گلدزیهر کتابی دارد با نام : درسهایی درباره اسلام . . او در این کتاب به درستی خاطرنشان می کند : ( البته نقل به مضمون )
وقتی با هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه و تنها به خاطر یک جابه جایی جغرافیایی ، تعدادی از آیات ناسخ و منسوخ شدند بدون شک در زمان کشورگشایی خلفا و با ورود اسلام به سرزمینهایی تازه و بیگانه با فرهنگ عرب ، نیاز به نسخ بسیاری از موارد شرعی ، چشمگیرتر و ناگزیر تر شد . . .
حالا شما عنصر گذشت قرنها فاصله زمانی را نیز به این موارد اضافه کنید . . .
سلام بر همگی
فردی به نام ویلیام مونتگمری وات، استاد مطالعات اسلامی تو دانشگاه ادینبورگ اسکاتلند، معتقده که عایشه تنها همسر باکره محمد بود و موقع ازدواجش با محمد (1 ه.ق.) 9 سال داشت.
اسما افسرالدین، استاد دپارتمان فرهنگ و زبان خاورنزدیک تو دانشگاه ایندیانا، میگه که بیشتر منابع نوشتن که عایشه موقع عروسی 9 یا 10 سال داشت.
بر اساس تاریخ نگاری ابن خلکان، دانشمند سده هفتم، عایشه موقع عقد 9 سال سن و موقع عروسی 12 سال داشت.
به نظرم این نکته هم خالی از لطف نیست اگه دوستان بهش توجه کنن که دنیس اسپیلبرگ، دانش پژوه آمریکایی تاریخ اسلام، عقیده داره که کم سن جلوه دادن عایشه تو منابع اسلامی به قصد تاکید بر باکره بودن عایشه موقع ازدواج بوده.این باکرگی برای حکومت خلفای عباسی با اهمیت بود.
[quote='E R S']دیگر از این واضح تر نمی توانم بگویم. شما هم به اندازه کافی زیرک هستید که متوجه منظور بنده شده باشید.
آن طور که هم در قرآن و هم در سنت ( که شما قبول ندارید) آمده می توان با دختر 9 ساله هم نکاح کرد. حال این مورد پسند شما باشد یا نه، فرقی در موضوع ایجاد نمی کند. این یک حقیقت است.
ان اللّه مع المتقین ...[/quote]
نسبتاً ادله ی شما معقول است.
با بالغه می توان ازدواج کرد. البته بلوغ در 9 سالگی نخوانده ام. عموما در حوالی 13 سالگی ست. سنت هم بطور قطع چنین نظری ندارد. برخی از منابع تاریخی 9 سالگی و برخی 19 سالگی بانو عایشه را ذکر کردند. تعداد منابع نماد دقت نیست. اسبق بودن مهم است. نزدیکترین منبع تاریخی ، تاریخ طبری ست که هر دو روایت را اشاره کرده.
[quote='E R S']
این که حلال خدا تا "ابدالاباد" حلال است، نظر من نیست. من هیچ اعتقادی به این موضوع ندارم. چنین جمله ای مطلقا با گرایش فکری من ناسازگار است.
اگر نگاهی به صفحه های قبلی بکنید ، میبینید که این جمله نظر کاربر دیگری است که من سعی کردم با منطق خودش با او بحث کنم.
بحث ها از دین بودن یا نبودن بهاییت شروع شد. کاربری(akhshurush) اعتقادات بهاییان را مسخره کرد و نشان "خبط دماغ" دانست. بنده تذکر دادم که عقاید خنده دار و عقب مانده و بعضا غیر انسانی مخصوص بهاییان نیست و همه ی ادیان از این موضوع رنج می برند. دوست دیگری (siawash110)گفنند که "هر دین یا مکتبی که پوست نیندازد و یا طرفداران نادانش به آن اجازه پوست انداختن ندهند یا نابود می شود یا به انحراف می رود یا اکثریت را از دست داده به موزه ها می رود یا از کارکرد اصلی خود باز می ماند" و "هر آنچه در راستای منافع جمع و حفظ امینت و سلامت جامعه باشد بدعت خوب است حتی اگر در خصوص ظواهری از شریعت باشد که صراحتا در کتاب آسمانی به آن اشاره شده است"
جناب "akhshurush" با این مطلب آقای سیاوش مخالف کردند و گفتند : "همه ی آیات برای همه ی زمانها و مکانهاست و هیچ آیه ای تا ابدالآباد قابل نسخ نیست"
آقای siawash110 در ادامه چند نمونه از ظواهر دینی که برای امروز مناسب نیست را ذکر کردند. ما هنوز داریم بر سر همان نمونه ها بحث می کنیم.
