الصیدنه فی الطب: داروشناسی در پزشکی
نویسنده:
ابوریحان بیرونی
مترجم:
باقر مظفرزاده
امتیاز دهید
کتاب الصیدنه فی الطب (به فارسی: داروشناسی در پزشکی) آخرین اثر ابوریحان بیرونی است که به صورت تنها دستنویس اصلاح نشده به زبان عربی به ما رسیدهاست. این اثر گرانبها منبعی در داروشناسی سدههای میانه خاورزمین است. در آن بیش از هزار دارو با منشأ گیاهی، حیوانی و معدنی و با اشاره به نامهای آنها به بسیاری از زبانها و گویشها توصیف شدهاست.
در صیدنه اثری از مدح و اهدا نامه معمول دیده نمیشود و از هدفهای نوشتن آن نیز مستقیماً سخنی نرفتهاست.
این اثر بیرونی با کتابهای راهنمای معمولی در داروشناسی مانند مقاله دوم «قانون علم طب» ابن سینا تفاوت اساسی دارد. در آن به تعریف منبع دارویی توجه اساسی شدهاست، نه به اطلاعات دربارهٔ خواص و تأثیرات آن؛ به این معنی که منبع دارویی چگونه به نظر میرسد، نشانههای خلوص، مرغوبیت و نظایر آنها کدام است؛ وانگهی بیرونی به نام منبع دارویی در زبانها و گویشهای گوناگون اهمیت زیادی میداد؛ زیرا در نوشتههای پزشکی و دیگر علوم آن زمان، نام داروها به دیگر زبانها آنچنان فراوان بود که همه پزشکان و داروشناسان اهمیت واقعی آنها را نمیدانستند. این مسئله هنگامی که یک دارو در هرجایی یک نام داشت و برعکس یک نام را به چیزهای گوناگون داده بودند، باز هم پیچیدهتر میشد که اغلب به سوء تفاهمهای جدی میانجامید.
بیرونی با درک اهمیت زیاد این مسئله، حدود ۴۵۰۰ نام گیاه، حیوان، ماده معدنی و فراوردههای آنها را به زبانهای عربی، یونانی، سریانی، هندی، فارسی، خوارزمی، سغدی، ترکی و جز اینها گرد آورده و توضیح دادهاست و بدین ترتیب گام جدیدی در راه تنظیم و ترتیب اصطلاحات دارویی زمان خود برداشتهاست. این نامه ای مترادف برای پژوهشگران امروزی نیز اهمیت دارد و تعریف دقیق بسیاری از گیاهان دارویی و دیگر مواد را امکانپذیر میسازد. شایان توجه است که بیرونی در بسیاری از موارد به نامهای محلی داروهایی اشاره میکند که در میان ساکنان نواحی و حتی شهرهای آسیای میانه، افغانستان، ایران و هندوستان رواج داشتهاست. بر پایه آنها میتوان از تنوع وسایل درمان تولید شده و کاربردی آن زمان در این سرزمینها آگاه شد. افزون بر آن، بخشی از این نامها برای متخصصان تاریخ و گویششناسان زبانهای ایرانی، هندی و جز اینها نیز جالب است.
بیرونی برای نوشتن صیدنه از آثار پرشماری که در طول حدود پانصد سال دانشمندان سرزمینهای گوناگون شرق و غرب پدیدآورده بودند، استفاده کردهاست. شمار مؤلفانی که در صیدنه از آنها نام برده شدهاست به دویست و پنجاه میرسد که در میان آنها طبیعیدانان، فیلسوفان، مورخان، جغرافیادانان، زبانشناسان، شاعران و جهانگردان در کنار پزشکان دیده میشوند. بسیاری از آنها مشهور نیستند یا فقط به نام شهرت دارند و آثارشان بهجا نماندهاست. به همین جهت نقلهایی از چنین منابع و اطلاعاتی دربارهٔ مؤلفان آنها از دیدگاه تاریخ علم و فرهنگ ملتهای شرق در سدههای میانه بسیار جالب است. اطلاعات بیرونی دربارهٔ نقاط جغرافیایی که این یا آن ماده خام دارویی از آنجا نشأت گرفته نیز ارزشمند است.
