تاریخ ده هزار ساله سلماس و غرب آذربایجان
نویسنده:
توحید ملکزاده دیلمقانی
امتیاز دهید
سَلْماس یکی از شهرهای استان آذربایجان غربی و مرکز شهرستانی به همین نام است. این شهر در ۸۰ کیلومتری شمال ارومیه در مسیر راه ارتباطی ارومیه-تبریز واقع شدهاست. جمعیّت آن طبق سرشماری سال ۸۵ در حدود ۸۰ هزار نفر میباشد. زبان اکثریت مردم سلماس ترکی آذربایجانی می باشد
در سال ۱۳۰۹ خورشیدی، زمین لرزهای این شهر را با خاک یکسان کرد. در پی این زمین لرزه، شهر جدید سلماس با توجه به اصول شهرسازی مدرن و با طرح شطرنجی در چندکیلومتری شمال ویرانههای دیلمان ساخته شدهاست.
سلماس علاوه بر پیشینه تاریخی چندین هزارساله خود یکی از شهرهای مهم آذربایجان در تاریخ تحولات سیاسی ایران بودهاست. بخصوص در دوران نهضت مشروطه شهیدانی همچون «حیدرخان عمواوغلی» اولّین مهندس برق ایران و «سعید سلماسی» را در خود پرورده و تقدیم جنبش مشروطیت نمودهاست.
بیشتر
در سال ۱۳۰۹ خورشیدی، زمین لرزهای این شهر را با خاک یکسان کرد. در پی این زمین لرزه، شهر جدید سلماس با توجه به اصول شهرسازی مدرن و با طرح شطرنجی در چندکیلومتری شمال ویرانههای دیلمان ساخته شدهاست.
سلماس علاوه بر پیشینه تاریخی چندین هزارساله خود یکی از شهرهای مهم آذربایجان در تاریخ تحولات سیاسی ایران بودهاست. بخصوص در دوران نهضت مشروطه شهیدانی همچون «حیدرخان عمواوغلی» اولّین مهندس برق ایران و «سعید سلماسی» را در خود پرورده و تقدیم جنبش مشروطیت نمودهاست.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تاریخ ده هزار ساله سلماس و غرب آذربایجان
بایستی تو رفیق پانتووورک ایرانستیز سپاسگزار برای این چرندوپرندهای پانتووورکی باشی، این که خودش میگوید برای این به کانادا رفت چون در ایران کنشهای سیاسی داشته است شاید راست بوده باشد، شرط می بندم از کنشگران این گروههای پانتووورکی بوده است و اکنون پانتووورک بودن خودش را پشت کمونیسم پنهان کند همانگونه که یک دیگر از ترکزبانان خودترکپندار کتابناک به نام fuzuli در پشت اسلامگرایی میکرد. تا کنون این بهروز سخنان پانتووورکی بسیاری زده است: 1. هواداری از پنداره ترکی بودن زبان سومری در زیر کتاب "رابطه تاریخی زبان سومئری با ترکی" نوشته ندیم توزا 2. ملیت خواندن قومیتهای ایران و پشتیبانی از نوشتن "آذربایجان" به ریخت جداییخواهانه "آزربایجان" در زیر کتاب "آموزش سریع و ساده گرامر زبان ترکی آذربایجانی" نوشته سعید نجاری 3. ترکزبان خواندن نظامی در زیر کتاب "نظامی، شاعر بزرگ آذربایجان" نوشته ی.ا.برتلس، برگردان: حسین محمدزاده صدیق 4. ترک خواندن قزوینیان در زیر کتاب "نام آوران آذربایجان (جلد 5)" نوشته زهره وفائی 5. ترک خواندن هپتالیان همانند همان مفهوم پانتووورکی "16 امپراتوری بزرگ ترک" در زیر کتاب "ایران و ترکان در روزگار ساسانیان" نوشته عنایت الله رضا و ... از یکسویی ایرانستیزی را به آن اندازه کشاندی که کتاب The Emergence of Iranian Nationalism را بارگذاشتی و ایرانیان را آریاگرا نامیدی همانند صهیونگرانی که میکوشند ایرانیان آریاگرا نشان دهند تا آنان را بدنام و سزاوار نابودی نشان دهند، نام آریایی در ایران مانند ریخت آلمانی آن نیست، در زمانی که محمدرضاشاه خود را آریامهر می نامید یهودیان بسیاری در ایران بدون هیچ تبعیضی زندگی میکردند.
ترکیه که خود گرفتار بحران های گوناگون می باشد گویا شرط نموده که هیچگاه دست از دخالت و دست اندازی از ایران بر ندارد.
عارف قزوینی در بخشی از یادداشت های خود گفته است:
... همین همدانی که من امروز در آن توقف دارم شهری بود که عثمانی هل راجع به آن در مارش خود ساخته بودند " همدان را گرفتیم و مانند یک عروس زیبا به عقد دولت خود در آوردیم"
وهیب پاشا، فرمانده لشکر سوم بعد از سال ۱۹۱۶ میلادی، به رهبران ارمنی اطمینان داد که آتش آرمان پان تورانیسم اکنون بیش از پیش شعلهور شده است:
«سرنوشت قلمرو ترکیه را از غرب به شرق میگستراند. ما بالکان را رها کردیم، حال آفریقا را رها میکنیم، ولی باید به سمت شرق پیش برویم. نژاد ما مذهب ما، زبان ما همه آن جاست؛ و این جذبهای وسوسه انگیز و مقاومت ناپذیر دارد. برادران ما در باکو، داغستان، ترکستان و آذربایجان هستند. شما ارمنیها راه ما را سد کردهاید. شما باید کنار بکشید و راه ما را باز گذارید.»
انتشار پیوسته کتاب هایی همچون آذربایجان در جنگ جهانی اول یا فجایع جیلولوق برای روشن نمودن آتش های کینه های دیرین است تا شمال غرب میهنمان را همچون جنوب قفقاز و شرق ترکیه همواره در معرض خون ریزی و نسل کشی های گسترده وپاکسازی قومی قرار دهند.
خواندن پیشگفتار کتاب هایی همچون آذربایجان در اوایل دوره پهلوی نشان دهنده تحرکات آشکار دست های نفوذی ترکیه در ایران می باشد.
ترکانی که پس از شکست در جنگ جهانی اول بالکان و لیبی و خاورمیانه عربی را از دست داده بودند به عنوان تلافی همواره در فکر تجزیه ایران و بدست گرفتن سرنوشت جنوب قفقاز می باشند.
در نقشه های نوین پانترکان نه تنها استان گیلان بلکه به تازگی قم وتهران واراک همبخشی از کشور موهومشان برشمرده شده است.
در ضمن ایشان به استاد بارتولد اشاره کرده اند که اتفاقا کاملا ادعاهای ایشان را نفی میکند چون بر این باور است که اقوام ترکزبان از سده ششم میلادی به منطقه آمدند و در هنگام حمله مغولان بر آذربایجان مسلط شدند (کتاب جایگاه مناطق اطراف دریای خزر در تاریخ در کتابناک)