حداقل قبل از ورود به بحث، نظر های قبلی را مروری کلی بکنید لطفا
البته کاربران زیاد دیگری هم نظرات خوبی دادند. مثلا در مورد موضوع "برده داری".
دلیل ورودم به بحث دفاع از بهاییت نیست. صرفا از تعصب دینی بیزارم. و به همین خاطر این جا چند تا کامنت گذاشتم. به امید روزی که آفت تعصب مخصوصا نوع دینی اش ، از ایران عزیز دور شود...
موفق باشید.[/quote]
درست مى فرمایید قصور از بنده بود و طبیعتا پیش از ورود به بحث لازم است نظرات مرور شود ولى شما این را بگذارید به حساب بى تجربگى من در این سایت.
اما درست است که سخنان اینجانب با نقل قولى با خطاب قراردادن شما نوشته شده اما منظور من هیچگاه در این بحث طرف مقابل نبوده و من با حرف طرف مقابل کار دارم
به عبارت دیگر مهم نیست که گفته و که نقل کرده آن سخن را مهم این است که حرف چیست و انتقاد من به کدام حرف است.
سلامت باشید.
[quote='Amirhosein000']نقل قول از E R S:
حلال خدا تا "ابدالاباد" حلال است،
بحث گرم و جالبى است درود بر همه شما دوستان
البته تبصره هم دارد فکر نمى کنم نماز خواندن به هر سوى جایز باشد حال آن که داریم
وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
ولى بعد گفته شد تنها به سوى مسجدالحرام
فول وجهک شطر المسجدالحرام
یا مثلا شرب خمر که کم کم حرام شد بنابر برخى روایات (ر.ش المیزان ج٦، صفحه اش رو متاسفانه مطمئن نیستم ولى خوب اونجا با استناد صحبت شده که سه هجرى یا ٥ هجرى این فعل حرام شد)
بنابر این "هر" حلالى تا ابدالآباد حلال نیست و گاهى مطابق محتواى فرهنگى عصر بهتر است حالا که آیه ناسخ نازل نمى شود، احتیاط کنیم و از برخى افعال دورى.
خصوصا این که در فرهنگ امروز همین جامعه ایران، نکاح با دختر ٩ساله مذموم مى نماید[/quote]
این که حلال خدا تا "ابدالاباد" حلال است، نظر من نیست. من هیچ اعتقادی به این موضوع ندارم. چنین جمله ای مطلقا با گرایش فکری من ناسازگار است.
اگر نگاهی به صفحه های قبلی بکنید ، میبینید که این جمله نظر کاربر دیگری است که من سعی کردم با منطق خودش با او بحث کنم.
بحث ها از دین بودن یا نبودن بهاییت شروع شد. کاربری(akhshurush) اعتقادات بهاییان را مسخره کرد و نشان "خبط دماغ" دانست. بنده تذکر دادم که عقاید خنده دار و عقب مانده و بعضا غیر انسانی مخصوص بهاییان نیست و همه ی ادیان از این موضوع رنج می برند. دوست دیگری (siawash110)گفنند که "هر دین یا مکتبی که پوست نیندازد و یا طرفداران نادانش به آن اجازه پوست انداختن ندهند یا نابود می شود یا به انحراف می رود یا اکثریت را از دست داده به موزه ها می رود یا از کارکرد اصلی خود باز می ماند" و "هر آنچه در راستای منافع جمع و حفظ امینت و سلامت جامعه باشد بدعت خوب است حتی اگر در خصوص ظواهری از شریعت باشد که صراحتا در کتاب آسمانی به آن اشاره شده است"
جناب "akhshurush" با این مطلب آقای سیاوش مخالف کردند و گفتند : "همه ی آیات برای همه ی زمانها و مکانهاست و هیچ آیه ای تا ابدالآباد قابل نسخ نیست"
آقای siawash110 در ادامه چند نمونه از ظواهر دینی که برای امروز مناسب نیست را ذکر کردند. ما هنوز داریم بر سر همان نمونه ها بحث می کنیم.
