دست بالای دست: نمایشنامه
نویسنده:
مصطفی رحیمی
امتیاز دهید
از متن کتاب:
سال ۱۹۳۵، کشور ویتامارا.
بندرگاه در گوشه ای دورنمای دریا. غروب تابستان. سه باربر که رنگ پوستشان به شدت خاکستری است با لباس ژنده به کوله پشتی تکیه داده اند با حالت انتظار چشم به دریا دوخته اند. اولی ۶۰ ساله به نظر میرسد و لاغر است؛ دومی ۴۵ ساله و قوی هیکل؛ سومی ۲۲ ساله که نی مینوازد.
اولی: (پس از مدتی) غروب شد.
دومی: آره.
اولی: دیگه از کشتی مشتی خبری نیست.
سومی: (از نی زدن دست میکشد) شاید بیاد.
اولی: میگم شب شد.
سومی: شاید شب بیاد...
بیشتر
سال ۱۹۳۵، کشور ویتامارا.
بندرگاه در گوشه ای دورنمای دریا. غروب تابستان. سه باربر که رنگ پوستشان به شدت خاکستری است با لباس ژنده به کوله پشتی تکیه داده اند با حالت انتظار چشم به دریا دوخته اند. اولی ۶۰ ساله به نظر میرسد و لاغر است؛ دومی ۴۵ ساله و قوی هیکل؛ سومی ۲۲ ساله که نی مینوازد.
اولی: (پس از مدتی) غروب شد.
دومی: آره.
اولی: دیگه از کشتی مشتی خبری نیست.
سومی: (از نی زدن دست میکشد) شاید بیاد.
اولی: میگم شب شد.
سومی: شاید شب بیاد...
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1394/10/13
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دست بالای دست: نمایشنامه