رسته‌ها
سیاحتنامه
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 105 رای
نویسنده:
مترجم:
رضا همراه
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 105 رای
مجموعه داستان طنز

از متن کتاب:
اسم من محمد است... فرزند حسن هستم ... کار و شغل درست و حسابی ندارم، هر کار مشکل و پردردسری که از عهده دیگران ساخته نباشد یا برایشان صرف نکند بگردن من می افتد.
برای من نوع کار مهم نیست هر کاری باشد انجام میدهم بشرط اینکه پول نان و چایی ام در بیاید...
برای معرفی خودم چیز دیگری ندارم برایتان بگویم ... دانستن سن و سال و قد و بالای من هم بدرد شما نمیخورد. یکی از این محمدها را که میشناسید در نظر بگیرید با بقیه اش کارتان نباشد!
موقع کار عرق کرده و سرما خورده بودم. آنروز نتوانستم سر ر کار بروم توی خانه افتادم ...
تب شدیدی کرده بودم، ننم مثل کوره آهنگرها می سوخت ... حالت آدمهای مست را داشتم. نمیتوانستم هیچیک از اعضاء بدنم را کنترل کنم ... توی خواب و بیداری هذیان میگفتم. یکدفعه نوری توی اتاق تاریکم تایید... در وسط این نور شیئی سبز رنگی ظاهر شد...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
240
آپلود شده توسط:
teekany
teekany
1388/11/04

کتاب‌های مرتبط

نفرتی که میکاری
نفرتی که میکاری
4.1 امتیاز
از 8 رای
انسانها بیدار میشوند
انسانها بیدار میشوند
4.6 امتیاز
از 5 رای
بخاطر چی با من ازدواج کردی
بخاطر چی با من ازدواج کردی
4.5 امتیاز
از 109 رای
یک خارجی در استانبول
یک خارجی در استانبول
3.8 امتیاز
از 19 رای
دزد نان
دزد نان
4.8 امتیاز
از 15 رای
اینهم شد زندگی
اینهم شد زندگی
4.6 امتیاز
از 8 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی سیاحتنامه

تعداد دیدگاه‌ها:
6
سیاحتنامه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک