رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

هنر خواب‌بینی

هنر خواب‌بینی
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 273 رای
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 273 رای
✔️ نویسنده در این کتاب مراحل قدم به قدمی را که برای پیشرفت در فن رویا دیدن به شیوه ساحران تولتک پیموده است تشریح می‌کند و خواننده را در جریان تجربیاتی شگفت‌آور و باورنکردنی از دنیاهای دیگری در رویا قرار می‌دهد که به اعتقاد تولتک‌ها به اندازه دنیای ما واقعیند.

سرخپوستان قدیمی ، با این تصور که شرایط انرژیایی ما قابل اصلاح است،سلسله تمرین هایی را رایج کردند که با آن ها بتوان شرایط جدیدی برای امکانات انرژیایی درک ما بوجود آورد. آن ها مجموع این تمرین ها را هنر خواب بینی نامیدند.اکنون ، با نگرش عمیقی که به مرور زمان بدست آورده ایم،متوجه می شویم که دون خوان برای خواب بینی اصطلاح کاملتر گذر به سوی ابدیت را به کار برده است.


» ۳۳۹ صفحه
» اسکن شده از چاپ اول ۱۳۷۳؛ نشر سیمرغ - انتشارات فردوس
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
just4u_2020
just4u_2020
1388/11/03

کتاب‌های مرتبط

از باطن امور
از باطن امور
0 امتیاز
از 0 رای
گلستان جاوید - جلد 3
گلستان جاوید - جلد 3
4.5 امتیاز
از 28 رای
فلسفه شرق
فلسفه شرق
4.2 امتیاز
از 19 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی هنر خواب‌بینی

