رسته‌ها
تمدن اسلام و عرب
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 59 رای
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 59 رای
مولف در بخشی از دیباچه کتاب آورده است: «تمدن اسلام و عرب را هر قدر بیشتر غور کنیم همانقدر وقایع جدیدی کشف شده و موضوع به همان اندازه صاف و روشن می‌شود، ما در آتیه این مطلب را ثابت می‌کنیم که در قرون وسطی علوم و فنون یونان و روم فقط به وسیله مسلمین در اروپا انتشار یافته تا مدت پانصد سال مدارس اروپا روی کتب و مصنفات آنان دایر بود و همان‌ها بودند که اروپا را علما و عملا و نیز در اخلاق تربیت کرده داخل در طریق تمدن کردند. ما وقتی که به تحقیقات علمی و اکتشافات فنی آنان نظر می‌افکنیم می‌بینیم هیچ ملتی نیست که در این مدت قلیل زیاده از آن‌ها ترقی کرده باشد، و از دقت در صنایع و حِرَف آن‌ها ثابت می‌شود که در آن صنایع بدایعی موجود است که طرف نسبت با صنایع دیگران نیست.»

«تمدن اسلام و عرب» با شش کتاب همراه است. باب اول از کتاب اول با عنوان «سرزمین، نژاد» به توضیح جغرافیا، محصولات و ایالات و ولایات عربستان، باب دوم به مفهوم، منشا و تنوع نژاد عرب و باب پایانی به اعراب جاهلیت می‌پردازد.
کتاب دوم با عنوان «بنیاد تمدن اسلام و عرب» باب اول به حضرت محمد (ص) و ابتدای دولت اسلام و عرب اختصاص دارد و باب بعدی قرآن و باب سوم فتوحات اسلام است.
کتاب سوم با عنوان «خلافت اسلام» شامل هشت باب با نام‌های مسلمین در شام، حکومت اسلامی در بغداد، حکومت اسلامی در ایران و هند، حکومت اسلامی در مصر، حکومت اسلامی در آفریقای شمالی، حکومت اسلامی در اندلس، حکومت اسلامی در جزیره سیسیل، ایتالی، فرانسه و محاربات بین مذهب عیسوی و اسلام است.
کتاب بعدی با عنوان «رسوم و نظامات مسلمین» در پنج باب از عرب بدوی و دهاتی، شهرنشینان عرب و اخلاق و رسوم و عادات آنان، نظامات سیاسی و اجتماعی، زنان مشرق و مذهب و اخلاق سخن می‌گوید.
کتاب پنجم با عنوان «تمدن» به بررسی منابع علوم و اسلوب تعلیم و تحقیق، زبان، فلسفه، ادب، تاریخ، ریاضی و هیئت، علم جغرافیا، علوم طبیعی و طریقه استعمال آن، تاریخ طبیعی، طب، سبک عربی (اسلامی)، روابط اقتصادی و تجاری با اقوام مختلفه و انتشار تمدن عرب یا اسلام در اروپا و تاثیر آن در شرق و غرب می‌پردازد.
در کتاب پایانی با عنوان «انحطاط تمدن» در دو باب، جانشینان عرب و تاثیر اروپاییان در مشرق و اسباب ترقی و انحطاط عرب در حالت موجوده اسلام بررسی شده است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
865
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
hanieh
hanieh
1396/04/18

کتاب‌های مرتبط

تاریخ روضه الصفا - جلد ۱
تاریخ روضه الصفا - جلد ۱
4.1 امتیاز
از 9 رای
تاریخ اسپانیا
تاریخ اسپانیا
4.6 امتیاز
از 7 رای
تاریخ خاورمیانه: کاروان
تاریخ خاورمیانه: کاروان
4.3 امتیاز
از 12 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی تمدن اسلام و عرب

تعداد دیدگاه‌ها:
60
بیرونی از قول سپهبد مرزبان بن رستم می‌نویسد که زرتشت این عمل را تشریع نکرده و جواز چنین ازدواجی را صرفاً در مواقعی مانند انقطاع نسل و دسترسی‌نداشتن فرد به زن دیگری جز مادر در صورت دورافتادگی از میان توده مردم و زندگی در جامعه، جایز شمرده است (بیرونی، 1390: 258).
