جملات منحصر بفرد Unique Sentences
امتیاز دهید
تعداد صفحات : 288
دانستن معادل صحیح انگلیسی جمله هایی که روزانه بکار می بریم و یا می شنویم تاثیر زیادی در درست بیان کردن مقصودمان دارد. این جمله های بسیار پرکاربرد جدای از گفتگوهای روزمره مانند احوالپرسی، پرسیدن آدرس، خرید کردن و ... بوده و بیشتر در گفتگوهایی بکار می روند که بیانگر احساسات شخصی، تجربیات اجتماعی، تهدید کردن، سرزنش خود و دیگران و موضوعات بدیع دیگر هستند. شایان ذکر است که بعضی از این جمله ها ضرب المثلهایی هستندکه بدلیل کثرت استفاده بصورت عبارتهای کلیشه ای درآمده اند که ما آنها را در کنار این جمله ها آورده ایم .
در این کتاب بیش از 1500 جمله همراه با مثال و بر اساس حروف الفبای فارسی آمده است. به جرات می توان گفت که جمله ای نیست که شما در پی آن باشید و در این کتاب نیابید . (بجز جمله های هزل)
بیشتر
دانستن معادل صحیح انگلیسی جمله هایی که روزانه بکار می بریم و یا می شنویم تاثیر زیادی در درست بیان کردن مقصودمان دارد. این جمله های بسیار پرکاربرد جدای از گفتگوهای روزمره مانند احوالپرسی، پرسیدن آدرس، خرید کردن و ... بوده و بیشتر در گفتگوهایی بکار می روند که بیانگر احساسات شخصی، تجربیات اجتماعی، تهدید کردن، سرزنش خود و دیگران و موضوعات بدیع دیگر هستند. شایان ذکر است که بعضی از این جمله ها ضرب المثلهایی هستندکه بدلیل کثرت استفاده بصورت عبارتهای کلیشه ای درآمده اند که ما آنها را در کنار این جمله ها آورده ایم .
در این کتاب بیش از 1500 جمله همراه با مثال و بر اساس حروف الفبای فارسی آمده است. به جرات می توان گفت که جمله ای نیست که شما در پی آن باشید و در این کتاب نیابید . (بجز جمله های هزل)
آپلود شده توسط:
lathe
1395/06/28
دیدگاههای کتاب الکترونیکی جملات منحصر بفرد Unique Sentences
جهت اطلاع دوستان کتابناکی عرض کنم فرهنگ هزاره حاصل کوشش مستمری ااست که بیش از 15 سال به درازا کشید. مؤلفین این فرهنگ دکتر علی محمد حق شناس، دکتر حسین سامعی و دکتر نرگس انتخابی است که در دورۀ بیستم انتخاب کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، به عنوان کتاب سال برگزیده شد.
سنگ بد گوهر اگر کاسۀ زرین بشکست
قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود (سعدی)
من گاهی از خودم میپرسم برای چه سطح زبان انگلیسی هموطنان ایرانی ایناندازه پایین است و کتابهای اینچنینی شما دقیقا یکی از عاملهایی است که مانعی برای یادگیری درست زبان انگلیسی میشود و چون آنرا بفروش میرسانید دارید کالای معیوب به جامعه میدهید،
نخست اینکه ما در انگلیسی idiomatic expressions /idioms(اصطلاحات عامیانه رایج) و slang (اصطلاحات عامیانه غیر رسمی) داریم ، که این Unique Sentences شما آیا یکی ار آنهاست ؟ اگر هست همین نامی که بر این عبارتها گذاشته ایید خودش یکسره نادرست و نشانه کمبود دانش انگلیسی گردآورندگانش است .
- این عبارتهایی که شما آورده ایید از دید همترازی آن با عبارتهای فارسی یاد شده، نادرست بوده و کاربردی رایج ندارد و اگر خیلی از آنها را در گفتگو و نامه نگاری بکار برید ، دیگران یا منظورتان را نخواهند فهمید و یا چیزی ناروا از آن برداشت خواهند کرد که باعث شرمندگی گوینده اش و ایرانی ها و آن معلم و مدرسه و دانشگاهی خواهد بود که چنین آدمهایی با چنین سطح دانش زبانی پایینی پرورده اند.
