سیاوش
نویسنده:
جمشید طاهری
امتیاز دهید
نوشین باور نمی کرد یک انسان تا این حد تحقیر شود در حالیکه از عصبانیت داشت منفجر میشد شروع کرد به جمع مردن استکانها...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سیاوش