حداقل قبل از ورود به بحث، نظر های قبلی را مروری کلی بکنید لطفا :-)
البته کاربران زیاد دیگری هم نظرات خوبی دادند. مثلا در مورد موضوع "برده داری".
دلیل ورودم به بحث دفاع از بهاییت نیست. صرفا از تعصب دینی بیزارم. و به همین خاطر این جا چند تا کامنت گذاشتم. به امید روزی که آفت تعصب مخصوصا نوع دینی اش ، از ایران عزیز دور شود...
موفق باشید.
[quote='akhshurush']
......... فلذا واو حالیه ست. یعنی عبارت دوم بیان حال عبارت یکم است. یعنی معنای حالت بلوغ را در عبارت دوم شرح می دهد که رشد فکری ست.[/quote]
کدام واو حالیه ؟ بنده در مورد آیه 6 سوره ی مبارکه ی نساء بحث می کنم. در این آیه بین دو عبارت "بَلَغُواْ النِّکَاحَ" و "آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا" اصلا واوی نبامده که بخواهد حالیه باشد یا عطفیه . بین این دو عبارت فقط "فَإِنْ" آمده. این یعنی گزاره ی دوم جدا از گزاره ی اول است و وقوع بلوغ نکاح لزوما به معنای بلوغ فکری نیست. آخر اگر از نظر قرآن رشد و بلوغ عقلی زیرمجموعه ی بلوغ نکاح است، چرا باید شرط مکمل "فَإِنْ آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا" بعد از بلوغ نکاح بیاید؟ آمدن این شرط اضافه بعد از "بَلَغُواْ النِّکَاحَ" به این دلیل است که از نظر قران ممکن است کسی به بلوغ نکاح رسیده باشد، اما به بلوغ فکری نه.یعنی ممکن است کسی به بلوغ جسمی رسیده باشد اما هنوز بالغ عقلی نشده باشد.. به همین دلیل قرآن بعد از بلوغ نکاح ، این شرط اضافی را هم ذکر کرده.
دیگر از این واضح تر نمی توانم بگویم. شما هم به اندازه کافی زیرک هستید که متوجه منظور بنده شده باشید.
آن طور که هم در قرآن و هم در سنت ( که شما قبول ندارید) آمده می توان با دختر 9 ساله هم نکاح کرد. حال این مورد پسند شما باشد یا نه، فرقی در موضوع ایجاد نمی کند. این یک حقیقت است.
ان اللّه مع المتقین ...
[quote='E R S']
حلال خدا تا "ابدالاباد" حلال است،
[/quote]
بحث گرم و جالبى است درود بر همه شما دوستان
البته تبصره هم دارد فکر نمى کنم نماز خواندن به هر سوى جايز باشد حال آن که داریم
وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
ولى بعد گفته شد تنها به سوى مسجدالحرام
فول وجهک شطر المسجدالحرام
یا مثلا شرب خمر که کم کم حرام شد بنابر برخى روایات (ر.ش المیزان ج٦، صفحه اش رو متاسفانه مطمئن نیستم ولى خوب اونجا با استناد صحبت شده که سه هجرى یا ٥ هجرى این فعل حرام شد)
بنابر این "هر" حلالى تا ابدالآباد حلال نیست و گاهى مطابق محتواى فرهنگى عصر بهتر است حالا که آیه ناسخ نازل نمى شود، احتیاط کنیم و از برخى افعال دورى.
خصوصا این که در فرهنگ امروز همین جامعه ایران، نکاح با دختر ٩ساله مذموم مى نماید
[quote='E R S']
اگر دقت کنید این مطلب را توضیح دادم. این آیه به روشنی بین "بلوغ برای نکاح"(بَلَغُواْ النِّکَاحَ) و مشاهده ی بلوغ فکری و عقلانی(آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا) تمایز قایل شده. اگر منظور از "بَلَغُواْ النِّکَاحَ" ، بلوغ عقلانی بوده پس دیگر چه دلیلی داشته "آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا" پس از آن به عنوان شرط مکمل بیاید؟ به همین دلیل کاملا واضح است که در این آیه ی شریفه،"بَلَغُواْ النِّکَاحَ" به معنای بلوغ جسمانی (و نه عقلانی) است. اما مهم ترین نشانه ی شروع بلوغ جسمانی در دختران قاعدگی می باشد که معمولا از بین نه تا هفده سالگی شروع می شود. متوسط اولین قاعدگی دوازده سالگی است که البته کاملا ممکن است دختری در نه سالگی هم قاعده شود.