-من گمان میکنم ، شما این کتاب را از روی فرهنگهای دوزبانه ایی به هم گرد کرده ایید که شما و یا آنها جمله مثال را و یا عبارتی محلی و کم کاربرد را همچون معنی اصلی برداشت کرده اند و بخطا آنرا معنی و تعریف دانسته اند و چون نمیدانسته اند و با انگلیسی راستین روزمره آشنا و در تماس نبوده اند بطور گزینشی اصطلاحاتی را گرد هم آورده اند که کاربرد رایجی ندارد و در حد slang است ، در حالیکه من به شما عبارتهایی را گفتم که در زندگی روزمره و کاربرد درست برابر همان عبارتهای فارسی میتوان بکار برد ونه عبارتهای نادرست و عجیب و بیکاربرد کتاب شما،
برای نمونه make ends meet عبارتی کاربردی روزمره است که در Oxford English Dictionary نیز هست و معنی اش حتی به گفته اکسفورد اینست :
درآمدی ناچیز داشتن که بتوان با آن زیست و به قرض نیافتاد ، و یا get by بتوان زیست و دوام آورد با منابعی (ناچیز)، خوب شما همین عبارت را بستگی به مثبت و منفی بودنش میتوانید برابر نان بخور و نمیر داشتن بکار ببرید
, I get by / I mange to make ends meet( خرحم را یکجوری در میآورم ..)
flatter نیز همانگونه که گفتم برابر با تملق و خوشگویی و تعریف و تمجید(هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن است) که هم میتوان آنرا بطور مثبت و هم منفی بکار برد
the interviewer flattered him about his recent work ( خبرنگار /مصاحبهگر (هندوانه زیر بغلش گذاشت)و از و بخاطر کار اخیرش تمجید کرد
I was very flattered by the invitation ( من از این دعوت بسیار خوشوقت گشتم )
من به دوستداران یادگیری درست عبارتهای کاربردی و درست زبان انگلیسی رایج به کتابهای Oxford Word skill که در سایت کتابنام هم در دسترس است پیشنهاد میکنم .
Do not judge a book by its cover
موفق باشید
با تشکر از بذل توجه شما به کتاب
خدمتتان عرض کنم اصطلاح to make ends meet به معنای خرج و دخل خود را با هم برابر کردن است( فرهنگ هزاره، جلد دوم ص 1047، 1383) و این کاملاً متفاوت از نان بخور و نمیری داشتن است.
to flatter somebody معنای بسیار منفی " کسی را خر کردن " (هزاره، جلد اول، ص 590، 1383) دارد نه هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن.
to get on somebody nerve به معنای " اعصاب کسی را خرد کردن " (هزاره، جلد دوم، ص 1128، 1383) است نه به معنای آن روی سگ کسی بالا آمدن
blot one's copy book فقط " آبروی خود را بردن" نیست اگر درست کتاب را مطالعه بفرمایید " سابقۀ خود را خراب کردن و حیثیت خود را پایمال کردن " هم هست. که اصطلاح پیشنهای شما فقط معنای "آبروی کسی را بردن " را دارد.
اگر قرار هست که بگویید "خرج و دخل خود را با هم برابر کردن" میشود همان "نان و بخور و نمیری داشتن" و اگر "کسی را خر کردن" میشود همان "هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن" و "اعصاب کسی را خرد کردن" میشود همان "آن روی سگ کسی را بالا آوردن"، باید به دانش زبان فارسی شما شک کرد.
لطفاً وقتی مطلبی را ارائه میدهید به کتابهای معتبر استناد کنید و مستندات خود را هم بنویسید تا دیگر زبان آموزان گمراه نشوند که جای افسوس بسیار دارد.
با تشکر
هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن ، از کسی تعریف و تمجید کردن :
to compliment
با سلام ،
در این سایت گاهی کتابهایی بارگزاری شده اند که نویسنده اش برای خودش کتابی برای آموزش انگلیسی گردآوری کرده و رایگان آنرا در دسترس گذاشته ، و همانها افسوس پر از خطاها و برداشتهای نادرست است اما چون رایگان بوده ،پس ما چیزی نمیگوییم تا زیر ذوق نویسنده جوان نزنیم ، اما چون این کتاب برای فروش گذاشته شده و من هم در کار زبانشناسی و آموزش زبانها ام ، باید بگویم که این کتاب دارای خطاهای بسیار و حتی برای زبان آموز گمراه کننده است ، که جای افسوس بسیار دارد
چند نمونه :
برای گفتن "آب باریکه ایی داشتن /نان بخور نمیر داشتن "
در انگلیسی درست میتوان گفت :
to make ends meet ,
to get by
در خالیکه در این کتاب آمده :«keep body and soul together!!»
یا برای گفتن آبروی کسی رفتن /بردن
میتوان بدرستی گفت
to bring shame on/ upon oneself
to disgrace onself
to taint one's reputation / ( his reputation was tainted)
در حالیکه در این کتاب آمده
«blot one's copy book»
هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن" "
میتوان گفت :
to flatter somebody ,
to complement
در این کتاب : « turn sombody's head!!»
آن روی سگ کسی بالا آمدن" میتوان گفت:
to get on somone's nerve
to annoy somone
در کتاب آمده :
« get one's monkey up!!»
و بسیاری از خطاهای اینچنینی که زبان آموز را دچار دشواری های ناروا و گمراهی و کژفهمی در توان یادگیری و گفتگو به این زبان میکند
مؤلفان چند نمونه از جملات بدیع و جالبی که در این کتاب می باشد را خدمتتان می آورند. شایان ذکر است معادل انگلیسی جملات فارسی با مراجعه به فرهنگهای معبر مانند( OED) دیکشنری 20 جلدی آکسفورد، Longman, Webster و .... در طی دو سال تهیه و تألیف شده است. با تشکر (زهره جعفری - مهدی ترابی)
جملاتی مانند:
آب باریکه ای داشتن / نانِ بُخور و نَمیری داشتن
⇒ (have) something to bite on = keep body and soul together
All of the people who are living in the slums are keeping body and soul together
با کسی حسابی اَیاغ بودن
⇒ get on famously with somebody
I have got on famously with my uncle when he was alive
.
نانِ کسی را آجر کردن / روزیِ کسی را بریدن
⇒ take the bread out of somebody’s mouth
I don’t understand why some people tend to take the bread out of poor people’s mouth
نانمان توی روغن است./ همه چیز رو به راه است. / اوضاع بر وفق مراد است.
⇒ Everything in the garden is lovely / rosy.
وبالِ گردنِ کسی بودن / بلای جانِ کسی بودن
⇒ be a millstone round one’s / somebody’s neck
I'd rather not be in debt - I don't want that millstone around my neck
.
هندوانه زیرِ بغلِ کسی گذاشتن / باد در آستین کسی انداختن
⇒ turn somebody’s head = puff somebody up with pride
Don't let our praise turn your head. You're not perfect! / Her successes had turned her head. She was now quite arrogant
.
آن رویِ سگِ کسی بالا آمدن
⇒ get one’s monkey up
When you’re insisting on to do your homework, you get my monkey up.
انگشتِ کوچکِ کسی هم نشدن / به گَردِ پای کسی نرسیدن
⇒ is not fit to / can’t hold a candle to
Mary can't hold a candle to Ann when it comes to athletics. / As for singing, John can't hold a candle to Jane
.
از پُشتِ کوه نیامده!
⇒ There are no flies on him!
⇒ not be born yesterday
Don’t lie to me! I was not born yesterday
به خود بد کردن / تیشه به ریشۀ خود زدن
⇒ cut off one’s nose to spite one’s face
'The next time he treats me like that, I'm just going to quit my job.' 'Isn't that a bit like cutting off your nose to spite your face?'
روزِ بَرّه کُشانِ کسی بودن
⇒ have a field day
The boss was gone and we had a field day today. No one got anything done.
و 1500 جمله بدیع و هیجان انگیز از این نوع.