«ای مسلمانان! شما امروز با جماعتی می‌جنگید که با محارم خود، نکاح را جایز می‌دانند و بر فواحش و کبایر اصرار می‌ورزند» (ابن‌اعثم کوفی، 1372: 241)
بارزترین این ازدواج های خانوادگی که بسیار بر آن تأکید شده، پیوند بهرام چوبین، فرمانده سپاه هرمزد چهارم، در برابر ترکان با خواهر خود، گردیه، بود که همانند برادرش در میدان جنگ، مردانه شمشیر می‌زد و قابلیتی برجسته در هدایت نیروها و نبرد تن به تن داشت (طبری، 1387: 2/178؛ بلعمی، 1373-1378: 2/805؛ ثعالبی، 1368: 1/434).
همچنین می‌توانیم به خبر یعقوبی از عملکرد شیرویه در آغاز سلطنت استناد کنیم که زنان پدر خود، خسرو پرویز را به ‌عنوان همسر برگزید (یعقوبی، 1378: 1/213). چنانچه از متن تاریخ ثعالبی برمی‌آید، شیرین از پیشنهاد شیرویه به‌ظاهر استقبال کرد و برای حضور در جایگاه دخمه پرویز سود برد و با خوردن زهر به زندگی خود پایان داد (ثعالبی، 1368: 1/464).
تاریخ بلعمی (تاریخ‌نامه طبری)، تهران: انتشارات سروش، ۱۳۷۸. ج‏ ۱ ص ۴۶۹
ابوسعید گردیزى، ‏زین الاخبار، تهران: انتشارات دنیاى کتاب‏، ۱۳۶۳. ص ۵۱
بوعلی بلعمی (متوفای ۳۲۵ هجری) وزیر فرهیخته‌ی دربار سامانیان می‌گوید: «و مغان را یکى پیغمبر است. او را زردشت گویند که این دین مغى او نهاد ایشان را، و دعوى کرد که من پیغمبرم و آتش‏ پرستىِ‏ ایشان را صواب نمود، و کتابى آورد که آن را زند و اَستا خوانند، و خواهر و مادر را به زنى کردن او آورد» ابوسعید گردیزی (متوفای ۴۳۳ هجری) که از شاگردان برحسته‌ی ابوریحان بیرونی بود و در زمینه تاریخ پژوهش‌های ارزنده‌ای برای آیندگان برجای گذاشت، در مکتوبات تاریخی خود درباره‌ی زرتشت می‌نویسد: «و چون وى بیامد کتاب اَستا آورد و آتش‏‌پرستى فرمود، و نکاح اهل حُرمَت جایز کرد، و گشتاسپ دین او بپذیرفت»
[quote='Jeremiah']نقل قول از شاپری:پیرمرد نادان گفتم بعد از اسلام اعراب دیگر این کارو نکردن ولی ایرانیان دوره ساسانی به این کار مشهور بوده اند
بله تازیان بعد از اسلام آمدند رسم زشت دیگرشان، همانا ازدواج با دختر 9 ساله یا بچه‌بازی را گشترش دادند، در زمان ساسانیان حداقل سال ازدواج برای دختر 15 + سال بود:
او باید اشونانه و پرهیزگارانه دختر دوشیزه مردنادیده‌ای را چون تاوانی به روان سگ آبی، به اشون مردی بدهد.
ای دادار جهان استومند! ای اشون!
