در شبانگاه شبی بخت سحری شکفته است.
گل اشکی امشب پای دلی چکیده است....
باغبان خسته دل دور تنهایی خود تار غمی تنیده است
ناله های باغبان تا به کجا رسیده است
شوق دیدن سحروقت دعا باز شده است...
لحظه ناب وصال.یک کسی میگرید...
زنگ ساعت زمان گوییا شکسته است...
یاد دیدار سحرروی سکوی دلی
مست سکوتی شده است...
دیرگاهیست دلی تنگ شده است...
از نوشته های من
دیدگاههای کتاب الکترونیکی گاهی خاطره ی عشقی اندوهناک از زمانهای اکنون
گل اشکی امشب پای دلی چکیده است....
باغبان خسته دل دور تنهایی خود تار غمی تنیده است
ناله های باغبان تا به کجا رسیده است
شوق دیدن سحروقت دعا باز شده است...
لحظه ناب وصال.یک کسی میگرید...
زنگ ساعت زمان گوییا شکسته است...
یاد دیدار سحرروی سکوی دلی
مست سکوتی شده است...
دیرگاهیست دلی تنگ شده است...
از نوشته های من
هر كجا می نگرم، باز هم اوست
كه بچشمان ترم خيره شده
درد عشقست كه با حسرت و سوز
بر دل پر شررم چيره شده