تعداد دیدگاه‌ها:
62
با توجه مطالب این ساین و دیگر سایتها و نظرات خوانندگان محترم، امیدوارم کتاب خوبی باشه و ارزش وقت گذاشتن داشته باشه.
کتاب خوبیه. البته همه هفت دروازه را توضیح نمیده و تنها تا دروازه چهارم میره. پس تنها بخشی از اطلاعات داخل کتاب هست و بقیه دانش رویابینی را دوستان خودشو باید در اثر تجربه بدست بیارند.
چند نکته هم درباره ترجمه مترجمان وجود دارد و آن اینکه متاسفانه همه مترجمان از واژگان اسلامی عرفانی برای بیان مفاهیم تولتک استفاده کرده اند. مشکل دیگر اینست که گاهی مترجمان بخشهایی را بنا به سلیقه خویش جمله بندی کرده اند که خود این امر موجب شده که ترجمه صد در صد وفادار به متن نباشد.
به دوستان آشنا با زبان انگلیسی توصیه می کنم که نسخه زبان اصلی آن را مطالعه کنند. چون تزجمه های موجود به هیچ عنوان با روشهای جادوگری تولتک همسانی کامل ندارد.
یه نکته ی دیگه هم که لازم میدونم بهش اشاره کنم اینه که در در کتابهای کاستاندا از واژه ی کالبد انرژی استفاده ی زیادی شده یا در بعضی جاها هم از واژه ی کالبد رویابینی و یا کالبد اختری هم استفاده شده که این مسئله در حقیقت در پاره ای از ابهام قرار داره چون هر کالبدی بنا به سطح ارتعاشاتی که داره میتونه از یک سری قابلیتهای خاص برخوردار باشه که در کالبدهای دیگه این قضیه ممکنه قوی تر و کاملتر هم بشه و ما در هر خوان از رویا ...در حقیقت یکی ازکالبدهایی که در هفت چاکرای اصلی قرار داره رو احیا میکنیم و به تکامل میرسونیم....و همه ی انها نمیتونه تنها یک کالبد باشه ودر هر سطحی کالبد انرژی همون کالبد مخصوصی که هنر جو در حال پرورش و احیای اونه امیدوارم منظور م رو متوجه شده باشید...
شاید صد ها بار کتابهای کاستاندا رو مرور کردم و حتا خودم هم سعی کردم که روشهایی رو که دارن رو تجربه کنم و باعث شد به یه نتیجه ی خیلی جالبی برسم که مثلا در مورد /رویاها/ یا همون هنر خواب بینی ...هفت دروازه یا به اصطلاح هفت خان در نظر گرفته شده که در حقیقت هر خوان و یا دروازه به ترتیب با هفت چاکرا ارتباط کاملی دارن ...که در آثار کاستاندا هیچ اشاره ای بصورت واضح به اونها نشده /مثلا در چاکرای یک ما یاد میگیریم که شعور بودش/یا همون بودن رو تجربه کنیم/یعنی اولین شعور به محض داشتن حیاط رو ..../ حالا در نظر بگیرید که این شعور /بودش/ رو ما به رویایهامون انتقال میدیم و در نتیجه احتیارج داریم که ابتدا بفهمیم که در رویا هستیم و وجود داریم ....بخاطر این مسئله در گروه کاستاندا به نو آموز گفته میشه که قبل از خواب نیت کن که در رویا دستهاتو و یا یه چیز خواص رو در رویا ببینی //و این به این دلیله که ما با مشاهده دستهامون در رویا و یا هر چیز دیگه ای که از پیش نییت بدیدنش کردیم رو بوسیله ی مشاهده ی ای که ازش در رویا خواهیم داشت پی به بودش و یا همون بودن خودمون میبریم ....تا در رویا به هوشیاری مخصوص چاکرای لول رسیده باشیم ...دقت کنید که تمام خوانهای رویا که در کتاب هنر رویا بینی به کاستاندا و یا دیگر اعضای گروهشون دیکته شده ...چیزی نیست جز انتقال شعور مخصوص هر چاکرا به عالم خواب ...
و راه حل پیشنهادی من اینه که اگه شخصی قصد داره که در حیطه ی ارتعاشات چاکرای اول قدم بزاره و به راحتی بتونه که خوان اول رویا دین رو بشکنه به توصیه های این حقیر عمل کنه..
توصیه ی اول: هر کدوم از ما انسانها از یه تمرکز خاص برخورداریم که جدا از تمرکز روزانه ماست و اون تمرکز بصورت جزعی و سطحی میتونه به راحتی یک عضو و یا بخش از وجودمون رو مورد پوشش خودش قرار بده ...ولی ما انسانها عادت کردیم که همیشه بوسیله ی اون هوشیاری اضافه فقط نقطه ضعفهای درون جسممون رو ببینیم مثلا کسی موهاش تاسه و این تمرکز رو دائما و بصورت ناخداگاه روی سرش میزاره و یا یکی مثلا پاهاش درد میکنه و این تمرکز اضافه رو فقط روی پاهاش متمرکز میکنه...قرض اینکه اگر ما این هوشیاری رو بصورت عمدی چند روز روی یه عضو خواصی قرار بدیم اون هوشیاری برای مدتها روی همون عضو باقی میمونه ولی این بار ما این هوشیاری رو روی چاکرای اولمون تمرکز میکنیم ...یعنی اونقدر به چاکرای اول دقت میکنیم که خودبخود بدون اینکه به چاکرای اول فکر کنیم میتونیم اون چاکرا رو و ارتعاشاتش رو روی جسممون در محل مخصوص چاکرای اول حس کنیم...
توصیه ی دوم:همیشه به ما یاد داده شده که انرژی شهوات رو یا سرکوب کنیم و یا ارضاء کنیم ولی در این روش ما سعی میکنیم که نیروی شهوت رو کنترل کنیم و به نفع رویا دیدنمون ازش استفاده کنیم یعنی وقتی که روی چاکرای اول متمرکز هستیم خود این تمرکز باعث افزایش نیروی شهوانی ما میشه ولی این بار ما در کمال ارامش ولذت به نیروی شهوتمون اجازه میدیم که در تمام بدنمون جاری بشه و با به به و چه چه و گفتن مرحبا و تجسم اینکه این انرژی شهوت در تمام بدن ما بصورت یکنواخت و عادلانه تقسیم میشه ...با انرژی شهوتمون برخورد میکنیم ...یا به عبارتی ساده تر تمام اندامهای وجودمون رو با انرژی شهوتمون که از چاکرای اول ما در بدنمون دمیده میشه رو میشوریم...و این عمل باعث میشه که در ابتدا احساس انرژیمند بودن کنیم و در بعضی از اشخاص هم ممکنه مقدار کمی عصبانیت هم دیده بشه که ما باید با صبر و بردباری و در ارامش کامل این مراحل رو بگذرونیم
