل سالگی انقلاب را جشن گرفته است و ساران، روستایی در دماوند که عمر بعضی از ساکنانش به دوران یورش مغول میرسد. شهریارِ قصه در چهل سالگی دچار خونریزی چشم میشود و آرام آرام چشم به دنیایی تازه باز میکند و انقلاب در چهل سالگیاش ناگهان پیر و فرسوده میشود و همزمان، بیماری پیری ناگهانی دامن اهالی را هم میگیرد. انقلاب و تهران دست در دست هم رو به «پایان» میروند و تنها راه نجات، پیوستن به ساکنان ساران است که با دلالت نقش یک قالی بینقشه، این بار ساکن بم شدهاند.
بیشتر
آپلود شده توسط:
negarfar64
1396/12/01
دیدگاههای کتاب الکترونیکی پایان
اوضاع ایران را در یک بعد مذهبی و شرع بدتر از وضع موجود توصیف نموده و انقلاب معنوی را در این مسیر انجام داده است.
بنظر بنده توضیحات نویسنده در خصوص گذشته ساران باید پررنگ تر می بود تا ایدئولوژی و مسیر انقلاب جان جهان و یارانش مشخص تر می گردید.
برنامه ای برای آینده این پایان متصور نبوده و هدف تنها انقلاب در بر شرعیات و بی عدالتهاست.