بیشتر
در صیدنه اثری از مدح و اهدا نامه معمول دیده نمیشود و از هدفهای نوشتن آن نیز مستقیماً سخنی نرفتهاست.
این اثر بیرونی با کتابهای راهنمای معمولی در داروشناسی مانند مقاله دوم «قانون علم طب» ابن سینا تفاوت اساسی دارد. در آن به تعریف منبع دارویی توجه اساسی شدهاست، نه به اطلاعات دربارهٔ خواص و تأثیرات آن؛ به این معنی که منبع دارویی چگونه به نظر میرسد، نشانههای خلوص، مرغوبیت و نظایر آنها کدام است؛ وانگهی بیرونی به نام منبع دارویی در زبانها و گویشهای گوناگون اهمیت زیادی میداد؛ زیرا در نوشتههای پزشکی و دیگر علوم آن زمان، نام داروها به دیگر زبانها آنچنان فراوان بود که همه پزشکان و داروشناسان اهمیت واقعی آنها را نمیدانستند. این مسئله هنگامی که یک دارو در هرجایی یک نام داشت و برعکس یک نام را به چیزهای گوناگون داده بودند، باز هم پیچیدهتر میشد که اغلب به سوء تفاهمهای جدی میانجامید.
بیرونی با درک اهمیت زیاد این مسئله، حدود ۴۵۰۰ نام گیاه، حیوان، ماده معدنی و فراوردههای آنها را به زبانهای عربی، یونانی، سریانی، هندی، فارسی، خوارزمی، سغدی، ترکی و جز اینها گرد آورده و توضیح دادهاست و بدین ترتیب گام جدیدی در راه تنظیم و ترتیب اصطلاحات دارویی زمان خود برداشتهاست. این نامه ای مترادف برای پژوهشگران امروزی نیز اهمیت دارد و تعریف دقیق بسیاری از گیاهان دارویی و دیگر مواد را امکانپذیر میسازد. شایان توجه است که بیرونی در بسیاری از موارد به نامهای محلی داروهایی اشاره میکند که در میان ساکنان نواحی و حتی شهرهای آسیای میانه، افغانستان، ایران و هندوستان رواج داشتهاست. بر پایه آنها میتوان از تنوع وسایل درمان تولید شده و کاربردی آن زمان در این سرزمینها آگاه شد. افزون بر آن، بخشی از این نامها برای متخصصان تاریخ و گویششناسان زبانهای ایرانی، هندی و جز اینها نیز جالب است.
بیرونی برای نوشتن صیدنه از آثار پرشماری که در طول حدود پانصد سال دانشمندان سرزمینهای گوناگون شرق و غرب پدیدآورده بودند، استفاده کردهاست. شمار مؤلفانی که در صیدنه از آنها نام برده شدهاست به دویست و پنجاه میرسد که در میان آنها طبیعیدانان، فیلسوفان، مورخان، جغرافیادانان، زبانشناسان، شاعران و جهانگردان در کنار پزشکان دیده میشوند. بسیاری از آنها مشهور نیستند یا فقط به نام شهرت دارند و آثارشان بهجا نماندهاست. به همین جهت نقلهایی از چنین منابع و اطلاعاتی دربارهٔ مؤلفان آنها از دیدگاه تاریخ علم و فرهنگ ملتهای شرق در سدههای میانه بسیار جالب است. اطلاعات بیرونی دربارهٔ نقاط جغرافیایی که این یا آن ماده خام دارویی از آنجا نشأت گرفته نیز ارزشمند است.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی الصیدنه فی الطب: داروشناسی در پزشکی
بنده شک دارم که خود او اینقدر از زبان فارسی بیزار بوده باشد در مقاله ای خوانده بودم که او زبان خوارزمی را برای متون علمی نامناسب میدانست و نه خود زبان فارسی .
احتمالا شریعتی،آل احمد،ابوریحان بیرونی و ... همگی پان ترک بودند فحاشان پان فارس بیایید چند فحش هم به ابوریحان بیرونی بدهید.