توصیه ی سوم: سعی کنیم از رایحه و عطرهایی که با چاکرای اول هماهنگی دارن استفاده کنیم و در صورت امکان لباسهای سرخ بپوشیم
توصیه ی چهارم: وقتی که تونستیم به مدت سه روز انرژی شهوت رو در بدنمون بصورت یکنواخت جاری کنیم و هوشیاری اضافه ی خودمون رو بطور کامل روی چاکرای اول قرار بدیم.موفق میشیم که کالبد ضمیر ناخداگاه رو ملاقات کنیمو ارتعاشاتش رو درک کنیم ...که این هدف اصلی اولین خوان رویاست..و ما کالبد ضمیر ناخداگاه رو به دو صورت ملاقات میکنیم ...یا اینکه کالبد عینا جلوی ما ظاهر میشه و با ما صحبت میکنه...و یا اینکه در رویا خودمون رو در قالب ضمیر ناخداگاه تجربه میکنیم و بوسیله ی اون رویا میبینم...
توصیه ی چهارم: وقتی که ما به ملاقات با ناخداگاه میرسیم /کالبد ضمیر ناخداگاه ما اولین پیامی که به ما میده پیام تزکیه چاکرای اوله...برای واضح شدن مطلب میتونم اینطور بگم که ضمیر حیطه س ضمیر ناخداگاه ما شبیح یه شهره که در چاکرای اول ما نهفتست و در این شهر تمام خاطرات و تجربیات ما با ساختارهای انرژیتیکی موجود هستن که بوسیله ی تمرکز بر روی هرکدوم از این ساختارهای انرژیتیکی تجربه و یا خاطره ی موجود در اون بصورت انرژی اولیه آزاد میشه ../که در عرفان کاستاندایی به نو آموز گفته میشه که باید در گوشه ای بشینه و تمام خاطراطش رو از کودکی مرور کنه وپس از هر مروری تجسم کنه که اون خاطره بصورت توده ای انرژی درامده و به ساختار روان نوآموز برگدونده میشه ...یعنی همون عمل تزکیه که کالبد ناخداگاه ما پس از ملاقاتمون باهاش به ما القاء میکنه تا به مراحل بعدی پیشرفت برسیم...و گاهی نیز کالبد ناخداگاه خودش عرصه ی جولان رو در اختیار میگیره و همچنان طبق عادت و عملکرد همیشگیش با در نظر گرفتن سطح هوشیاری ما از ارتعاشات ناخداگاه ..طوری که ما متوجه بشیم همچنان در حال مرتب کردن و یا تزکیه حیطه ی ناخداگاه ماست و ما میتونیم اونو واضح مشاهده کنیم
توصیه ی پنجم : تا شخصی بصورت جدی سعی نکرده که در خوشناسی پیش بره و از اطلاعات کافی در این زمینه ها برخوردار نباشه/ برای سرگرمی و تنوع وارد این حیطه ها نشه.. چون هر تکنیک و تمرینی میتونه تاثیرات مفیدو یا مضری رو برای شخص کم اطلاع به ارمغان بیاره...
خیلی چیزا رو رویابین خودش باید یاد بگیره.با تجربه.این کتاب فقط یک صدم اون چیزی که واقعا هست رو میگه.
این کتاب و وقایعش رو فقط کسی میتونه کامل بفهمه و درک کنه که خودش تجربه ی مشابه داشته باشه.منظورم تجربه ی کنترل رویاها و سفر به ماورای دنیای فیزیکی.تجربه ی جالبیه.
به شرط اینکه طرف اون موجودات بومی نریم که گرفتن کاستاندا رو >>>>>>>>>>:D
با تشکر از زحمات شما در صورت امکان کتاب "هنر رویا بینی" که ترجمه دیگری از همین کتاب است را نیز دز سایت قرار دهید. کتاب حاضر بدلیل اینکه مترجم از کلمات ناهمگون (با دیگر کتابهای این سری) استفاده کرده است زیاد قابل استفاده نیست.
مهمترین نکته کتاب هنذ خواب بینی که در واقع پایه تعالیم خواب بینیست این تمرین است که بتوانیم در خواب به اگاهی برسیم که در خوابیم.همانطور که در این کتاب دن خوان تمرین دیدن دستها در خوواب را برای کاستاندا تعیین میکنه.این موضوع از این جهت اهمیت دو چندان برای من پیدا کرد که در یک برنامه کاملا علمی در باره شیوه کار کرد مغز محققان اعلام کردند که در وازه خلاقیت عظیمی در لحظه میان خواب و بیداری ان جا که خواب بیننده از این که در خواب است اگاه میشود وجود دارد و مثالهای بیشماری از نویسندگان و نقاشان بزرگی اورد که دریچه های جدیدی براشون در اون لحظه گشوده شده است.
به نفع آدمه که اصلأ خواب صادقه نبینه،من که خوابای صادقه ام اکثرأ خبر بدن که نشنوی بهتره.به ندرت خبر خوب به آدم میرسه که اونم کافیه برای یه نفر تعریفش کنی تا دود بشه و بره هوا.
ایا از دوستداران عزیز این سری از کتابها کسی هست که اموزشهای دون خوان و هنر رویا دیدن را با ترجمه خانم مهران کندری اپلود کند؟ خیلی ممنون خواهم شد چون ترجمه های مختلف باعث سردرگمی خوانندگان می شود .از سری اثار کاستاندا فقط 2 کتاب سفر به دیگر سو و حقیقتی دیگر ترجمه خانم کندری نیست که متاسفانه با به کار بردن واژه های دیگری به اندازه کافی سر در گمی ایجاد کرده اند .
هنر خواب‌بینی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک