عشق زن خوب: پنج داستان بلند
نویسنده:
آلیس مونرو
مترجم:
شقایق قندهاری
امتیاز دهید
✔️ فهرست:
خواب مادرم / جزیره ی کورتس / عشق زن خوب / در پس صحنه / از جنبه ی
برگرفته از داستان خواب مادرم:
در طول شب یا زمانی که او خواب بود، برف سنگینی آمده بود.
مادرم از پس پنجرهی هلالی بزرگی، مثل آنهایی که شما در خانههای مجلل یا ساختمانهای عمومی قدیمی میبینید، بیرون را نگاه کرد. او از همان بالا به چمنها و بوتهزارها، پرچینها، باغهای گل و درختان نگاهی انداخت. روی همهچیز را چند لایهای از برف انبوه پوشانده بود که بدون وزش باد، همانطور دستنخورده و یکنواخت بهجا مانده بود. سپیدی برفها مثل وقتی که نور آفتاب میتابد، چشمها را آزار نمیداد.
این سپیدی، سپیدی برف زیر آسمان صاف پیش از سحرگاه بود و همهچیز کاملاً آرام بود.
بااینحال انگار چیزی سر جایش نبود. در این منظره اشتباهی به چشم میخورد.
همهی درختان، بوتهها و گیاهان، مانند نیمهی تابستان، کاملاً به بار نشسته بودند.
چمنزاری که خودش را از زیر برفها نشان میداد، در قسمتهایی که از بارش برف در امان مانده بود، سبز و تازه بود...
بیشتر
خواب مادرم / جزیره ی کورتس / عشق زن خوب / در پس صحنه / از جنبه ی
برگرفته از داستان خواب مادرم:
در طول شب یا زمانی که او خواب بود، برف سنگینی آمده بود.
مادرم از پس پنجرهی هلالی بزرگی، مثل آنهایی که شما در خانههای مجلل یا ساختمانهای عمومی قدیمی میبینید، بیرون را نگاه کرد. او از همان بالا به چمنها و بوتهزارها، پرچینها، باغهای گل و درختان نگاهی انداخت. روی همهچیز را چند لایهای از برف انبوه پوشانده بود که بدون وزش باد، همانطور دستنخورده و یکنواخت بهجا مانده بود. سپیدی برفها مثل وقتی که نور آفتاب میتابد، چشمها را آزار نمیداد.
این سپیدی، سپیدی برف زیر آسمان صاف پیش از سحرگاه بود و همهچیز کاملاً آرام بود.
بااینحال انگار چیزی سر جایش نبود. در این منظره اشتباهی به چشم میخورد.
همهی درختان، بوتهها و گیاهان، مانند نیمهی تابستان، کاملاً به بار نشسته بودند.
چمنزاری که خودش را از زیر برفها نشان میداد، در قسمتهایی که از بارش برف در امان مانده بود، سبز و تازه بود...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی عشق زن خوب: پنج داستان بلند