می بینید که حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم)، کاملا مطابق دستورات قرآن و شریعت اسلامی عمل فرمودند. و از آن جایی که حلال خدا تا "ابدالاباد" حلال است، پس لابد ما "مسلمانان" امروزی هم مجاز به انجام عمل نکاح با دختران بالغ 9ساله هستیم...
نقل قول:اینطور هم نیست که مورخان نظر واحدی پیرامون سن و سال عایشه داشته باشند. طبری خود دو معنا را نقل می کند یکی در 9 سالگی و یکی در 19 سالگی.
تا جایی که بنده اطلاع دارم اکثر مورخان 9 سالگی ذکر کرده اند.
[/quote]
این برداشت در صورتی ست که واو را عطفیه بگیریم و نه حالیه. حال آنکه نمی توان با "واو" و "یا" فارسی مقایسه کرد. مثالی در این زمینه تقدیم می کنم.
وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۳۱-النور﴾
و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعا از آن پیداست و باید روسرى خود را بر سینه خویش اندازند و زیورهایشان را جز براى شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان خود یا کنیزانشان یا خدمتکاران مرد که بى نیازند یا کودکانى که بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نکرده اند آشکار نکنند و پاهاى خود را نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته مى دارند معلوم گردد اى مؤمنان همگى به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید
ببینید چرا آیه فرمود "شوهرانشان یا پدرانشان" ؟ یعنی نمی توان در برابر هر دو بدون حجاب مو ظاهر شد که "واو" نیامده و "یا" آمده؟ این تفاوت زبان عربی ست. واو را در صورتی عطف می گیرند که حرف مخزومه در آن وجود داشته باشد. حالی که در آیه شریفه حرف مخزومه وجود ندارد. استیناف هم ندیدم مفسری در نظر بگیرد. فلذا واو حالیه ست. یعنی عبارت دوم بیان حال عبارت یکم است. یعنی معنای حالت بلوغ را در عبارت دوم شرح می دهد که رشد فکری ست.
[quote='akhshurush']
به چند نکته عنایت کنید. نخست اینکه آیه نفرموده حتما بلوغ جسمی مد نظر است. فرموده بلوغ. وقتی انواع آنرا مشخص نکند، همه نوع آن مد نظر است و از حصر بیرون می آید. چه کسی می تواند مدعی شود منظور این آیه فقط بلوغ جسمی ست؟ چه کسی می تواند مدعی شود فقط بلوغ فکری ست؟
[/quote]
اگر دقت کنید این مطلب را توضیح دادم. این آیه به روشنی بین "بلوغ برای نکاح"(بَلَغُواْ النِّکَاحَ) و مشاهده ی بلوغ فکری و عقلانی(آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا) تمایز قایل شده. اگر منظور از "بَلَغُواْ النِّکَاحَ" ، بلوغ عقلانی بوده پس دیگر چه دلیلی داشته "آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا" پس از آن به عنوان شرط مکمل بیاید؟ به همین دلیل کاملا واضح است که در این آیه ی شریفه،"بَلَغُواْ النِّکَاحَ" به معنای بلوغ جسمانی (و نه عقلانی) است. اما مهم ترین نشانه ی شروع بلوغ جسمانی در دختران قاعدگی می باشد که معمولا از بین نه تا هفده سالگی شروع می شود. متوسط اولین قاعدگی دوازده سالگی است که البته کاملا ممکن است دختری در نه سالگی هم قاعده شود.
می بینید که حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم)، کاملا مطابق دستورات قرآن و شریعت اسلامی عمل فرمودند. و از آن جایی که حلال خدا تا "ابدالاباد" حلال است، پس لابد ما "مسلمانان" امروزی هم مجاز به انجام عمل نکاح با دختران بالغ 9ساله هستیم...
