دوست گرامی ظاهرا از اشعاری که ذکر نموده اید جزو ایل بزرگ و با فرهنگ بختیاری هستید . درود من بر شما باد. بله تاریخ و پیشینه ای که برشمردید کاملا درست است . حالا چرا تقریبا 4 یا 5 استان لر زبان کشور در این روزگار با محرومیت دست و پنچه نرم می کنند بماند. ... فرموده بودید بهتر بود دیدگاه خود را به فارسی می نوشتی تا برای همگان آگاهی حاصل شود. ایرادات زیاد هستند : از جمله تلفظ و نگارش بعضی لغات - و صرف بعضی افعال که این خود میشود تقریبا نیمی از کتاب. برای آگاهی دیگر هم میهنان عرض کنم زبان یا بهتر بگویم گویش لری شامل کلمات و اصطلاحاتی است که در پارسی میانه و یا حتی در بعضی موارد کلماتی که در پارسی باستان کاربرد داشته امروزه نزد لر زبانان هنوز هم رایج است و پاس داشته میشود
siavash1350 عزیز
بهتـر بود برای آگاهی کاربران محترمی که گویش لْری نمی دانند، دیدگاه خود را به فارسی برگردان می نمودید، درست می فرمائید، اشکالات زیادی در این کتاب وجود دارد، ولی چنانچه به تاریخ تألیف و نشر آن توجّه
نمائید مربوط به" آبان ماه سال 1342 خورشـیدی" یعنی بیش از پنجاه سال پیش اسـت، به نظر می رسد نویسـنده ی این کتاب اگرچه به عنوان نویسـنده ای فرهیخته و مطرح شناخته می شود، ولی این کتـاب را در
دوران جوانی و یقینـاً با تعجیل و بدون بررسی و وارسی ی مجـدّد نوشـته و در تحقیقـات خود دقّت لازم را ننمـوده و از منـابع موثّـق اسـتفاده نکرده است، بدین لحـاظ در این گزارش مرتکب اشـتاباهـات بـزرگی شـده و
در برخی موارد نیز مطالب خلاف واقع، کذب و توهیـن آمیز به شـأن مردمان نجیب و غیرتمند بختیـاری و لرستان دیده می شـود، بد نیست بدانیـم در کتب تاریخ، لرسـتان به دو بخش بختـیاری؛ لْر بزرگ و لرسـتانی؛ به
لْرِ کوچک مشهور بوده است و قدمتشان به پیش از تاریخ تأسیس ایران می رسد،در پارینه سنگهای موجود، نشان از قدمت چهل هزار ساله ی آنان است، بدون تردید، مردمان لرستان، آغاز گر تمدّن بشری بوده اند و
اهلی کردن حیوانات و کشت محصولات کشاورزی برای نخستین بار به دست پْر توان آنان انجام پذیرفته است، لازم است اشاره شـود؛ لْـر بزرگ شامل منـاطق؛ استان چها محال بختیاری( لار، کیار، میزدج و گندمان)،
استان کهکیلویه و بویر احمد و شهرستان ممسنی و نیز لْـر کوچک شامل؛ استان لرستان و استان ایلام بوده است، درود بر تمامی ی مردمان شریف و بزرگوار مناطق لرستان و سایر ملّت شریف ایران.
بنه دنیا چطو دنگ ایدراره .... خونه هر رو ز یه رنگ ایدراره ؛ ( ببین دنیا چطور ادا در میاره، ... خودش رو هر روز از یه رنگ در میاره )
سر ناسازگاری داره وا مو .... ولا خین ز دل سنگ ایدراره ؛ ( سر ناسازگاری داره با من ... والله خون از دل سنگ در میاره )
پریشونم پریشون از زمونه ....تشی بوفتا منه جون زمونه؛ پریشونم؛ پریشون از زمونه ... آتیشی بیوفته توی جون زمونه
ندیده هیچ کسی زس مهربونی .... حوار از چنگ و دندون زمونه؛ ( ندیده هیچ کسی ازش مهربونی ... فریاد از چنگ و دندون زمونه )
ولا دی کوه گرم از کار دنیا .... کدم خیرده به زیر بار دنیا ؛ ( والله دیگه جانم به سر آمد از کار دنیا ... کمرم خْرد شده به زیر بار دنیا )
نداره چشم و ری وا آدمیزاد ....به دست کینه نم اوسار دن ؛ ( نداره چشم و رو با آدمیزاد ... نمیدونم افسار دنیا را به دست کی سپردن )
دیدگاههای کتاب الکترونیکی گزارش گویشهای لری
بهتـر بود برای آگاهی کاربران محترمی که گویش لْری نمی دانند، دیدگاه خود را به فارسی برگردان می نمودید، درست می فرمائید، اشکالات زیادی در این کتاب وجود دارد، ولی چنانچه به تاریخ تألیف و نشر آن توجّه
نمائید مربوط به" آبان ماه سال 1342 خورشـیدی" یعنی بیش از پنجاه سال پیش اسـت، به نظر می رسد نویسـنده ی این کتاب اگرچه به عنوان نویسـنده ای فرهیخته و مطرح شناخته می شود، ولی این کتـاب را در
دوران جوانی و یقینـاً با تعجیل و بدون بررسی و وارسی ی مجـدّد نوشـته و در تحقیقـات خود دقّت لازم را ننمـوده و از منـابع موثّـق اسـتفاده نکرده است، بدین لحـاظ در این گزارش مرتکب اشـتاباهـات بـزرگی شـده و
در برخی موارد نیز مطالب خلاف واقع، کذب و توهیـن آمیز به شـأن مردمان نجیب و غیرتمند بختیـاری و لرستان دیده می شـود، بد نیست بدانیـم در کتب تاریخ، لرسـتان به دو بخش بختـیاری؛ لْر بزرگ و لرسـتانی؛ به
لْرِ کوچک مشهور بوده است و قدمتشان به پیش از تاریخ تأسیس ایران می رسد،در پارینه سنگهای موجود، نشان از قدمت چهل هزار ساله ی آنان است، بدون تردید، مردمان لرستان، آغاز گر تمدّن بشری بوده اند و
اهلی کردن حیوانات و کشت محصولات کشاورزی برای نخستین بار به دست پْر توان آنان انجام پذیرفته است، لازم است اشاره شـود؛ لْـر بزرگ شامل منـاطق؛ استان چها محال بختیاری( لار، کیار، میزدج و گندمان)،
استان کهکیلویه و بویر احمد و شهرستان ممسنی و نیز لْـر کوچک شامل؛ استان لرستان و استان ایلام بوده است، درود بر تمامی ی مردمان شریف و بزرگوار مناطق لرستان و سایر ملّت شریف ایران.
بنه دنیا چطو دنگ ایدراره .... خونه هر رو ز یه رنگ ایدراره ؛ ( ببین دنیا چطور ادا در میاره، ... خودش رو هر روز از یه رنگ در میاره )
سر ناسازگاری داره وا مو .... ولا خین ز دل سنگ ایدراره ؛ ( سر ناسازگاری داره با من ... والله خون از دل سنگ در میاره )
پریشونم پریشون از زمونه ....تشی بوفتا منه جون زمونه؛ پریشونم؛ پریشون از زمونه ... آتیشی بیوفته توی جون زمونه
ندیده هیچ کسی زس مهربونی .... حوار از چنگ و دندون زمونه؛ ( ندیده هیچ کسی ازش مهربونی ... فریاد از چنگ و دندون زمونه )
ولا دی کوه گرم از کار دنیا .... کدم خیرده به زیر بار دنیا ؛ ( والله دیگه جانم به سر آمد از کار دنیا ... کمرم خْرد شده به زیر بار دنیا )
نداره چشم و ری وا آدمیزاد ....به دست کینه نم اوسار دن ؛ ( نداره چشم و رو با آدمیزاد ... نمیدونم افسار دنیا را به دست کی سپردن )