غروب سرخ فام
نویسنده:
کمال السید
مترجم:
سید محمد رضا غیاثی کرمانی
امتیاز دهید
کاروانى به تعداد کوچک و به مقدار بزرگ ؛ آرام آرام به پهن دشتى نزدیک مى گردد که ریگهاى تفتیده اش آماده فرود میهمانى مى شود؛ که میزبانانى ، خیانت پیشه او را به آبهاى روان با باغهاى سرسبز، میوه هاى رسیده و اسلحه هاى آماده براى یارى ، دعوت نموده اند.
اى کاش قلم هایشان مى شکست ! آنان در یک چرخش صد و هشتاد درجه اى اندیشه اى شیطانى در سر پرورانده و آماده ارتکاب جرمى سهمگین شدند که خون در رگها خشکید، قلبهاى گرم و پرطپش یخ زد، اندوه بر سینه ها کوه شد و دستها و پاها از تلاش بازماندند!!
کتاب حاضر، ترجمه متن عربى این رویداد عبرت آموز تاریخى است که به تشنگان حقیقت اهداء مى شود.
بیشتر
اى کاش قلم هایشان مى شکست ! آنان در یک چرخش صد و هشتاد درجه اى اندیشه اى شیطانى در سر پرورانده و آماده ارتکاب جرمى سهمگین شدند که خون در رگها خشکید، قلبهاى گرم و پرطپش یخ زد، اندوه بر سینه ها کوه شد و دستها و پاها از تلاش بازماندند!!
کتاب حاضر، ترجمه متن عربى این رویداد عبرت آموز تاریخى است که به تشنگان حقیقت اهداء مى شود.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی غروب سرخ فام