خواهر قلبی من
مترجم:
مانی صالحی علامه
امتیاز دهید
✔️ کتاب حاضر، از مجموعه «خیابان هراس»، دربردارنده داستانهای وحشتآفرین آمریکایی است.
در خلاصه داستان آمده است:
«امیلی» به تازگی صاحب خواهر خوانده جدیدی به نام «جسی» میشود. امیلی با تحریک دوستش «نانسی» علیه «جسی»، تمام حرکات جسی را سوء تعبیر میکند و او را دروغگو و فریبکار میداند، تا اینکه روزی دفتر خاطرات جسی را پیدا میکند و به رازی وحشتناک دست مییابد، رازی که برملا شدن آن باعث حل مشکلات بین امیلی و جسی و دوستی مادامالعمر آنها میشود."
بریده ای از کتاب:
امروز روز خاصی است: سیزدهمین سالگرد تولد ما. وقتی من و سودها از مدرسه به خانه میآییم، مادر به هر کدام از ما، یک پاکت محتوی مقداری اسکناس داده و اجازه میدهد تا هر چه دلمان میخواهد، با آن بخریم. من خیلی هیجانزدهام چون قبلا هرگز پولی به ما نداده بودند.
خالهنالینی غرغرکنان میگوید: «گوری عزیز، فکر نمیکنم اینطوری پول دادن به بچهها، کار درستی باشد. اصلا معلوم نیست با آن چه کار خواهند کرد.»
مادرم لبخندی میزند و در جوابش میگوید: «نالینی، انگار فراموش کردهای که آنها دیگر بچه نیستند و برای خودشان خانمی شدهاند. وقت آن رسیده که به آنها اعتماد داشته باشیم.»
خالهنالینی با منفیبافی، زیر لب چیزی میگوید درباره اینکه چه اتفاقی میافتد وقتی مادرها اجازه میدهند دخترانشان هر کاری دلشان خواست، بکنند.
بیشتر
در خلاصه داستان آمده است:
«امیلی» به تازگی صاحب خواهر خوانده جدیدی به نام «جسی» میشود. امیلی با تحریک دوستش «نانسی» علیه «جسی»، تمام حرکات جسی را سوء تعبیر میکند و او را دروغگو و فریبکار میداند، تا اینکه روزی دفتر خاطرات جسی را پیدا میکند و به رازی وحشتناک دست مییابد، رازی که برملا شدن آن باعث حل مشکلات بین امیلی و جسی و دوستی مادامالعمر آنها میشود."
بریده ای از کتاب:
امروز روز خاصی است: سیزدهمین سالگرد تولد ما. وقتی من و سودها از مدرسه به خانه میآییم، مادر به هر کدام از ما، یک پاکت محتوی مقداری اسکناس داده و اجازه میدهد تا هر چه دلمان میخواهد، با آن بخریم. من خیلی هیجانزدهام چون قبلا هرگز پولی به ما نداده بودند.
خالهنالینی غرغرکنان میگوید: «گوری عزیز، فکر نمیکنم اینطوری پول دادن به بچهها، کار درستی باشد. اصلا معلوم نیست با آن چه کار خواهند کرد.»
مادرم لبخندی میزند و در جوابش میگوید: «نالینی، انگار فراموش کردهای که آنها دیگر بچه نیستند و برای خودشان خانمی شدهاند. وقت آن رسیده که به آنها اعتماد داشته باشیم.»
خالهنالینی با منفیبافی، زیر لب چیزی میگوید درباره اینکه چه اتفاقی میافتد وقتی مادرها اجازه میدهند دخترانشان هر کاری دلشان خواست، بکنند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خواهر قلبی من