ظل السلطان - جلد 1
نویسنده:
حسین سعادت نوری
امتیاز دهید
درباره فرزند ارشد ناصرالدین شاه شرح حال و اقدامات او و مربوط به دوران قاجارسلطان مسعود میرزا (۱۵ دی ۱۲۲۸ هجری خورشیدی تبریز - ۱۲ تیر ۱۲۹۷ اصفهان) ملقب به ظلالسلطان شاهزادهٔ قاجار و بزرگترین پسر به سن بلوغ رسیدهٔ ناصرالدین شاه بود. وی مدت زیادی حاکم اصفهان بود. ظلالسلطان، علاوه بر فارسی و عربی، زبان فرانسه را نیز میدانست. او کتابخانهٔ بزرگی داشت و در آن کتابهای نفیس خطی جمع میکرد. تاریخ مسعودی به قلم اوست. او خود را مالک برحق تاجوتخت میدانست و پس از مرگ ناصرالدین شاه با این که مسنتر از مظفرالدین شاه بود به این دلیل که از مادری غیر قاجار زاده شده بود، از تاجوتخت محروم شد. او برای نشان دادن قدرت خود کارهای منفی زیادی انجام داد که تخریب کاخهای صفوی از جملهٔ آنهاست.
بیشتر
آپلود شده توسط:
hanieh
1395/04/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ظل السلطان - جلد 1
چرا اینقدر دروغ می گوید...... چرا اینقدر دروغ می گوید...... چرا اینقدر دروغ می گوید ..... چرا اینقدر دروغ می گوید ..... چرا اینقدر دروغ می گوید..... چرا اینقدر دروغ می گوید ........................................
http://www.ensani.ir/storage/Files/20101205134450-Pages%20from%20payam6-44.pdf
کتاب فرزندان درباری ایران نوشته ویلفرد اسپاروی انگلیسی که گویا به عنوان اموزگار در دربار شاهزاده در اصفهان ساکن بود نیز می تواند به عنوان منبعی خوب مورد استفاده قرار بگیرد.
ظل السلطان مردی با چند چهره است.
همگان او را به حق به دلیل نابود نمودن و فروش آجر و تیر امارت های صفوی و در نهایت فروش زمین و در واقع خصوصی سازی میراث فرهنگی تقصیرکار می دانند و این بلایی است که دار عصر حاضر با خروج حساب شده ساختمان های ثبت شده در میراث فرهنگی و بویژه در شهر تهران شاهد می باشیم.
اما از سوی دیگر شاهزاده تنها با تکیه بر مالیات توانست نیروهای مسلح سازمان یافته و خوبی با شرایط ان روزگار ایران و با اتکا با مالیات بنیان نهد که به هیچ روی قابل مقایسه با قشون ظفر نموون از هم گسیخته دارلخلافه تهران نبود و همین در نهایت باعث هراش پدر تاجدار و انحلال آرتش حدود بیست هزار نفری ظل السلطان گردید که به گفته خودی و بیگلانه مجهز و کارآعتزموده اماده سرکوب یاغیان و ایلات چپاولگر بود.
ایکاش خاندان مسعود که اکنون بسیاری در اصفهان ساکن می باشند دست به انتشار اسناد جد بزرگشان بزنند.