رسته‌ها
علمی بودن مارکسیسم
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 35 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 35 رای
مارکسیستها مدعی شدند که مارکسیسم علم است، یعنی سیر جبری جامعه را کشف می‏کند، همان طور که درخت یک سیر طبیعی و جبری لایتغیر دارد، جامعه‏ هم یک سیر جبری لایتخلف دارد، همان طور که طبیعت اگر بخواهد به منزل‏ پنجم برسد باید از منزل اول و دوم و سوم و چهارم بگذرد و نمی‏تواند دو منزل یکی کند و مثل جنین باید مراحل را در رحم مادر پشت سر یکدیگر به‏ ترتیب طی کند، جامعه نیز در سیر تکاملی خود باید طی مراحل کند، و همان‏ طور که انسان در حد یک پزشک و یک ماما تنها می‏تواند سلامت جنین را بهتر حفظ کند، اگر کج بود راستش کند، درد زایمان را کم کند، نگذارد مادر زیاد استراحت کند، تا بچه درشت نشود و احتیاج به سزارین پیدا نشود و دخالت پزشک تا این حدود است اما در جریان طبیعی نمی‏تواند دخالت داشته باشد، جریان جبری جامعه هم یک چنین جریانی است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
400
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
1393/08/23

کتاب‌های مرتبط

در دفاع از سوسیالیسم - جلد 1
در دفاع از سوسیالیسم - جلد 1
4.5 امتیاز
از 19 رای
اساسنامه سازمان زنان ایران
اساسنامه سازمان زنان ایران
3.8 امتیاز
از 5 رای
هوشی مین
هوشی مین
4.4 امتیاز
از 32 رای
سازمان افسران حزب توده
سازمان افسران حزب توده
3.5 امتیاز
از 4 رای
چریک های فدایی خلق
چریک های فدایی خلق
3.7 امتیاز
از 3 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی علمی بودن مارکسیسم

تعداد دیدگاه‌ها:
1
نقل‌قولی جالب از جواد طباطبائی درباره‌ی این کتاب و منتقدین مشابه (در ضمن انتقاد از خود مترجمین به اصطلاح مارکسیستی) در کتاب «لنین و فلسفه» اثر لوئی آلتوسر به برگردان طباطبائی (صفحه‌ی چ):
«ببینیم به‌عنوان مثال در آثار ضدمارکسیستی (در قلمرو فلسفه) این دو انحراف چگونه است. اغلب کسانی که سعی در رد مارکسیسم نموده‌اند نه‌تنها نتوانسته‌اند مارکسیسم را در سرچشمه آن پیدا نمایند (مثال: علامه طباطبایی، اصول فلسفه...) بلکه حتی وقتی امکان این را داشته‌اند که به منابع اصلی رجوع نمایند از این کار سرسختانه ابا نموده‌اند (مثال: «مهدی ـ سحاب و شرکا در علمی بودن مارکسیسم. نویسندگان «دانشمندان» این کتاب اگرچه می‌توانستند لااقل به یکی دو منبع دست اول مراجعه نمایند لیکن عمدا سعی نموده‌اند بی‌معناترین کتاب ممکن را مأخذ قرار دهند: مارکس و مارکسیسم. چاپ دانشگاه طهران). از سوی دیگر اینان یا از دست‌آوردهای فلاسفه ایرانی کوچک‌ترین اطلاعی نداشته‌اند مثل مورد اخیر و یا از آن چشم‌پوشی نموده‌اند و برای رد مارکسیسم به‌نوعی فلسفه ماقبل ملاصدرا را رجعت نموده‌اند. (مورد اول. متن طباطبایی و حاشیه مطهری)*.
* «متفکران» و «نظریه‌پردازان» از خارج آمده وضعشان بهتر از این نیست. غالب نوشته‌های آنان در مورد مارکسیسم حتی وقتی به متن مارکس رجوع می‌دهند مغلوط بوده و نشانگر این مطلب است که آنان «اصل مطلب» و «موضوع مورد اختلاف» را درک نکرده‌اند. شریعتی مارکس را از خلال گورویچ و بنی‌صدر از خلال آثار فرانسواپرو و سوسیالیست‌های فرانسوی می‌فهمند.»
علمی بودن مارکسیسم
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک