جشن نامه محمد پروین گنابادی
نویسنده:
محسن ابوالقاسمی
امتیاز دهید
با همکاری: محمد روشن
سی و دو گفتار در ایران شناسی
نام حقیر محمد و نام خانوادگی پروین و کلمه گنابادی را (که در شناسنامه نیست) به منظور علاقه ای که از جوانی به زادگاه خود داشتم، به نام خانوادگی می افزودم. تاریخ تولدم سال ۱۲۸۲ش است و در شهر کاخک، چهار فرسنگی گناباد، دیده به جهان گشوده ام و با اسفی دردناک باید یادآور شوم که این شهرک زیبای ییلاقی (که چهار چنار بسیار کهن و عظیم داشت) در زلزله چند سال پیش به کلی ویران گشت و گروه بسیاری از مردم آن قربانی آن زلزله سهمناک شدند و زادگاه این ناچیز( که در آن خاطره های شیرین از دوران کودکی داشتم) یکسره با خاک همسان گشت. باری گفتگو از کاخک با آن همه مکتب خانه های متنوع که در برخی از آنها تنها خواندن قرآن و صدکلمه و کتاب حافظ و مانند آن را می آموختند و در برخی نصاب و حساب و جامع المقدمات را تعلیم می دادند و در هر رهگذری مکتب خانه ای وجود داشت و همه مردم آن همدیگر را <ملا> می خواندند زیرا همه، مکتب خانه دیده بودند خود نیاز به نوشتن مقاله های جداگانه ای دارد. پروین ادب پارسی، خدمتگزار صدیق و بی مدعا، مترجم و محقق فرهیخته روزگار ما، در سال ۱۲۸۲ ش در کاخک در نزدیکی گناباد، و در یکی از خانه های ساده آن دیار تولد یافت. پدرش عباس از افراد پاک اعتقاد و صاحب اعتبار بود. او از جنس زراندوزهای زمانه نبود و به تبع آن، فرزندش محمد نیز ناز پرورده نبود. از اوان کودکی در نزد پدر و مکتب خانه های کاخک مقدمات علوم را فراگرفت. با بزرگان آن دیار مأنوس شد و پس از تحصیل در تون و قاین در پانزده سالگی به مشهد رفت و به حلقه درس ادیب نیشابوری پیوست و در درس مغنی، مطول و شرح نظام شرکت کرد و به زودی مورد توجه خاص ادیب قرار گرفت و به مصداق گفته یاقوت حموی که گنابادیان از زمره اهل علم اند، استاد پروین گنابادی نیز از همان آغاز جوانی لیاقت و شایستگی خود را نشان داد. اما برای تأمین هزینه های گزاف زندگی که عموم اهل علم گرفتار آن هستند، در سال ۱۳۰۲ ش در مدرسه <احمدی> مشهد به تدریس پرداخت و در سال ۱۳۲۲ ش به ریاست دانشسرای دختران تعیین گشت و در اواخر همان سال به نمایندگی مردم سبزوار به مجلس شورای ملی راه یافت. پس از فراغت از نمایندگی در سال ۱۳۲۸ ش توسط مرحوم مدرس رضوی به علامه دهخدا معرفی شد و در امر تدوین <لغت نامه> با وی همکاری نمود.
بیشتر
سی و دو گفتار در ایران شناسی
نام حقیر محمد و نام خانوادگی پروین و کلمه گنابادی را (که در شناسنامه نیست) به منظور علاقه ای که از جوانی به زادگاه خود داشتم، به نام خانوادگی می افزودم. تاریخ تولدم سال ۱۲۸۲ش است و در شهر کاخک، چهار فرسنگی گناباد، دیده به جهان گشوده ام و با اسفی دردناک باید یادآور شوم که این شهرک زیبای ییلاقی (که چهار چنار بسیار کهن و عظیم داشت) در زلزله چند سال پیش به کلی ویران گشت و گروه بسیاری از مردم آن قربانی آن زلزله سهمناک شدند و زادگاه این ناچیز( که در آن خاطره های شیرین از دوران کودکی داشتم) یکسره با خاک همسان گشت. باری گفتگو از کاخک با آن همه مکتب خانه های متنوع که در برخی از آنها تنها خواندن قرآن و صدکلمه و کتاب حافظ و مانند آن را می آموختند و در برخی نصاب و حساب و جامع المقدمات را تعلیم می دادند و در هر رهگذری مکتب خانه ای وجود داشت و همه مردم آن همدیگر را <ملا> می خواندند زیرا همه، مکتب خانه دیده بودند خود نیاز به نوشتن مقاله های جداگانه ای دارد. پروین ادب پارسی، خدمتگزار صدیق و بی مدعا، مترجم و محقق فرهیخته روزگار ما، در سال ۱۲۸۲ ش در کاخک در نزدیکی گناباد، و در یکی از خانه های ساده آن دیار تولد یافت. پدرش عباس از افراد پاک اعتقاد و صاحب اعتبار بود. او از جنس زراندوزهای زمانه نبود و به تبع آن، فرزندش محمد نیز ناز پرورده نبود. از اوان کودکی در نزد پدر و مکتب خانه های کاخک مقدمات علوم را فراگرفت. با بزرگان آن دیار مأنوس شد و پس از تحصیل در تون و قاین در پانزده سالگی به مشهد رفت و به حلقه درس ادیب نیشابوری پیوست و در درس مغنی، مطول و شرح نظام شرکت کرد و به زودی مورد توجه خاص ادیب قرار گرفت و به مصداق گفته یاقوت حموی که گنابادیان از زمره اهل علم اند، استاد پروین گنابادی نیز از همان آغاز جوانی لیاقت و شایستگی خود را نشان داد. اما برای تأمین هزینه های گزاف زندگی که عموم اهل علم گرفتار آن هستند، در سال ۱۳۰۲ ش در مدرسه <احمدی> مشهد به تدریس پرداخت و در سال ۱۳۲۲ ش به ریاست دانشسرای دختران تعیین گشت و در اواخر همان سال به نمایندگی مردم سبزوار به مجلس شورای ملی راه یافت. پس از فراغت از نمایندگی در سال ۱۳۲۸ ش توسط مرحوم مدرس رضوی به علامه دهخدا معرفی شد و در امر تدوین <لغت نامه> با وی همکاری نمود.
آپلود شده توسط:
hanieh
1396/10/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی جشن نامه محمد پروین گنابادی