شکار یک سیاهپوست: دردسر ماه ژوئیه
نویسنده:
ارسکین کالدول
مترجم:
محمد رفیعی مهرآبادی
امتیاز دهید
✔️ سیاه پوستی به نام سانی کِلارک به طرف دخترسفیدپوستی به نام کَتی بارلو، سنگی پرتاب کرد و سرش را شکست و بعد هم در جنگل پنهان شد....
کلانترجِف می خواست خود را از ماجرا دور نگه دارد تا در انتخابات آینده باز هم رأی بیاورد و کلانتر شود. از طرف دیگر گروهی نقاب دار یکی از زندانیان سیاه پوست را که زیرنظر جف زندانی بود و سام برینسون نام داشت، گروگان گرفتند و اعلام کردند تا زمانی که سانی کلارک را به ما تحویل ندهند، این گروگان را آزاد نخواهیم کرد. جف با معاون خود، جیم کوچ، همراه شد تا سام را بیابد. آنها به درِ خانه ی سام رفتند، اما عمه جینی از او بی خبر بود . جف و جیم تا صبح به جست وجو ادامه دادند و صبح بِرت نیز به آنها پیوست و گفت که قاضی آلن دستور داده که به دنبال سانی کلارک باشیم. ولی جف گفت تا موقعی که سام را نیابم کار دیگری انجام نمی دهم. آنگاه دستور داد همگی به طرف نیدمور حرکت کنند...
بیشتر
کلانترجِف می خواست خود را از ماجرا دور نگه دارد تا در انتخابات آینده باز هم رأی بیاورد و کلانتر شود. از طرف دیگر گروهی نقاب دار یکی از زندانیان سیاه پوست را که زیرنظر جف زندانی بود و سام برینسون نام داشت، گروگان گرفتند و اعلام کردند تا زمانی که سانی کلارک را به ما تحویل ندهند، این گروگان را آزاد نخواهیم کرد. جف با معاون خود، جیم کوچ، همراه شد تا سام را بیابد. آنها به درِ خانه ی سام رفتند، اما عمه جینی از او بی خبر بود . جف و جیم تا صبح به جست وجو ادامه دادند و صبح بِرت نیز به آنها پیوست و گفت که قاضی آلن دستور داده که به دنبال سانی کلارک باشیم. ولی جف گفت تا موقعی که سام را نیابم کار دیگری انجام نمی دهم. آنگاه دستور داد همگی به طرف نیدمور حرکت کنند...
آپلود شده توسط:
morad850
1395/11/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شکار یک سیاهپوست: دردسر ماه ژوئیه