اینطور هم نیست که مورخان نظر واحدی پیرامون سن و سال عایشه داشته باشند. طبری خود دو معنا را نقل می کند یکی در 9 سالگی و یکی در 19 سالگی.
تا جایی که بنده اطلاع دارم اکثر مورخان 9 سالگی ذکر کرده اند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ماجرای باب و بها: پژوهشی نو و مستند درباره بهاییگری
وقتی با هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه و تنها به خاطر یک جابه جایی جغرافیایی ، تعدادی از آیات ناسخ و منسوخ شدند بدون شک در زمان کشورگشایی خلفا و با ورود اسلام به سرزمینهایی تازه و بیگانه با فرهنگ عرب ، نیاز به نسخ بسیاری از موارد شرعی ، چشمگیرتر و ناگزیر تر شد . . .
حالا شما عنصر گذشت قرنها فاصله زمانی را نیز به این موارد اضافه کنید . . .
فردی به نام ویلیام مونتگمری وات، استاد مطالعات اسلامی تو دانشگاه ادینبورگ اسکاتلند، معتقده که عایشه تنها همسر باکره محمد بود و موقع ازدواجش با محمد (1 ه.ق.) 9 سال داشت.
اسما افسرالدین، استاد دپارتمان فرهنگ و زبان خاورنزدیک تو دانشگاه ایندیانا، میگه که بیشتر منابع نوشتن که عایشه موقع عروسی 9 یا 10 سال داشت.
بر اساس تاریخ نگاری ابن خلکان، دانشمند سده هفتم، عایشه موقع عقد 9 سال سن و موقع عروسی 12 سال داشت.
به نظرم این نکته هم خالی از لطف نیست اگه دوستان بهش توجه کنن که دنیس اسپیلبرگ، دانش پژوه آمریکایی تاریخ اسلام، عقیده داره که کم سن جلوه دادن عایشه تو منابع اسلامی به قصد تاکید بر باکره بودن عایشه موقع ازدواج بوده.این باکرگی برای حکومت خلفای عباسی با اهمیت بود.
آن طور که هم در قرآن و هم در سنت ( که شما قبول ندارید) آمده می توان با دختر 9 ساله هم نکاح کرد. حال این مورد پسند شما باشد یا نه، فرقی در موضوع ایجاد نمی کند. این یک حقیقت است.
ان اللّه مع المتقین ...[/quote]
نسبتاً ادله ی شما معقول است.
با بالغه می توان ازدواج کرد. البته بلوغ در 9 سالگی نخوانده ام. عموما در حوالی 13 سالگی ست. سنت هم بطور قطع چنین نظری ندارد. برخی از منابع تاریخی 9 سالگی و برخی 19 سالگی بانو عایشه را ذکر کردند. تعداد منابع نماد دقت نیست. اسبق بودن مهم است. نزدیکترین منبع تاریخی ، تاریخ طبری ست که هر دو روایت را اشاره کرده.
این که حلال خدا تا "ابدالاباد" حلال است، نظر من نیست. من هیچ اعتقادی به این موضوع ندارم. چنین جمله ای مطلقا با گرایش فکری من ناسازگار است.
اگر نگاهی به صفحه های قبلی بکنید ، میبینید که این جمله نظر کاربر دیگری است که من سعی کردم با منطق خودش با او بحث کنم.
بحث ها از دین بودن یا نبودن بهاییت شروع شد. کاربری(akhshurush) اعتقادات بهاییان را مسخره کرد و نشان "خبط دماغ" دانست. بنده تذکر دادم که عقاید خنده دار و عقب مانده و بعضا غیر انسانی مخصوص بهاییان نیست و همه ی ادیان از این موضوع رنج می برند. دوست دیگری (siawash110)گفنند که "هر دین یا مکتبی که پوست نیندازد و یا طرفداران نادانش به آن اجازه پوست انداختن ندهند یا نابود می شود یا به انحراف می رود یا اکثریت را از دست داده به موزه ها می رود یا از کارکرد اصلی خود باز می ماند" و "هر آنچه در راستای منافع جمع و حفظ امینت و سلامت جامعه باشد بدعت خوب است حتی اگر در خصوص ظواهری از شریعت باشد که صراحتا در کتاب آسمانی به آن اشاره شده است"
جناب "akhshurush" با این مطلب آقای سیاوش مخالف کردند و گفتند : "همه ی آیات برای همه ی زمانها و مکانهاست و هیچ آیه ای تا ابدالآباد قابل نسخ نیست"
آقای siawash110 در ادامه چند نمونه از ظواهر دینی که برای امروز مناسب نیست را ذکر کردند. ما هنوز داریم بر سر همان نمونه ها بحث می کنیم.
حداقل قبل از ورود به بحث، نظر های قبلی را مروری کلی بکنید لطفا
البته کاربران زیاد دیگری هم نظرات خوبی دادند. مثلا در مورد موضوع "برده داری".
دلیل ورودم به بحث دفاع از بهاییت نیست. صرفا از تعصب دینی بیزارم. و به همین خاطر این جا چند تا کامنت گذاشتم. به امید روزی که آفت تعصب مخصوصا نوع دینی اش ، از ایران عزیز دور شود...
موفق باشید.[/quote]
درست مى فرمایید قصور از بنده بود و طبیعتا پیش از ورود به بحث لازم است نظرات مرور شود ولى شما این را بگذارید به حساب بى تجربگى من در این سایت.
اما درست است که سخنان اینجانب با نقل قولى با خطاب قراردادن شما نوشته شده اما منظور من هیچگاه در این بحث طرف مقابل نبوده و من با حرف طرف مقابل کار دارم
به عبارت دیگر مهم نیست که گفته و که نقل کرده آن سخن را مهم این است که حرف چیست و انتقاد من به کدام حرف است.
سلامت باشید.
حلال خدا تا "ابدالاباد" حلال است،
بحث گرم و جالبى است درود بر همه شما دوستان
البته تبصره هم دارد فکر نمى کنم نماز خواندن به هر سوى جایز باشد حال آن که داریم
وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
ولى بعد گفته شد تنها به سوى مسجدالحرام
فول وجهک شطر المسجدالحرام
یا مثلا شرب خمر که کم کم حرام شد بنابر برخى روایات (ر.ش المیزان ج٦، صفحه اش رو متاسفانه مطمئن نیستم ولى خوب اونجا با استناد صحبت شده که سه هجرى یا ٥ هجرى این فعل حرام شد)
بنابر این "هر" حلالى تا ابدالآباد حلال نیست و گاهى مطابق محتواى فرهنگى عصر بهتر است حالا که آیه ناسخ نازل نمى شود، احتیاط کنیم و از برخى افعال دورى.
خصوصا این که در فرهنگ امروز همین جامعه ایران، نکاح با دختر ٩ساله مذموم مى نماید[/quote]
این که حلال خدا تا "ابدالاباد" حلال است، نظر من نیست. من هیچ اعتقادی به این موضوع ندارم. چنین جمله ای مطلقا با گرایش فکری من ناسازگار است.
اگر نگاهی به صفحه های قبلی بکنید ، میبینید که این جمله نظر کاربر دیگری است که من سعی کردم با منطق خودش با او بحث کنم.
بحث ها از دین بودن یا نبودن بهاییت شروع شد. کاربری(akhshurush) اعتقادات بهاییان را مسخره کرد و نشان "خبط دماغ" دانست. بنده تذکر دادم که عقاید خنده دار و عقب مانده و بعضا غیر انسانی مخصوص بهاییان نیست و همه ی ادیان از این موضوع رنج می برند. دوست دیگری (siawash110)گفنند که "هر دین یا مکتبی که پوست نیندازد و یا طرفداران نادانش به آن اجازه پوست انداختن ندهند یا نابود می شود یا به انحراف می رود یا اکثریت را از دست داده به موزه ها می رود یا از کارکرد اصلی خود باز می ماند" و "هر آنچه در راستای منافع جمع و حفظ امینت و سلامت جامعه باشد بدعت خوب است حتی اگر در خصوص ظواهری از شریعت باشد که صراحتا در کتاب آسمانی به آن اشاره شده است"
جناب "akhshurush" با این مطلب آقای سیاوش مخالف کردند و گفتند : "همه ی آیات برای همه ی زمانها و مکانهاست و هیچ آیه ای تا ابدالآباد قابل نسخ نیست"
آقای siawash110 در ادامه چند نمونه از ظواهر دینی که برای امروز مناسب نیست را ذکر کردند. ما هنوز داریم بر سر همان نمونه ها بحث می کنیم.
حداقل قبل از ورود به بحث، نظر های قبلی را مروری کلی بکنید لطفا :-)
البته کاربران زیاد دیگری هم نظرات خوبی دادند. مثلا در مورد موضوع "برده داری".
دلیل ورودم به بحث دفاع از بهاییت نیست. صرفا از تعصب دینی بیزارم. و به همین خاطر این جا چند تا کامنت گذاشتم. به امید روزی که آفت تعصب مخصوصا نوع دینی اش ، از ایران عزیز دور شود...
موفق باشید.
......... فلذا واو حالیه ست. یعنی عبارت دوم بیان حال عبارت یکم است. یعنی معنای حالت بلوغ را در عبارت دوم شرح می دهد که رشد فکری ست.[/quote]
کدام واو حالیه ؟ بنده در مورد آیه 6 سوره ی مبارکه ی نساء بحث می کنم. در این آیه بین دو عبارت "بَلَغُواْ النِّکَاحَ" و "آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا" اصلا واوی نبامده که بخواهد حالیه باشد یا عطفیه . بین این دو عبارت فقط "فَإِنْ" آمده. این یعنی گزاره ی دوم جدا از گزاره ی اول است و وقوع بلوغ نکاح لزوما به معنای بلوغ فکری نیست.
آخر اگر از نظر قرآن رشد و بلوغ عقلی زیرمجموعه ی بلوغ نکاح است، چرا باید شرط مکمل "فَإِنْ آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا" بعد از بلوغ نکاح بیاید؟ آمدن این شرط اضافه بعد از "بَلَغُواْ النِّکَاحَ" به این دلیل است که از نظر قران ممکن است کسی به بلوغ نکاح رسیده باشد، اما به بلوغ فکری نه. یعنی ممکن است کسی به بلوغ جسمی رسیده باشد اما هنوز بالغ عقلی نشده باشد.. به همین دلیل قرآن بعد از بلوغ نکاح ، این شرط اضافی را هم ذکر کرده.
دیگر از این واضح تر نمی توانم بگویم. شما هم به اندازه کافی زیرک هستید که متوجه منظور بنده شده باشید.
آن طور که هم در قرآن و هم در سنت ( که شما قبول ندارید) آمده می توان با دختر 9 ساله هم نکاح کرد. حال این مورد پسند شما باشد یا نه، فرقی در موضوع ایجاد نمی کند. این یک حقیقت است.
ان اللّه مع المتقین ...
حلال خدا تا "ابدالاباد" حلال است،
[/quote]
بحث گرم و جالبى است درود بر همه شما دوستان
البته تبصره هم دارد فکر نمى کنم نماز خواندن به هر سوى جايز باشد حال آن که داریم
وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
ولى بعد گفته شد تنها به سوى مسجدالحرام
فول وجهک شطر المسجدالحرام
یا مثلا شرب خمر که کم کم حرام شد بنابر برخى روایات (ر.ش المیزان ج٦، صفحه اش رو متاسفانه مطمئن نیستم ولى خوب اونجا با استناد صحبت شده که سه هجرى یا ٥ هجرى این فعل حرام شد)
بنابر این "هر" حلالى تا ابدالآباد حلال نیست و گاهى مطابق محتواى فرهنگى عصر بهتر است حالا که آیه ناسخ نازل نمى شود، احتیاط کنیم و از برخى افعال دورى.
خصوصا این که در فرهنگ امروز همین جامعه ایران، نکاح با دختر ٩ساله مذموم مى نماید
اگر دقت کنید این مطلب را توضیح دادم. این آیه به روشنی بین "بلوغ برای نکاح"(بَلَغُواْ النِّکَاحَ) و مشاهده ی بلوغ فکری و عقلانی(آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا) تمایز قایل شده. اگر منظور از "بَلَغُواْ النِّکَاحَ" ، بلوغ عقلانی بوده پس دیگر چه دلیلی داشته "آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا" پس از آن به عنوان شرط مکمل بیاید؟ به همین دلیل کاملا واضح است که در این آیه ی شریفه،"بَلَغُواْ النِّکَاحَ" به معنای بلوغ جسمانی (و نه عقلانی) است. اما مهم ترین نشانه ی شروع بلوغ جسمانی در دختران قاعدگی می باشد که معمولا از بین نه تا هفده سالگی شروع می شود. متوسط اولین قاعدگی دوازده سالگی است که البته کاملا ممکن است دختری در نه سالگی هم قاعده شود.
