پیروزی آینده دموکراسی
نویسنده:
توماس مان
امتیاز دهید
توماس مان نویسنده مشهور آلمانی که از ابتدای دهه 1930 نسبت به خطر نازیها حساسیت نشان داده بود و پس از قدرت گرفتن آنها سکوت نکرده و در برابر آنها ایستادگی کرده بود، سرانجام مجبور به مهاجرت از کشورش میشود. وی یک سال مانده به آغاز جنگ جهانی دوم و در یک سخنرانی، نسبت به خطر فاشیسم هشدار داده و در زمانهای حساس، به واکاوی اندیشههای برتریجویانه و بیمارگونه نازیها پرداخته و با تکیه بر شرافت انسانی، عدالت، آزادی و حقیقت، امیدوارانه از پیروزی نهایی دموکراسی سخن میگوید و محکم در مقابل دیگرستیزیها، دیوارکشیها و نفرتپراکنیها میایستد (چنانچه پس از جنگ نیز امیدوارانه از برچیدن دیوار و یک آلمان سخن میگوید) سخنرانی توماس مان را دکتر محمد علی اسلامی ندوشن در کتابی با نام «پیروزی آینده دموکراسی» به فارسی ترجمه کرده است. مترجم که در سال 1355 سفری به لهستان داشته و توصیفات خواندنی از آشویتس بدست می دهد، اسلامی ندوشن در بخشی با نام «فاشیسم چیست و چگونه پدید آمد» مینویسد:«وقتی به آشویتس رسیدیم، دنیای دیگری بود. در نظر اول، کسی که وارد نباشد از عمق وحشتی که در درون آن نهفته است باخبر نمیشود. مکانی است مانند مکانهای دیگر. خانههای دوطبقه ساخته شده با آجر قرمز. آجر قرمز رایجترین مصالح روکار لهستان است، خیابانهای منظم، نه تنگ و فراخ، دو سوی رهگذرها درختکاری، که همگی نسبتاً جوان مینمودند. بر سر هم، راه ناحیه شبیه به یک شبانهروزی دانشگاه بود که قدری با عجله و به صورت گذرا ساخته شده باشد. ساختمانها شمارهبندی شده بودند، ولی روبهروی شما، دروازه بیبازگشت بود»
بیشتر
آپلود شده توسط:
5IVE_6IX
1396/08/23
دیدگاههای کتاب الکترونیکی پیروزی آینده دموکراسی
توجه به یک نکته ضروری است و آن اینکه وطنپرستی را باید از خودپرستی جدا کرد. وطنپرستی یعنی علاقه و ارادت به آب و خاک و سنن و زبان و یادگارها و مردم کشوری که شخص بدان منسوب است؛ لکن این علاقه باید بخردانه و خالی از هرگونه تعصب ناروا باشد، بدانگونه که به حقوق مسلم دیگران لطمهای نزند. یک دولت به خاطر علاقهای که به ملت خویش دارد، نباید کشور دیگری را به زیر یوغ بندگی خویش بکشد و دسترنج آنها را به سود هموطنان خود به تاراج برد. یک اصل بر همه مقدم است و آن اصل بشردوستی و محبت به نوع است. وطن مشترک و اصلی آدمی، وطن یگانگی و برادری است:
این وطن، مصر و عراق و شام نیست
این وطن، جایی است کورا نام نیست
دموکراسی واقعی این است: دیگر هرگونه تعصب ناروا: چه نژادی، چه ملی و چه مذهبی، ناشایست و ناهشیوار است و با ضمیر روشن دنیای امروز سازگار نیست.
✅ باز میگوییم، دموکراسی واقعی باید در وجدان اشخاص باشد؛ باید برای رسیدن به صلح و صفای دائم، به آزادی و آسایش، به توسعه این فکر کوشید. هر عقیده و تبلیغی که بشر را به جدایی بخواند، مخالف نوامیس روشنبینی امروز دنیاست و باید با آن به نبرد برخاست. اصل «بنی آدم اعضای یکدیگرند...» اصلی است که همراه بشریت به وجود آمده است. برای نجات دنیا و ایجاد دموکراسی جهانی باید علم که سهمگینترین نیروها را در اختیار دارد، قدرت را از دست سپاهیان و سلحشوران بگیرد و به دست دانشمندان و سیاستمداران روشنبین و توده مردم دهد. باید سرنوشت آینده دنیا در دست کسانی باشد که به شرافت و حقیقت وجود بشر وقوف دارند و مسئولیت و وظیفه او را می شناسند. این امر شدنی است، شکاف هولناکی که در کشورهای مهد دموکراسی مسخ شده، میان ملت و دولت پدید آمده، مبین این نکته است که دنیا نمیایستد، جلو میرود و مردم را با خود میبرد؛ یا باید با او همراه شد و یا باید به حسرت و خواری از هدایت کاروان دست کشید.
📚 متن تلخیص شده از بخشی از کتاب پیروزی آینده دموکراسی به قلم دکتر اسلامی نُدوشن
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan