قصیده ای برای همه: یک شعر بلند
نویسنده:
محمود کیانوش
امتیاز دهید
محمود کیانوش، شاعر، داستان نویس، و منتقد ادبی معاصر، در یادداشت کوتاهی که برای انتشار شعر بلند «قصیده ای برای همه» در «کتابناک» نوشته است، می گوید:
«به یادم نیست که در کدامیک از روزهای کدامیک از ماههای سال 1349 بود که این احساسِ کهنۀ مبهم در من تازه و روشن شد که اوضاع و احوال وطن، با همۀ تغییرها و تحوّلها و تفاوتهای هزار و چند صد ساله، شباهت هراس انگیزی پیدا کرده است به سالهای آخر حکومت ساسانیان. در سال 1349 من سی و شش ساله بودم، همسنّ جوانهای سی و شش سالۀ امروز، که سی و نُه سال از محیط زندگیشان دور بوده ام. چنین هراسی یأس ایجاد می کند، و این یأس خشم می آورد، و خشمِ فرو خورده در پردۀ طنزی تلخ بیان می شود. انگار می خواهی از غیظِ ناامیدی به عزیزی که از خطّ داد و خِرد خارج شده است، و راه پستی و پلیدی در پیش گرفته است، و به سوی تباهی می شتابد، نفرین کنی! و من با چنین احساسی و چنین هراسی این نفرین نامه را نوشتم، و شگفتا که نفرین نبود، مکاشفه ای بود. این مکاشفه سالها بعد، اگر حافظه ام اشتباه نکند، در 1367 در مجلۀ «پر»، که در آمریکا منتشر می شد، به چاپ رسید.
این شعر بلند از حیث کیفیتِ مضمونی در ردۀ شعر بلند «من مردم هستم» قرار می گیرد، با این تفاوت که در «من مردم هستم»، شاعر از زبان تودۀ مردم واقعی، شخصیت تاریخیِ مردم واقعی در برابر فرمانروایان را معرّفی می کند، امّا در «قصیده ای برای همه»، شاعر در بحبوحۀ یک دورۀ انحطاطی، با لحنی تلخ از جریان شکل گرفتنِ این انحطاطِ ملّی تصویری یأس آمیز ارائه می دهد.
بیشتر
«به یادم نیست که در کدامیک از روزهای کدامیک از ماههای سال 1349 بود که این احساسِ کهنۀ مبهم در من تازه و روشن شد که اوضاع و احوال وطن، با همۀ تغییرها و تحوّلها و تفاوتهای هزار و چند صد ساله، شباهت هراس انگیزی پیدا کرده است به سالهای آخر حکومت ساسانیان. در سال 1349 من سی و شش ساله بودم، همسنّ جوانهای سی و شش سالۀ امروز، که سی و نُه سال از محیط زندگیشان دور بوده ام. چنین هراسی یأس ایجاد می کند، و این یأس خشم می آورد، و خشمِ فرو خورده در پردۀ طنزی تلخ بیان می شود. انگار می خواهی از غیظِ ناامیدی به عزیزی که از خطّ داد و خِرد خارج شده است، و راه پستی و پلیدی در پیش گرفته است، و به سوی تباهی می شتابد، نفرین کنی! و من با چنین احساسی و چنین هراسی این نفرین نامه را نوشتم، و شگفتا که نفرین نبود، مکاشفه ای بود. این مکاشفه سالها بعد، اگر حافظه ام اشتباه نکند، در 1367 در مجلۀ «پر»، که در آمریکا منتشر می شد، به چاپ رسید.
این شعر بلند از حیث کیفیتِ مضمونی در ردۀ شعر بلند «من مردم هستم» قرار می گیرد، با این تفاوت که در «من مردم هستم»، شاعر از زبان تودۀ مردم واقعی، شخصیت تاریخیِ مردم واقعی در برابر فرمانروایان را معرّفی می کند، امّا در «قصیده ای برای همه»، شاعر در بحبوحۀ یک دورۀ انحطاطی، با لحنی تلخ از جریان شکل گرفتنِ این انحطاطِ ملّی تصویری یأس آمیز ارائه می دهد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی قصیده ای برای همه: یک شعر بلند