می بینید که حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم)، کاملا مطابق دستورات قرآن و شریعت اسلامی عمل فرمودند. و از آن جایی که حلال خدا تا "ابدالاباد" حلال است، پس لابد ما "مسلمانان" امروزی هم مجاز به انجام عمل نکاح با دختران بالغ 9ساله هستیم...
نقل قول:اینطور هم نیست که مورخان نظر واحدی پیرامون سن و سال عایشه داشته باشند. طبری خود دو معنا را نقل می کند یکی در 9 سالگی و یکی در 19 سالگی.
تا جایی که بنده اطلاع دارم اکثر مورخان 9 سالگی ذکر کرده اند.
[/quote]
این برداشت در صورتی ست که واو را عطفیه بگیریم و نه حالیه. حال آنکه نمی توان با "واو" و "یا" فارسی مقایسه کرد. مثالی در این زمینه تقدیم می کنم.
وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۳۱-النور﴾
و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعا از آن پیداست و باید روسرى خود را بر سینه خویش اندازند و زیورهایشان را جز براى شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان خود یا کنیزانشان یا خدمتکاران مرد که بى نیازند یا کودکانى که بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نکرده اند آشکار نکنند و پاهاى خود را نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته مى دارند معلوم گردد اى مؤمنان همگى به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید
ببینید چرا آیه فرمود "شوهرانشان یا پدرانشان" ؟ یعنی نمی توان در برابر هر دو بدون حجاب مو ظاهر شد که "واو" نیامده و "یا" آمده؟ این تفاوت زبان عربی ست. واو را در صورتی عطف می گیرند که حرف مخزومه در آن وجود داشته باشد. حالی که در آیه شریفه حرف مخزومه وجود ندارد. استیناف هم ندیدم مفسری در نظر بگیرد. فلذا واو حالیه ست. یعنی عبارت دوم بیان حال عبارت یکم است. یعنی معنای حالت بلوغ را در عبارت دوم شرح می دهد که رشد فکری ست.
به چند نکته عنایت کنید. نخست اینکه آیه نفرموده حتما بلوغ جسمی مد نظر است. فرموده بلوغ. وقتی انواع آنرا مشخص نکند، همه نوع آن مد نظر است و از حصر بیرون می آید. چه کسی می تواند مدعی شود منظور این آیه فقط بلوغ جسمی ست؟ چه کسی می تواند مدعی شود فقط بلوغ فکری ست؟
[/quote]
اگر دقت کنید این مطلب را توضیح دادم. این آیه به روشنی بین "بلوغ برای نکاح"(بَلَغُواْ النِّکَاحَ) و مشاهده ی بلوغ فکری و عقلانی(آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا) تمایز قایل شده. اگر منظور از "بَلَغُواْ النِّکَاحَ" ، بلوغ عقلانی بوده پس دیگر چه دلیلی داشته "آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا" پس از آن به عنوان شرط مکمل بیاید؟ به همین دلیل کاملا واضح است که در این آیه ی شریفه،"بَلَغُواْ النِّکَاحَ" به معنای بلوغ جسمانی (و نه عقلانی) است. اما مهم ترین نشانه ی شروع بلوغ جسمانی در دختران قاعدگی می باشد که معمولا از بین نه تا هفده سالگی شروع می شود. متوسط اولین قاعدگی دوازده سالگی است که البته کاملا ممکن است دختری در نه سالگی هم قاعده شود.
می بینید که حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم)، کاملا مطابق دستورات قرآن و شریعت اسلامی عمل فرمودند. و از آن جایی که حلال خدا تا "ابدالاباد" حلال است، پس لابد ما "مسلمانان" امروزی هم مجاز به انجام عمل نکاح با دختران بالغ 9ساله هستیم...
تا جایی که بنده اطلاع دارم اکثر مورخان 9 سالگی ذکر کرده اند.