میگل
نویسنده:
جوزف کرامگولد
مترجم:
فریدون دولتشاهی
امتیاز دهید
“میگل“ گاه دلش می خواست همچون برادر کوچکش “پدرو“ باشد که معمولا از همه چیز راضی بود، و گاه هم دلش می خواست مثل برادر بزرگش، “گابریل“ باشد که تقریبا هر چه را می خواست، به دست می آورد. خانواده آنها از گله داران قدیمی نیومکزیکو بودند که ریشه در اسپانیا داشتند. یکی از آرزوهای او این بود که روزی از کوههای “سانگردو کریستو“ بالا رود، اما تنها پس از دوازده سالگی بود که این آرزوی او برآورده شد و او به جمع مردان خانواده پیوست.
نویسنده در این کتاب، به سادگی و با صمیمت، داستان زندگی خانواده ای گله دار، کارهای گوناگون و بسیار آنان را در فصول مختلف سال، خطرات و حوادث مختلفی که با آن رو به رو می شوند و همه آنچه را که از کودکی، مردی می سازد را از نگاه نوجوانی پرجنب و جوش و پرآرزو بیان می کند.
بیشتر
نویسنده در این کتاب، به سادگی و با صمیمت، داستان زندگی خانواده ای گله دار، کارهای گوناگون و بسیار آنان را در فصول مختلف سال، خطرات و حوادث مختلفی که با آن رو به رو می شوند و همه آنچه را که از کودکی، مردی می سازد را از نگاه نوجوانی پرجنب و جوش و پرآرزو بیان می کند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی میگل