چگونه دختری؟
اهوره مزدا پاسخ داد:
یکی از خواهران یا دختران نوجوان وی که از مرز پانزده سالگی گذشته و گوشواره ای در گوشها داشته باشد
اوستا ، وندیداد ، فرگرد 14 ، بند 15
البته بایستی در دید داشته باشیم که ما نمی‌دانیم در جامعه آن زمان قوانین ونداید که پر از قانون‌های خرافی باستانی ایرانی بود چگونه انجام می‌شده، مثلا امروزه در بسیاری کشورهای مسیحی (Christian state) مانند انگلستان ارمنستان ازدواج میان دو همجنس مرد آزاد است با این روی در کتاب مقدس نوشته شده است، دو مرد همخوابه با یک دیگر را باید کشت! اگر تاریخ‌شان را نداشته باشیم کتابشان را ببینیم بایستی بیندیشم همجنسگراها را می کشند؟ همچنین هرودوت گوید:
31 - به قسمی که نقل می‌کنند این نخستین جنایت کمبوجیه بود، پس از آن خواهر خود را که در مصر با او هم‌سفر بود به قتل رسانید، او با خواهر خود همخوابگی داشت در حالی که خواهر او بود و با او از یک پدر و مادر هم بود. و اما چنین است چگونگی ازدواج او با خواهر خود زیرا تا این زمان هرگز این رسم بین پارسها وجود نداشت که خواهر خود را به زنی بگیرند. کمبوجیه عاشق یکی دیگر از خواهران خود شده بود و میل داشت با وی نزدیک شود ولی چون نقشه او بر خلاف عادات و رسوم وقت بود قضاتِ شاهی را به حضور طلبید و از آنها سوال کرد که آیا قانونی وجود دارد که ازدواج خواهر و برادر را به رضایت شخصی اجازه دهد؟ قضات شاهی از برگزیدگان پارسها هستند اینان مقام خود را تا زمان مرگ حفظ می‌کنند مگر در موردی که مرتکب قضاوت نادرست گردند، این دعاوی را رسیدگی و قوانین ملی را تفسیر می کنند و همه امور از زیر دست آنها می‌گذرد، آنان به سوال کمبوجیه جوابی دادند که نه بر خلاف حقیقت بود و نه برای آنها خطری ایجاد می کرد آنها پاسخ دادند: هیچ قانونی سراغ ندارند که ازدواج خواهر و برادر را اجازه دهد ولی اضافه کردند که قانون دیگری وجود دارند که به موجب آن پادشاه پارس می‌تواند به هر عملی که مایل است دست زند، بدین ترتیب بی آن که از ترس کمبوجیه قانونی را ملغی کنند رعایت کامل آن را برای حفظ جان خود لازم ندانستند و توانستند قانون دیگری بیابند به حال پادشاه که مایل به ازدواج با خواهران خود بود مساعد باشد ... (تاریخ هرودوت، پوشینه 3، رویه 134)
همانگونه که بینی در میان پارسیان وارون برخی دیگر از مردم، رسم نبوده است در معدود مواردی رخ داده که پیر برایان دلیل آن را سیاسی می‌داند زیرا هخامنشیان علاقه‌ای به نزدیک شدن به دیگر خانوادگان نداشتند. تو هنوز منبعی از طبری برای سخنت ندادی باسوادخان، با این روی در زمان ساسانی خوئیتوک: خوئیت (خودی، خویش) + وک (پیوند، ازدواج) بود که به معنی همان ازدواج با عموزادگان، خاله‌زادگان، عمه‌زادگان با دایی‌زادگان بود، برخی از منحرفان هم مانند شریعتی تازی‌پرست با توجه به این نام آغاز به سخنان نامربوط درباره ایرانیان در زمان ساسانیان کردند که یک بعثی هم مانند تو هم دارد اینجا قرقره اش می‌کند. سفارش کنم مقاله "افسانه ازدواج با محارم در ایران باستان" نوشته شاهپور شهبازی را بخوانید (هم تو، هم ساندیس‌خور) تا از بی‌سوادی دربیایید. راستی ما تا آنجایی که دیدیم تازیان وارون بر دیگر مسلمانان همسایه شان مانند ایرانیان و ترکان که چند زنی را بد می‌شمرند، چندتاچندتا زن دارند، چندتا مادر داری شاپری جون؟ [/quote]اگر جای عمومی نبود بهت می گفتم که چندتا مادرم چه نسبتی با توی بی ادب دارن.
