مرده های بی کفن و دفن و خلوتگاه
نویسنده:
ژان پل سارتر
مترجم:
صدیق آذر
امتیاز دهید
ژانپل سارتر، فیلسوف، اگزیستانسیالیست، رماننویس، نمایشنامهنویس و منتقد شهیر فرانسوی، در سال ۱۹۴۱، نمایشنامه “مردگان بیکفن و دفن”، را نوشت. مردگان بیکفن و دفن، یک نمایشنامه در چهار پرده است.
در زمان جنگ، طبق دستور از طرف نهضت مقاومت فرانسه، دوستان مشترکی به نامهای فرنسوا، سوربيه ، لوسی، كانوريس و هانری، به يك دهكده حمله كردهاند ولی توسط آلمانها دستگير شده، شکنجه میشوند و انتظار مرگشان را میکشند.
در نمایشنامه مردگان بیکفن و دفن، با انسانهایی طرف هستیم که بر حسب موقعیت و قدرتشان تصمیم میگیرند، انتخاب میکنند که خوی انسانی داشتهباشند یا خوی حیوانیشان را به نمایش بگذارند. سه نفری که نسبت به پنج نفر، برتری دارند و تصمیم بر آزار و شکنجه آنها میگیرند و پنج انسان ِ دم مرگی که تصمیم بر تحمل شكنجه میگیرند و سعی دارند تا لحظه آخر، همبستگیشان را حفظ کنند.
نمایشنامه مردگان بیکفن و دفن، یکی از هزاران چهرهی زشت و خبیث جنگ را، آشکار میکند. انسانهایی که مقابل هم میایستند، یکدیگر را میدرند و میکشند و شاید هم اصلا نمیدانند برای چه دارند اینگونه، رفتار میکنند. افرادی که ابتدا گمناماند و بعد، با بدنامی از جهان میروند و تنها به واسطه برتریشان، انسان دیگری را متحمل غم و درد میکنند. غمانگیزتر آنکه، شکنجهگر از این همه عذابی که به قربانی روا میدارد نه خرسند میشود و نه آرام؛ بلکه بیمارتر و رنجورتر میگردد و گوهر انسانیت و شرافتش را بیش از پیش، به قهقرا میفرستد، تا آنجا که دیگر نمیتواند بازیابدش.
بیشتر
در زمان جنگ، طبق دستور از طرف نهضت مقاومت فرانسه، دوستان مشترکی به نامهای فرنسوا، سوربيه ، لوسی، كانوريس و هانری، به يك دهكده حمله كردهاند ولی توسط آلمانها دستگير شده، شکنجه میشوند و انتظار مرگشان را میکشند.
در نمایشنامه مردگان بیکفن و دفن، با انسانهایی طرف هستیم که بر حسب موقعیت و قدرتشان تصمیم میگیرند، انتخاب میکنند که خوی انسانی داشتهباشند یا خوی حیوانیشان را به نمایش بگذارند. سه نفری که نسبت به پنج نفر، برتری دارند و تصمیم بر آزار و شکنجه آنها میگیرند و پنج انسان ِ دم مرگی که تصمیم بر تحمل شكنجه میگیرند و سعی دارند تا لحظه آخر، همبستگیشان را حفظ کنند.
نمایشنامه مردگان بیکفن و دفن، یکی از هزاران چهرهی زشت و خبیث جنگ را، آشکار میکند. انسانهایی که مقابل هم میایستند، یکدیگر را میدرند و میکشند و شاید هم اصلا نمیدانند برای چه دارند اینگونه، رفتار میکنند. افرادی که ابتدا گمناماند و بعد، با بدنامی از جهان میروند و تنها به واسطه برتریشان، انسان دیگری را متحمل غم و درد میکنند. غمانگیزتر آنکه، شکنجهگر از این همه عذابی که به قربانی روا میدارد نه خرسند میشود و نه آرام؛ بلکه بیمارتر و رنجورتر میگردد و گوهر انسانیت و شرافتش را بیش از پیش، به قهقرا میفرستد، تا آنجا که دیگر نمیتواند بازیابدش.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مرده های بی کفن و دفن و خلوتگاه