رسته‌ها
شخصیت مولوی
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 27 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 27 رای
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
237
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
hanieh
hanieh
1394/09/06

کتاب‌های مرتبط

شرح غزل‌های حافظ - جلد 3
شرح غزل‌های حافظ - جلد 3
4.7 امتیاز
از 11 رای
بوطیقای بیدل
بوطیقای بیدل
3 امتیاز
از 5 رای
How to Read a Book
How to Read a Book
5 امتیاز
از 2 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی شخصیت مولوی

تعداد دیدگاه‌ها:
1
مولانا جلال الدین محمد بلخی
مولانا جلال الدین محمد بلخی، یکی از شگفتی های تبار انسانیست، او با آن دو اثر جاودانه اش، " مثنوی معنوی " و " دیوان شمس " چنان تندیسی ا ز عشق و معرفت بر بلندترین قلۀ ادبیات عرفانی فارسی دری ایستاده و سده هاست که گویی آن دو خورشید معنوی را بر کف دستان خویش نهاده و ما را به سوی رستگاری و رهایی فریاد میزند. استاد جلال الدین همایی در جلد نخست کتاب " مولوی نامه "، شخصِت مولانا را به سه مرحلۀ جداگانه دسته بندی میکند. به مفهوم دیگر مولانا در درزای زنده گی شصت و هشت ساله اش، سه شخصیت گوناگون را پشت سر گذاشته است. این که مولانا در دیوان شمس می گوید:
حاصل عمرم سه سخن بیش نیست
خـــام بـدم، پخـــته شـدم، سوخـــتم
شاید اشاره به همین مراحل سه گانه ء زنده گی و یا شخصیت سه گانه ء خود دارد. بر اساس دسته بندی استاد جلال الدین همایی، شخصیت نخستین یا مرحلهء اول زنده گی مولانا از نخستین سال تولد تا بیست پنج ساله گی اورا در بر می گیرد . او در این مرحله تقریباً تمام علوم عقلی و نقلی روزگار را ازپدر و از سید بر هان الدین محقق ترمذی فرا می گیرد ، وبا تکمیل این مرحله او دیگر شخصیتی است فقیه ، متشرع ، حکیم و دانشمند. مرحلۀ دوم زنده گی او چهارده سا ل را در بر میگیرد. یعنی شامل سالهای بیست و پنج تا سی و نه ساله گی اوست. در این سال ها مولانا شخصیتی است که به اشارت سید برهان الدین محقق ترمزی، به ریاضت می پردازد و به تصوف و سیر وسلوک می گراید و به اشارت او جهت آموزش و دیدار با مشایخ و عارفان بزرگ آن روزگار، به شهرهای حلب و دمشق سفر میکند. پس از آن که محقق ترمزی به سال 638 هجری قمری دیده از جهان می بندد مولانا خود به تنهایی؛ ولی با شور و هیهجان بی مانند در راهی که پدر و محقق ترمزی در برابر او گشوده اند به جستجوی حقیقت می پردازد. در این مرحله در شخصیت مولانا دو گرایش متضاد وجود دارد یعنی او در یک جهت مشغول طی مراحل طریقت است در حالی که در جهت دیگر هیچگاهی از مطالعۀ کتب و تکمیل دانش در زمینه های علوم عقلی و نقلی غافل نمی ماند. او در این مرحله، در علم و عرفان به آ ن پیمانه به پیش میرود که سر انجام به پیشوا یی و رهبری سالکان و ارباب طریقت می رسید. مرحلۀ سوم زنده گی یا شخصیت سوم مولانا در سی و نه ساله گی پس از دیدار او با شمس به سال هجری قمری 642 آغازمی یابد که تا پایان زنده گی ادامه دارد. در این مرحله، شخصیت مولانا با دگرگونی بزرگی رو به رو می گردد، چنان که عشق و عرفان بر جنبه های دیگر شخصیت او غلبه میکند.
با دو عالــم عشـق را بیگانه گیست
واندر او هفــتاد و دو دیوانه گیست
آزمـــــودم عقـــل دور انـــدیـش را
بعـد از این دیوانه خوانم خویش را
زین خـــرد جاهــل هـمی باید شدن
دســـت در دیوانـــه گـی بایــد زدن
بااین حال شاید در یک بحث فشرده تر بتوان شخصیت مولانا را به دو مرحلۀ زیرین دسته بندی کرد: نخست مولانای پیش از دیدار با شمس و دو دیگر مولانای پس از دیدار با شمس. امروزه این مولانای پس از دیدار با شمس است که نام شکوهمندش، خاور تا باختر را در نوردیده و همان گونه که شیخ فریدالدین عطار گفته بود؛ آتش درجان همه شیفته گان عالم زده است. مولانا در ششم ربیع الاول 604 هجری قمری در شهر بلخ دریک خانوادۀ علمی و عرفانی دیده به جهان گشود. نیاکانش همه از مردمان خراسان بودند. با آن که بخش بیشتر عمر او در قونیه - پایتخت روم شرقی- سپری شد و به اصطلاح عارفان در همان جا خرقه تهی کرد؛ ولی پیوسته از بلخ که یکی از چهار شهر بزرگ خراسان آن روزگار بود، یاد میکرد و خراسانیان آن سامان را همشهری میگفت.
بلخــیم مـن بلخــیم مـن بلخـیم
شـوری دارد عالمی از تلخیم
یا جای دیگری در دیوان شمس میگوید:
نعـــرۀ های و هوی من
از دَر روم تـا به بلــخ
اصـــل کجـا خـــطا کـند
شمس مـن و خــدای من
پدر مولانا، بهاءالدین ولد، معروف به سلطان العلما، خطیب و دانشمند بزرگ بلخ بود که مولانا را « خداوندگار » صدا میزد. داکترشفیعی کدکنی براین باور است که: « القاب خداوندگار، و مولانا در زمان حیاتش رواج داشته است؛ ولی لقب مولوی را بعداً و شاید پس از سده های هشتم و نهم هجری به او داده ا ند ».
شخصیت مولوی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک