پیام امام امیرالمومنین (ع) - جلد ۱۱ - نامه ها (۱ تا ۲۸)
نویسنده:
ناصر مکارم شیرازی
درباره:
امام علی (ع)
امتیاز دهید
شرح جامع و تازهای بر نهج البلاغه
از متن کتاب:
انگیزه اصلی تالیف این کتاب گنجینه بزرگ معارف اسلام
عالی ترین درس برای تعلیم و تربیت انسانها
بهترین سرمایه خودسازی و تهذیب نفس
و موثرترین برنامه برای ساختن جامعه ای سالم و پاک و سربلند
عناوینی است که به حق میتوان برای نهج البلاغه انتخاب کرد.
تنها کسانی می توانند درباره این کتاب بزرگ و بینظیر سخن بگویند که حداقل یکبار با دقت کامل تمام آن را از آغاز تا پایان مطالعه کرده باشند، آن گاه روشن خواهد شد هر چه درباره این مجموعه گرانبها گفته شود، کم است.
این جانب مانند بسیاری دیگر از علاقه مندان به نهج البلاغه بخشهایی از آن را بر حسب نیازهای مختلف مطالعه کرده بودم تا این که در پانزدهم خرداد سال ۴۲ که به اتفاق جمعی از متفکران بزرگ اسلامی به زندان افتادم، عوامل شاه روزهای اول را بر ما بسیار سخت و مشکل گرفتند و همه چیز را برای ما ممنوع کردند، ولی تدریجاً بر اثر فشار افکار عمومی محدودیتها کاسته شد و ما توانستیم از دوستانمان خواهش کنیم کتابهایی را برای مطالعه در زندان برای ما بیاورند. من نهج البلاغه را مطالبه کردم که در آن فرصت خوب با فراغت بال بتوانم به طور مرتب و منظم آن را مرور کنم. مخصوصا توفیق الهی شامل حال شد بخش دوم نهج البلاغه (بخش نامه ها و فرمانهای سیاسی و اخلاقی را به طور کامل مطالعه و بررسی کنم. آن ایام متوجه شدم که نهج البلاغه چیزی فراتر از آن است که ما فکر میکنیم و درباره آن می اندیشیم.
خود را با دریایی از علم و دانش روبه رو دیدم که با مهمترین مسائل زندگی انسان در تمام ابعاد معنوی و مادی سر و کار دارد دریایی مواج و خروشان که گوهرهایش را همراه امواجش به ساحل فرو می پاشد و ساحل نشینان خود را غرق در انواع مواهب معنوی و مادی میکند ولی غواصان تلاشگر سهم بیشتری دارند. آن روز فهمیدم چقدر محرومند کسانی که با داشتن چنین گنجینه ای گرانبها از آن بی خبرند و دست به سوی دیگران دراز کرده و آنچه خود دارند از بیگانه تمنا می کنند!...
بیشتر
از متن کتاب:
انگیزه اصلی تالیف این کتاب گنجینه بزرگ معارف اسلام
عالی ترین درس برای تعلیم و تربیت انسانها
بهترین سرمایه خودسازی و تهذیب نفس
و موثرترین برنامه برای ساختن جامعه ای سالم و پاک و سربلند
عناوینی است که به حق میتوان برای نهج البلاغه انتخاب کرد.
تنها کسانی می توانند درباره این کتاب بزرگ و بینظیر سخن بگویند که حداقل یکبار با دقت کامل تمام آن را از آغاز تا پایان مطالعه کرده باشند، آن گاه روشن خواهد شد هر چه درباره این مجموعه گرانبها گفته شود، کم است.