نظرات پدر علم ژنتیک ایران داریوش فرهود درباره تبار ژنی مردم ایران و منطقه خوزستان خیلی جالب است البته ایشان با این درجه علمی هم نظرشان را نمیتوان حقیقت ناب در نظر گرفت چه برسد به دوستان دیگر:stupid:
در ریشه نام خوزستان بین مقالات در اینترنت هم جواب واحدی پیدا نمیشود این که بعضی چگونه به جواب قطعی رسیده اند خدا داند
با استفاده از شباهتهای لغتی نمیتوان برای مسائل تاریخی جواب قطعی پیدا کرد کلمات و واژگان از زبانی به زبان دیگر منتقل میشود:D
خدا رو شکر دوستان یک دستگاه کاریوتایپ گرفته اند و ژن چند میلیون خوزستانی را بررسی کرده اند تا به نتایج خیلی خوبی برسند:D اصل همه انسانها از افریقا و منطقه کنیا و تانزانیا است خیلی خودت را اذیت نکن جد همه انسانها سیاه پوست بوده به قول شاعر مشکی رنگ عشقت داروین که قبول داری
آشوری ها هم توسط مادها در نینوا نابود شدند و الان یک اقلیت کوچک در ایران و عراق سوریه اند
خب رد کرده دیگر دردت چیست؟ من هم دارم همین را می‌گویم، بیچاره با خودش هم درگیر است :)) رومیان که این دروغها را درباره زرتشتیان گفتند، از یرای دشمنی شان بود، همچنین در دین ترسایی یا مسیحی ازدواج به عمه‌زادگان، عموزادگان، دایی‌زادگان با خاله‌زادگان حرام است چون محرمشان هستند. رومیان هنگامی که دیدند ایرانیان با کسانی مانند عمه‌زاده شان ازدواج کنند آغاز به تعمیم به خانواده هم کردند، شاید مردم نادان هم هنگامی که فرهنگی را امروزه گیر بیاورند که ازدواج با عمه با خاله آزاد باشد، نتیجه بگیرند ازدواج با مادروخواهر هم آزاد است، اگر درست به یاد داشته باشم، در یهودیگری باستان Ancient Judaism آزاد بود، چنانچکه عمران پدر موسی (کلیم الله) با یوکابد عمه اش ازدواج کرده بود: تورات، سفر خروج، فصل شش، آیه بیست. بنده هم عرب‌های عراقی (که اهوازیان از همین گروه هستندو از عراق آمده‌اند،) را از روی معده وارون برخی آشوری ندانستم، البته برای کسانی که سواد آن را ندارند که بدانند Assimilation یا همگون‌سازی چیست، باید خیلی چیز شگفتی باشد، ولی در زبان عربی عراقی Mesopotamian Arabic نویسه های "گ" با "پ" از زبان آرامی مانده است چگونه عربها که این دو نویسه را ندارند در گویش عراقیان هست؟ اگر تاثیر حکومت های ایرانی باشد بایستی در گویششان مانند عربان اهواز ژ (مانند آن که به رجل، رژل گویند) یا چ (مانند آن که کبیر، چبیر گویند) هم باشد ولی آرامی ژ و چ ندارد، پیش از یورش عرب‌ها به عراق، به آنجا سورستان یا آشورستان می‌گفتند مهم تر از همه پژوهش های ژنتیکی هم نشان داده است عرب‌های عراق بسیار به مردم شمالی خاورمیانه، به ویژه آشوریان نزدیک هستند تا مردم شبه جزیره عربستان (خاورمیانه جنوبی). ویکی پدیا:]Iraqis_genetics البته اینها در مغز این نگنجد، بنده گفتم تا حقیقت آشکار شود، امروزه هم همه استرالیایی، کانادایی ها و آمریکاییها دارند انگلیسی میگویند ولی انگلیسی نیستند، خیلی باید سطحی‌بین باشیم که هر کسی زبان عربی گفت را عرب بدانیم، امروزه بسیاری از مصریان و شامیان به تجربه خویش دیده ام که خود را عرب نمی دانند ;-) کسی هم که از ما مقاله می خواهد خودش هم بدهد. :)) تورا خدا چه بیچاره ام باید با این دو خجسته سخن بگویم :(( ولی این را گفتم تا کسی سوء برداشت از سخنان ساندیس‌خور نکند.
رشید یاسمی در کتاب تاریخ ساسانیان در پاورقی داستان ازدواج با خویشان در ایران باستان را مثل ازدواج خواهر با برادر را به طور کامل رد کرده بعضی دوستان حتما کتاب تاریخ ساسانیان (ارتور کریستین) را نخوانده اند و فقط از روی کینه و بغض و نژاد پرستی حرف میزنند همان طور که چند میلیون عرب ایرانی را آشوری میدانند قومی که در شمال عراق زندگی میکردند حالا چه ربطی به جنوب غربی ایران دارد خدا داند
تمدن اسلام و عرب
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک