ادبیات و بازتاب آن
نویسنده:
ویلیام ج. گریس
مترجم:
بهروز عزب دفتری
امتیاز دهید
.
فهرست :
پیش گفتار مترجم : تعریف ادبیات__آغاز ادبیات__رسالت ادبیات__ادبیات و جامعه__ادبیات و اخلاق__ مفهوم اخلاق و ادبیات__ مشترکات اندیشه بشری
1)ادبیات چیست ؟
2)رابطه ی ادبیات با فرهنگ
3)ادبیات و رشد روان
4)مسئولیت ادبیات در قبال حقیقت
5)نمایش دنیای درون انسان
6)ادبیات و ژرف اندیشی
7)عناصر زیبایی
8)ادراک زیبایی
9)تنش در آثار هنری
10)ارزش اخلاقی ادبیات
11)ادبیات و سمبولیسم
12)صورت ازلی و اسطوره
13)ادبیات و ارزش های انسانی
14)نقش همگراسازی ادبیات
بیشتر
فهرست :
پیش گفتار مترجم : تعریف ادبیات__آغاز ادبیات__رسالت ادبیات__ادبیات و جامعه__ادبیات و اخلاق__ مفهوم اخلاق و ادبیات__ مشترکات اندیشه بشری
1)ادبیات چیست ؟
2)رابطه ی ادبیات با فرهنگ
3)ادبیات و رشد روان
4)مسئولیت ادبیات در قبال حقیقت
5)نمایش دنیای درون انسان
6)ادبیات و ژرف اندیشی
7)عناصر زیبایی
8)ادراک زیبایی
9)تنش در آثار هنری
10)ارزش اخلاقی ادبیات
11)ادبیات و سمبولیسم
12)صورت ازلی و اسطوره
13)ادبیات و ارزش های انسانی
14)نقش همگراسازی ادبیات
آپلود شده توسط:
بهرام هدایت
1393/07/21
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ادبیات و بازتاب آن
یادآور می شود. نخست آنکه در دنیا هیچ ادبیاتی نیست که سراپا با موازین اخلاقی به مفهوم متداول آن منطبق باشد، اگر چنین بود، ادبیات نمی بود. اخلاق به اقتضای طبع خود دایره ای محدود دارد و محافظه کار و کم تحرک است، در حالی که ادبیات
قلمروی پهناور و سیال دارد. دوم آنکه، مفهوم اخلاق از نظر ادبیات با مفهوم اخلاق از نظر عرف عامه تفاوت دارد. کم اند کسانی که مخالف حضور اخلاق در ادبیات باشند،ولی کدام اخلاق؟ نویسنده در پاسخ همین پرسش کوتاه دامنه ی بحث را بسط
می دهد و می گوید اخلاق در دنیای گذشته از آن نوع و رسمی سرچشمه گرفته است که غالبا بر وفق مصالح و منافع قدرتمندان و متمکنان قالبگیری شده بود و بنابراین ناگزیر از حفظ نظم موجود بود و این نظم موجود همان بوده است که
بینوایان را در بینوایی خود و ستمکاران را در ستم خود به چشم تایید می نگریسته و از شائبه و ریا و فریب مبرا نبوده است. بدین گونه ادبیات نمی توانسته است همواره با اخلاق همقدمی داشته باشد، چه ادبیات با همه ی نوسانها و نشیب و فرازها و مارپیچ رفتن هایش باز هم بزرگترین معترض نارسائیها و ناهمواریها در تاریخ بوده است. آنچه در گذشته اخلاق نامیده می شده است چون اصول آن از جانب نخبگان و برجستگان هر قوم وضع شده اند، در قالب منافع طبقاتی و در قالب
مصالح فرمانروایان و پیشوایان(اعم از مذهبی یا سیاسی یا اقتصادی) ترکیب گرفته اند....""
__مفهوم اخلاق و ادبیات، مقدمه ی مترجم__
8-)8-)8-)