رسته‌ها
حلاج
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 86 رای
نویسنده:
درباره:
منصور حلاج
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 86 رای
این کتاب در شرح وقایع و اعتقادات مردم زمان حلاج بوده که درسال 1357 نوشته شده است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
279
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
hamid101860
hamid101860
1394/08/22

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی حلاج

تعداد دیدگاه‌ها:
17
بدون مشکل دانلود میشه
شاید مشکل از مرورگر شما باشه
سلام. لطفا راهنماییبفرمایید چه طور دانلود کنیم.ممنون
با سلام با این رویه چجوری 620 بار کتاب دانلود شده ما رو هم راهنمایی کنید
واقعا تاسف آوره. فکر کنم با این رویه کتابناک خیل زیادی از کاربران خودش رو از دست می ده.
کتاب باز نمی شود و درنتیجه نمی توان آن را دانلود کرد
القلوب تتشاهد .حواس جمعند از روى معنى. از روى صورت متفرّقند
اینچ مى‏گویند که القلوب تتشاهد . گفتى است و حکایتى‏ مى‏گویند بر ایشان کشف نشده است و اگرنه، سخن چه حاجت بودى چون قلب گواهى مى‏دهد گواهى زبان چه حاجت گردد، امیر نایب‏ گفت که آرى دل گواهى مى‏دهد امّا دل را حظّى هست جدا و گوش را حظّى هست جدا چشم را حظّى است جدا و زبان را جدا به هر یکى احتیاج هست تا فایده افزون‏تر باشد. فرمود که اگر دل را استغراق باشد همه محو او گردند محتاج زبان نباشد آخر لیلى را که رحمانى نبود و جسمانى و نفس بود و از آب و گل بود، عشق او را آن استغراق بود که مجنون را چنان فروگرفته بود و غرق گردانیده که محتاج دیدن لیلى به چشم نبود و سخن او را به آواز شنیدن محتاج نبود که لیلى را از خود او جدا نمى‏دید که:

حواس جمعند از روى معنى. از روى صورت متفرّقند. چون یک عضو را استغراق حاصل شد همه در وى مستغرق شوند. چنانک مگس بالا مى‏پرد و پرش مى‏جنبد و سرش مى‏جنبد و همه اجزاش مى‏جنبد. چون در انگبین غرق شد، همه اجزاش یکسان شد، هیچ حرکت نکند. استغراق آن باشد که او در میان نباشد و او را جهد نماند و فعل‏ و حرکت نماند غرق آب باشد.هر فعلى را که ازو آید، آن فعل او نباشد، فعل آب باشد. اگر هنوز در آب دست و پاى‏ مى‏زند او را غرق نگویند یا بانگى مى‏زند که «آه غرق شدم» این را نیز استغراق نگویند.
آخر این «انا الحقّ» گفتن‏ مردم مى‏پندارند که دعوى بزرگى است‏ . انا الحق عظیم تواضع است زیرا اینکه‏ مى‏گوید «من عبد خدایم» دو هستى اثبات مى‏کند یکى خود را و یکى خدا را. امّا آنکه «انا الحق» مى‏گوید خود را عدم کرد به باد داد.
مى‏گوید «انا الحق‏ » یعنى «من نیستم، همه اوست، جز خدا را هستى نیست، من به کلّى عدم محضم و هیچم.» تواضع درین بیشترست این است که مردم فهم نمى‏کنند اینکه مردى بندگى کند براى خدا حسبة للّه آخر بندگى او در میان است اگرچه براى خداست، خود را مى‏بیند و فعل خود را مى‏بیند و خداى را مى‏بیند. او غرق آب نباشد. غرق آب آن کس باشد که درو هیچ جنبشى و فعلى نماند، امّا جنبش‏هاى او جنبش آب باشد.

-فیه ما فیه ؛
با سلام چرا کتاب ناقص دانلود مشه و باز نمی شه
حلاج
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک