مردی عنوان این شعرها را دزدیده است
نویسنده:
پروانه حسین زاده
امتیاز دهید
ھر صبح ،به امید دیدار چشمانت
چشم می گشایم
تازه می شوم انگار
تو نیستی اما
فنجان ھا را به یادت خوب می شویم
دست ھای خونینم را
از معرکه ی ظرفھا جدا میکنم
آرامش عجیبی است
من
و بوسه ی یک فنجان قدیمی بر دست ھایم
بیشتر
چشم می گشایم
تازه می شوم انگار
تو نیستی اما
فنجان ھا را به یادت خوب می شویم
دست ھای خونینم را
از معرکه ی ظرفھا جدا میکنم
آرامش عجیبی است
من
و بوسه ی یک فنجان قدیمی بر دست ھایم
آپلود شده توسط:
parvane1988
۱۳۹۵/۰۶/۰۹
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مردی عنوان این شعرها را دزدیده است