رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

منطق از نظرگاه هگل

منطق از نظرگاه هگل
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 55 رای
نویسنده:
درباره:
هگل
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 55 رای
در این کتاب ذیل سه بخش مقوله منطق از دیدگاه ((هگل)) بررسی و تبیین شده است. در بخش اول که ((منطق وجود)) (هستی) عنوان گرفته از منطق به مثابه ((مدخل)) یاد شده و مولف معتقد است آموزش منطق در آماده‌سازی ذهن برای دریافت مفاهیم ضرورتی اجتناب ناپذیر است. ((منطق ماهیت (ذات))) عنوان بخش دوم است. در این بخش مولف نشان می‌دهد که منطق نوعی علم مرجع است که افراد عالم و متفکر نیز درپاره‌ای موارد ناگزیر به آن مراجعه می‌کنند. در بخش سوم، ذیل عنوان ((منطق صورت معقول)) (مفهوم)، هگل معتقد است منطق صوری فقط از نظر ظاهری آموزنده است و فاقد محتوای اصلی است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1393/10/05

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی منطق از نظرگاه هگل

تعداد دیدگاه‌ها:
3
او آن فیلسوفی بود که گفت قهرمانان.ارابه تاریخ را بر روی اجساد توده ها میرانند.

و چه بسیار انسانهایی که قربانی چنین سخنانی شدند!
او آن فیلسوفی بود که گفت قهرمانان.ارابه تاریخ را بر روی اجساد توده ها میرانند.
با سپاس از آپلود کننده گرامی
هگل یکی از برجسته‌ترین فلاسفۀ مغرب زمین و بزرگترین فیلسوف ایده‌آلیست آلمانی و از معدود فیلسوفانی است که آراء و انظارش از حدود و حوزۀ بحث‌های کلاسیک دانشگاهی در گذشته، و در فضای پرطنین و جنبش مسائل سیاسی و اجتماعی نیز بازتاب و انعکاس ویژه داشته و به صور گوناگون مورد استفاده یا سوءاستفاده قرار گرفته است. اهمیت ویژۀ هگل در تاریخ تفکر فلسفی به واسطۀ پلی است که بین فلسفه و تاریخ یا تاریخی دیدن سیر تحول و تکامل فلسفه ایجاد نموده است و از این رهگذر برای تفکر بشری به طور عام قائل به هویتی جمعی و در عین حال واحد و تاریخی شده است. از این رو شناختن و شناساندن آراء او برای فهم تفکر فلسفی در مغرب و بویژه شناخت نحله‌ها و گرایش‌های خاصی که پس از او و برمبنای اندیشه‌های او شکل گرفت ضروری و لازم است.

در بین هگل پژوهان و هگل شناسان ایرانی استاد دکتر کریم مجتهدی برجستگی و شایستگی خاص خود را دارد، ایشان تاکنون سه کتاب در زمینۀ فلسفه هگل به زبان فارسی نشر داده‌اند.
منطق از نظر هگل با برداشتی که اذهان آشنا با منطق در عرف و سنت بحث‌های فلسفی دارند کاملاً متفاوت است. چرا که معمولا منطق را به معنای صورت استدلال که در آن شرایط و قواع استنتاج بحث می‌کنند می‌دانند و به همین دلیل منطق را نوعاً با پسوند صوری مورد اشاره و گفتگو قرار می‌دهند. ولی منطق از نظر هگل با توجه به تحلیل خاصی که وی از رابطۀ ماده و صورت در تفکر ارائه می‌دهد، صرفاً منطق صوری نیست، بلکه منطق به معنای دیگری است.
به عقیدۀ هگل برداشت سنتی از منطق به عنوان قواعد کاربرد اندیشه در بخش صورت و فرم مبتنی بر پیش فرضی است که مستقیماً از آن سخنی به میان نمی‌آید ولی به صورت مسلم فرض می‌شود و آن جدایی ماده و صورت اندیشه از یکدیگر است، به نحوی که با یافتن صور صحیح استدلال و فرض صحت محتوای آن، نتیجه را هم باید مفروض الصدق انگاشت و در این مورد منطق دیگر عهده‌دار صحت مضامین و محتوای قضایای مورد استفاده در استدلال نیست.
به همین دلیل است که صورت را می‌توان کاملا برکنار از محتوا یا مضمون در نظر گرفت و قواعد و ضوابط آن را استخراج و به صورت قواعد منطق صوری تنظیم کرد. ولی هگل اصولاً به چنین تفکیکی بین صورت و مادۀ تفکر قائل نیست. به نظر او مقصود از اینکه معمولاً گفته می‌شود که منطق علم درست فکر کردن است به طور کلی این است که تفکر فقط می‌تواند صورت محض و بسیط هر نوع شناسایی را در بر بگیرد و کاری با محتوای شناخت ندارد و در عمل از آن جدا و متمایز است. در این نظرگاه فکر به نحو تام انتزاعی و منطق انحصاراً صوری تلقی می‌شود و عنصر اصلی نه این صورت منطقی بلکه ماده و محتوی دانسته می‌شود که نتیجۀ فعالیت تفکر نیست، بلکه از محل و منشأ دیگری به آن افزوده شده است.
مطابق این دیدگاه منطق که ماده و شناخت به هر نحو در مقایسه با آن کاملاً مجزا و مستقل تلقی شده است، جز در شرایط صدور شناخت نه فقط نمی‌تواند، حقیقتی را بیان دارد بلکه حتی از قرار دادن ذهن در مسیری که منجر به کشف حقیقت واقعی شود، نیز عاجز است، زیرا مبدأ اصلی حقیقت و عامل تعیین کنندۀ آن نه ظاهر صوری آن، بلکه محتوی و ماده‌ای است که از خارج دریافت می‌شود نه از ذهن، ولی هگل این تلقی از منطق را نمی‌پذیرد.
به عقیدۀ او فکر صرفاً صوری و فاقد محتوی نیست و هر فکری خواه ناخواه جنبه و درجه‌ای از حقیقت را هر قدر هم اندک و ناچیز، نمایان می‌سازد، یعنی اینکه نمی‌توان گفت که صورت شناخت به نحو تام غیر از ماده و محتوای شناخت است و یا نمی‌توان این دو را نسبت به یکدیگر کاملاً خارجی پنداشت، بلکه میان ماده و صورت شناخت نوعی سنخیت وجود دارد. این دو یکدیگر را منعکس می‌کنند و در این انعکاس هر یک به نوبۀ خود مشخص و متعین می‌شود، در حد فکر محض صورت عین ماده و محتوا عین صورت است

محمود یوسف ثانی، کتاب ماه ادبیات و فلسفه، شماره 18
منطق از نظرگاه هگل
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک