نازک ترین حریر نوازش
نویسنده:
ر. اکبری
امتیاز دهید
این داستان، داستان زندگی دختر جوانی به نام سالومه است. سالومه حاصل ازدواج تک پسر خانواده بسیار ثروتمند قوام است با یک دختر کولی بسیار بسیار زیبا. ازدواج آن دو منجر به طرد دائمی فرید از خانواده پدری میشه. فرید و مهربان (دختر کولی) یک زندگی بسیار بسیار عاشقانه در یکی از دهات داشتند که حاصل آن سالومه بوده که در یک تصادف سالومه والدین خود را از دست میدهد و بنا به وصیت بابا فریدش راهی خانواده پدری میشه که بسیار از سالومه و مادرش مهربان متنفر بودند. در خانواده پدری سالار که پسر بسیار متدین مستبد و خشک و مغروری بود حرف آخر را میزد و کل خانواده از پیر گرفته تا جوان دوستش داشتند و ازش حساب میبردند. سالار با آن رفتار خشک و بسیار سرد به تدریج در دل سالومه بسیار بسیار زیبا و تنها جا باز میکنه. کل فامیل از عمه ها و دخترعمه ها گرفته تا ... همه با نیش زبان و آزار و اذیت سالومه را حسابی تحقیر میکردند فقط در مقابل سالار جرات آزار رساندن به سالومه را نداشتند. یکی از دوستان خانوادگی از سالومه خواستگاری میکنه که سالار موضوع را با سالومه در میان میذاره ولی سالومه به شدت مخالفت میکنه و به عشقش به سالار اعتراف میکنه و از او میخواد که بذاره سالومه به سرزمین خودش برگرده تا به سرنوشت پدر و مادرش دچار نشه. اما پاسخ سالار یک کلام بود نه! تا اینکه ...
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نازک ترین حریر نوازش
مرسی
ممنونم
دختره اصلا غرور نداره!(?)
اعصاب آدمو خرد مي كنه
قشنگه ;-)