این جانب مانند بسیاری دیگر از علاقه مندان به نهج البلاغه بخشهایی از آن را بر حسب نیازهای مختلف مطالعه کرده بودم تا این که در پانزدهم خرداد سال ۴۲ که به اتفاق جمعی از متفکران بزرگ اسلامی به زندان افتادم، عوامل شاه روزهای اول را بر ما بسیار سخت و مشکل گرفتند و همه چیز را برای ما ممنوع کردند، ولی تدریجاً بر اثر فشار افکار عمومی محدودیتها کاسته شد و ما توانستیم از دوستانمان خواهش کنیم کتابهایی را برای مطالعه در زندان برای ما بیاورند. من نهج البلاغه را مطالبه کردم که در آن فرصت خوب با فراغت بال بتوانم به طور مرتب و منظم آن را مرور کنم. مخصوصا توفیق الهی شامل حال شد بخش دوم نهج البلاغه (بخش نامه ها و فرمانهای سیاسی و اخلاقی را به طور کامل مطالعه و بررسی کنم. آن ایام متوجه شدم که نهج البلاغه چیزی فراتر از آن است که ما فکر میکنیم و درباره آن می اندیشیم.
خود را با دریایی از علم و دانش روبه رو دیدم که با مهمترین مسائل زندگی انسان در تمام ابعاد معنوی و مادی سر و کار دارد دریایی مواج و خروشان که گوهرهایش را همراه امواجش به ساحل فرو می پاشد و ساحل نشینان خود را غرق در انواع مواهب معنوی و مادی میکند ولی غواصان تلاشگر سهم بیشتری دارند. آن روز فهمیدم چقدر محرومند کسانی که با داشتن چنین گنجینه ای گرانبها از آن بی خبرند و دست به سوی دیگران دراز کرده و آنچه خود دارند از بیگانه تمنا می کنند!...
آپلود شده توسط:
raminsb
1396/04/18
دیدگاههای کتاب الکترونیکی پیام امام امیرالمومنین (ع) - جلد ۱۱ - نامه ها (۱ تا ۲۸)
های سیاسی حاشـیه دار و کنایه های اخیر آن حضرت در ارتباط با رئیس جمهور منتخب، ممکن است عدّه ای روی گردان شده باشند، زیرا اینطور نمایانده که
انتخاب و انتخابات در نظر ایشان رنگ باخته و مخالفان کینه توزِ رئیس جمهوربه تبع از برداشت های غلط از گفتار زیبایِ ایشان، گسـتاخی را به جائی رسانیده
اند که می گویند آراءِ مردم در نظر ماپشیزی ارزش ندارد، که البته این حرفهای ناپسند امنیت کشور را به خطر می اندازد،چه بهترکه بزرگان از ایما و اشاره ها
به دور باشند
ای که هستی، روز و شب، جویای عِلم
تشنه و غَوّاص، در دریای علم
رفته در حِیرت که حَدِّ علم چیست
از کتب، آیا کُدامین خواندنی است
هر کسی، نوعی از آن را رو کند
علم بر وِفقِ طبیعت، خو کند
آن یکی گوید؛ حساب و هندسه
جمله وهم است و خیال و وَسوَسِه
و آن دِگر گوید که؛ هان، علمِ اصول
فدیه باشد بَر خدا و بَر رسول
کاش، حَدِّ علم را دانستمی
تا از این تشویش و حِیرت رَستَمی
گر تو را مقصود، علمِ مُطلَق است
حدِّ آن، نزدِ قدیمِ بر حق است
علمِ مُطلق، بیحد و بی منتهاست
حدِّ بیحَد باز بیحد را سزاست
وَر بُوَد مقصودِ تو اِی حق پرست
حَدِّ علمی کان کمالِ اَنفُس است
علم، آن باشد که بنماید رَهَت
علم، آن باشد که سازد آگَهَت
علم، آن باشد که بشناسی به وی
لطف و فیضِ قادر و قَیّوم و حَی
پس بدانی، قدرت بیحَدِّ او
فیض و جود و نعمتِ بی عَدِّ او
آن به تعظیم آرَدَت، بی اختیار
وین کند در جمله حال امیدوار
بی تَصَنُّع، حُبِّ خود در دل کند
بیتَکَلُّف، بر عمل مایل کند
چون زِ روی شوق، کردی بندگی
آن زمان، داری نشان زندگی
آنکه در طاعت، دلش افسرده است
گر به ظاهر زنده، باطن مُرده است
قومِ جُهّال اَر عبادت می کنند
بیشتر، از روی عادت می کنند
یا عوامی را، به خود داعی بُوَد
یا برای دنیوی، ساعی بود