رسته‌ها
حکایات انتباهی لقمان حکیم
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 29 رای
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 29 رای
✔️ از مقدمه مترجم:
لقمان حکیم در شرق و غرب شهرت به سزایی دارد. در وطن عزیز ما بسیاری از افسانه های انتباهی او حتی در بین مردمانی که از نعمت سواد هم محرومند، معمول و متداول است. این حکیم بزرگ، چهره انقدر مقبول و مطلوب نداشت. شاعری می گوید:
شنیدم که لقمان سیه فام بود / نه تن پرور و نازک اندام بود
آثار لقمان از طرف نویسندگان و فضلای معروف جهان به زبانهای مختلفی ترجمه گردیده و مورد تقدیر خواص و عوام قرار گرفته است. لقمان در اوایل غلام بود و بعدها آزاد گردید. مالک او روزی به لقمان گفت تا به بازار رفته و بهترین چیز را خریداری کند. لقمان به بازار رفت و زبان خریداری کرد. مالک او از این خریداری رضایت نشان نداد و به لقمان گفت تا به بازار برود و بدترین چیز را خریداری کند. لقمان دوباره زبان آورد.
وقتی مالک علت این امر را که چطور یک شی هم می تواند بهترین و هم می تواند بدترین چیزها باشد، پرسید، لقمان در جواب گفت: "اگر زبان در راه مصالح و محاسن به کار افتد، از آن چیزی بهتر نیست و اگر در راه بدی ها و قبایح مورد استعمال قرار گیرد، از آن چیزی بدتر نیست."...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
193
آپلود شده توسط:
simin
simin
1394/10/18

کتاب‌های مرتبط

ایهام
ایهام
4.7 امتیاز
از 29 رای
A Man of Means
A Man of Means
5 امتیاز
از 1 رای
یکی بود و یکی نبود
یکی بود و یکی نبود
4.6 امتیاز
از 416 رای
روز اول قبر
روز اول قبر
4.5 امتیاز
از 47 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی حکایات انتباهی لقمان حکیم

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
حکایات انتباهی لقمان حکیم
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک