آنارشیسم
نویسنده:
جورج وودکاک
مترجم:
هرمز عبداللهی
امتیاز دهید
کتاب آنارشیسم نوشته جرج وودکاک (۱۹۷۰) یکی از ماخذ معتبری است که در مورد ایده و جنبشهای اختیارگرا، به زبان انگلیسی نوشته شدهاست.
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آنارشیسم
سلام،
خواستم خصوصی از حالت جویا شوم ولی ظاهرا مجاز به این کار نیستم. من گاهی کامنتهای شما را می خوانم و بر داشتم چنین است که شخصی محترم و دانا هستید. از بعضی از کتابهای انگیسی هم که به اشتراک می گذارید فهمیدم که به زبان انگلیسی آشنا و بلکه در آن تبحر دارید. لطفا با من تماس بگیرید.
متشکرم:
سلام. امیدوارم همۀ عزیرانی که نگران کردهم، و برای این حرفهای الآنم هم که جاشون اینجا نیس، منو با بزرگواری ببخشین. تنها ارتباطی که با دنیا دارم همین سایته و اون هم جای این حرفها نیس. پریشب مثل انتظار بمب و موشکهای زمان جنگ منتظر شمشیرکشهای باجگیر بودم. بدبختانه از پیش از مدرسه با قلم و کاغذ و بدون خوراک و پوشاک کافی بزرگ شدهم و الآن اگه دماغمو بگیرن، جونم در میاد. با این حال، علیرغم ضعف و بیماری و خونهنشینیِ تقریباً 30 ساله، بیشتر از بیست ساله که ماهی حداقل یکبار در معرض تهدید چاقوکشها هستم و فقط همسایهها به داد میرسن. استدعا میکنم ملامتم نکنین. اگه به جز شما کسی دیگه داشتم، موجبات نگرانی شما رو فراهم نمیکردم. "ای کاش که جای آرمیدن بودی"؛ واقعا نمیدونم "این دم که فرو برم برآرم یا نه".
دوست من، اگه اجازه داشته باشم شما را دوست خطاب کنم، نگرانم کردی. اگر نزدیک بودم و میدانستم کجایی همین الان به بیمار پرسی ات می آمدم. عمرت دراز و دردت درمان باد.
.
شعار دادن چه ربطی به واقعیت پیوستن دارد؟ آیا در اتحاد جماهیر شوروی طبقات اجتماعی حذف شدند؟ در کوبای امروزی طبقه ای وجود ندارد؟ آیا در لائوس سوسیالیستی امروزی طبقه وجود ندارد؟ آیا در ویتنام سوسیالیستی امروزی طبقه وجود ندارد؟،آیا چین امروزی اقتصاد سوسیالیستی دارد و همه برابر هستند؟ آیا چین در زمان مائو بدون طبقات اجتماعی بود؟ بله بسیاری ها شعار حذف طبقات اجتماعی را سر دادن ولی در آخر چه بدترین بوع بی عدالتی و دیکتاتوری و فقر رو به ارمغان آوردند که نمونه هایش همان کشورها،گویا شما قدرت استنتاج ندارید و فرق شعار و واقعیت را نمی دانید.
درضمن در مباحثه شیوه گل آلود کردن آب را پیش می گیرید تا از این آب گل آلود ماهی بگیرید، به جای بحث منطقی حمله می کنید و اتهام های بی پایه و اساس می زنید،نمی دانم تحصیلات شما چیست.[/quote]
شعار کلیدی تمام الگوهای فکری در طول جهان بر پایه مساوات بوده است.اما فراموش کاری مردمان و جذبه قدرت حاکمان تمام اصول را بر هم می ریزد. و این را نیز بدانید ابتدا شعار مطرح می شود سپس الگوها اجرایی می شوند.برای هر شعار و تفکری یک دوران گذری وجود دارد.ما در میانه این دوران گذریم و برای نیل به جامعه مدنی آرمانی بر پایه مساوات و برابری و انسان واری اجتماعی در حال تلاش هستیم. ونکته ای که شما انگار فراموش کرده اید این است که در پایان هر حکومتی طبقات پیشین فرو می ریزند و طبقات نوینی شکل می گیرند که متشکل از نزدیکان به نظام حکومتی تازه بنیان گذاره شده هستند.
البیته من وکیل مدافع جریان های مارکسیستی نیستم که قصد دافاع از آنها را داشته باشم و دفاع از آنها را به مارکسیست ها محول می کنم اما به عنوان کسی که ایدئولوژی آنارشیسم را مطلوب می دانم بی شک بدین یقین رسیده ام تنها الگوی مساوات طلب و مساوات خواه در میان الگوهای موجود این الگو است .اما پیش از اجرای این الگو بایست تمام اندیشه های سوخته ای که کارایی خود را از دست داده اند به طور کلی حذف نمود.
این رو کلی گفتم[/quote]
نکته اینکه رشته دانشگاهی اهمیت ندارد چه اینکه اگر واقع بین باشید خیل عظیمی از تحصیلکرده های دانشگاهی در ایران در اکثریت رشته های دانشگاهی افرادی هستند که دارای سواد سیاه هستند و فقط پز درس خواندن در رشته ی ایکس و مدرک ایگریگ از مثلا یکی از بهترین دانشگاهای کشور را با خود حمل می کنند و مدرکی هم که نشانه تلف کردن عمر چندین ساله آنهاست را نیز همیشه با خود به این سو و آنسو می برند که گویی دانش فرد در همین یک تکه برگه ناچیز ذخیره شده است. نه دوست عزیز اشتباه شما و همفکران شما این است که می اندیشید که با خواندن چند کتاب از چند نویسنده و تحصیل در رشته ای دانشگاهی علامه دهر شده اید. اندوختن دانش راهی بس فرا تر از این ادعا ها با خود در پی دارد. به شخصه حدود 15 سال است در حوزه های تاریخ,ادبیات و فلسفه ادیان و علوم سیاسی بیش از 2000 جلد کتاب و چند هزار مقاله مطالعه نموده ام و تاکنون چندین اثر نیز در این حوزه ها منتشر نموده ام و یادم نمی آید تاکنون به کسی پز کارها و فعالیتهایی را که داشته ام داده باشم و با اینکه در برترین دانشگاه ایران نیز در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد نیز درس خوانده ام بازهم ادعای خودبزرگ بینی به خود راه نداده ام چرا که باورمندم عیار هر کسی با اندوخته ی دانش اوست نه به مدارک و رشته ی دانشگاهی او چرا که همه ی این داستانها جز مغلطه چیز دیگری نیست.
این رو کلی گفتم
البته شما در کامنت های خود خیلی زیاد کم لطفی می کنید.
یک از شعارهای اصلی اکثریت ایدئولوژی های فکری ,سیاسی و مذهبی از ابتدای پیدایش شعار برابری و مساوات و حذف سازمان طبقاتی بوده است و شما می آیید و می گویید نمی توان جامعه بی طبقه ساخت! و شما انگار در علم سیاست هم ضعف های بیشماری دارید چرا که حتما نمی دانید تمام الگوهای مساوات خواه به جامعه ی برابر اشاره می کنند.جهان تجربه ی سوسیالیسم را در امریکای لاتین و شوروی و چین تا حدودی داشته است و شما این را نیز نمی دانستید.فکر می کنید نظرات شما بیشتر شبیه لیبرالهایی است که هنوز در قرن بیست و یکم قصد بهره کشی از خیل عظیم نیروی انسانی را با منافع شخصی خود و رفاه خود دارند.[/quote]
انگار شما اهل مزاح هستید
شعار دادن چه ربطی به واقعیت پیوستن دارد؟ آیا در اتحاد جماهیر شوروی طبقات اجتماعی حذف شدند؟ در کوبای امروزی طبقه ای وجود ندارد؟ آیا در لائوس سوسیالیستی امروزی طبقه وجود ندارد؟ آیا در ویتنام سوسیالیستی امروزی طبقه وجود ندارد؟،آیا چین امروزی اقتصاد سوسیالیستی دارد و همه برابر هستند؟ آیا چین در زمان مائو بدون طبقات اجتماعی بود؟ بله بسیاری ها شعار حذف طبقات اجتماعی را سر دادن ولی در آخر چه بدترین بوع بی عدالتی و دیکتاتوری و فقر رو به ارمغان آوردند که نمونه هایش همان کشورها،گویا شما قدرت استنتاج ندارید و فرق شعار و واقعیت را نمی دانید.
درضمن در مباحثه شیوه گل آلود کردن آب را پیش می گیرید تا از این آب گل آلود ماهی بگیرید، به جای بحث منطقی حمله می کنید و اتهام های بی پایه و اساس می زنید،نمی دانم تحصیلات شما چیست.