گل و نوروز
نویسنده:
خواجوی کرمانی
امتیاز دهید
به اهتمام: کمال عینی
گل و نوروز داستان عشق شاهزادهای به نام «نوروز» با «گل»، دختر پادشاه روم است که خواجوی کرمانی این مثنوی را در ماه صفر ۷۴۲ هجری و در ۵۳۰۶ بیت سرودهاست. این منظومه داستانی عاشقانه است، مربوط به نوروز شاهزادهٔ ایرانی، با گُل دختر پادشاه روم. خواجوی کرمانی آن را به پیروی از خسرو و شیرین نظامی گنجهای سرودهاست و خواجو خود نیز به شاگردی نظامی اقرار کردهاست.
بیشتر
گل و نوروز داستان عشق شاهزادهای به نام «نوروز» با «گل»، دختر پادشاه روم است که خواجوی کرمانی این مثنوی را در ماه صفر ۷۴۲ هجری و در ۵۳۰۶ بیت سرودهاست. این منظومه داستانی عاشقانه است، مربوط به نوروز شاهزادهٔ ایرانی، با گُل دختر پادشاه روم. خواجوی کرمانی آن را به پیروی از خسرو و شیرین نظامی گنجهای سرودهاست و خواجو خود نیز به شاگردی نظامی اقرار کردهاست.
آپلود شده توسط:
hanieh
1396/10/25
دیدگاههای کتاب الکترونیکی گل و نوروز
حافظ می فرماید :
استاد سخن سعدیست پیش همه کس اما
دارد سخن حافظ طرز سخن خواجو
خواجوی کرمانی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
کمالالدین ابوالعطاء محمودبن علیبن محمود، معروف به «خواجوی کرمانی» (زاده: ۶۸۹ ه.ق. در کرمان - درگذشت: ۷۵۲ ه.ق. در شیراز) یکی از شاعران بزرگ نیمهٔ اول قرن هشتم است. آرامگاه خواجو در تنگ الله اکبر شیراز است. وی از شاعران عهد مغول است و اشعاری در مدح سلاطین منطقه فارس در کارنامهٔ خود دارد.
زندگینامه
خواجوی کرمانی که به نخلبند شاعران نیز شهرت دارد. در اواخر سدهٔ هفتم هجری در کرمان زاده شد. زمان زایش او را به اختلاف بین ۶۶۹–۶۸۹ هجری ثبت کردهاند او در دوران جوانی خود جدا از کسب دانشهای معمول روزگار مسافرت را نیز پیشه نموده و بازدیدهایی از مناطق اصفهان، آذربایجان، شام، ری، عراق و مصر نیز داشتهاست و پس از بازگشت از این سفرهای طولانی در شیراز اقامت گزید. او لقبهایی مانند خلاق المعانی و ملک الفضلا نیز داشته است. او در نیمهٔ سدهٔ هشتم هجری در شهر شیراز درگذشت و در تنگ الله اکبر این شهر نزدیک رکناباد به خاک سپرده شد.
عقاید و اندیشهها
شعر خواجوی کرمانی شعری عرفانی است. مضامین عرفانی در غزلیات وی صریحاً بیان میشود امّا در این اشعار که بر شاعران بعدی خود مانند حافظ تأثیرگذار هم بوده مبارزه با زهد و ریا و بیاعتباری دنیا و مافیها از موارد قابل ذکر است. او در شعر به سبک سنایی غزلسرایی میکرده و در مثنوی نیز سعی داشته به تقلید از فردوسی حماسهسرایی داشته باشد. خواجو را وابسته به سلسلهٔ مرشدیه میدانند. او را در ریاضیات طب و هیئت نیز صاحب نظر میدانند. طنز و هزل و انتقادات اجتماعی از شرایط ادیان در آن روزگار در اشعار خواجو متداول است.[۱] او در قصیده، مثنوی، و غزل طبعی توانا داشته، به طوری که گرایش حافظ به شیوهٔ سخنپردازی خواجو و شباهت شیوهٔ سخنش با او مشهور است. خواجو از بزرگان صوفیه قرن هشتم و اهل تصوف و عرفان ( وحدت وجودی ) می باشد.
آثار
از خواجوی کرمانی آثار زیادی بجای مانده است که مضامین و محتوای آنها عموماً متفاوت میباشند. بیشتر این آثار منظوم هستند.
دیوان؛ شامل غزل، قصیده، مسمط، ترکیببند، ترجیعبند، رباعی، قطعه و مستزاد که برروی هم به دو بخش صنایعالکمال و بدایعالجمال تقسیم میشود.
پنج مثنوی؛ در وزنهای گوناگون با این نامها:
همای و همایون، گل و نوروز، روضةالانوار، کمالنامه و گوهرنامه. این پنج مثنوی بر روی هم خمسهٔ خواجو را تشکیل میدهد. سالها بعد گویندهٔ ناشناس و پرسخنی منظومهٔ همای و همایون خواجو را با تبدیل و تغییر و حذف اسامی و افزودن افسانههایی، منظومهٔ سامنامه را پدیدآوردهاست.[۲] آثار منثور خواجوی کرمانی رسالههای چهارگانهای است، با نثری مسجّع و مصنوع، و بسیار بیش از شعر او آراسته به آیات قرآنی.[۳] رسایل چهارگانهٔ خواجو بدین ترتیباند: ۱) سراجیّه ۲) شمس و سحاب ۳) شمع و شمشیر ۴) نمد و بوریا