لرد اجور می میرد
نویسنده:
آگاتا کریستی
مترجم:
محمد گذرآبادی
امتیاز دهید
✔️ این رمان شامل شخصیت های هرکول پوآرو ، آرتور هاستینگز و بازرس ارشد جاپ است. یک بازیگر آمریکایی که با لرد اجور ازدواج کرده است از پوآرو می خواهد که در گرفتن طلاق از همسرش به او کمک کند. پوآرو موافقت خود را برای کمک به ملاقات با شوهرش اعلام کرد. آن شب ، بازیگر زن در یک شام با سیزده مهمان دیده می شود که با یک خرافات مرتبط است. صبح روز بعد لرد اجور و یک بازیگر آمریکایی دیگر به قتل رسیده اند که هر کدام در خانه های خود هستند. پوآرو در مورد این قتل ها تحقیق می کند.
آغاز داستان:
مردم حافظه کوتاه مدتی دارند. آن همه علاقه و هیجانی که قتل جورج آلفرد سنت وینسنت مارش، بارونِ اِجوِر چهارم برانگیخت خیلی زود به فراموشی سپرده شد و به امری مربوط به گذشته بدل گردید. حالا هیجانهای تازه ای جای آن را گرفته اند. ارتباط دوستم هرکول پوآرو با این پرونده هرگز آشکارا مورد اشاره قرار نگرفت. او ترجیح داد نامش فاش نشود. اعتبار آن به کس دیگری رسید، و پوآرو هم همین را می خواست. به علاوه، از دیدگاه خاص و شخصیِ پوآرو، این پرونده در ردیف شکستهای او بود. همیشه قسم می خورد که اشاره تصادفی یک غریبه در خیابان بود که او را در مسیر درست قرار داد. ممکن است این حرف درست باشد، اما نبوغ او بود که حقیقت ماجرا را کشف کرد. اگر هرکول پوآرو نبود، شک دارم که امکان تفهیم جنایت به مجرم وجود می داشت...
بیشتر
آغاز داستان:
مردم حافظه کوتاه مدتی دارند. آن همه علاقه و هیجانی که قتل جورج آلفرد سنت وینسنت مارش، بارونِ اِجوِر چهارم برانگیخت خیلی زود به فراموشی سپرده شد و به امری مربوط به گذشته بدل گردید. حالا هیجانهای تازه ای جای آن را گرفته اند. ارتباط دوستم هرکول پوآرو با این پرونده هرگز آشکارا مورد اشاره قرار نگرفت. او ترجیح داد نامش فاش نشود. اعتبار آن به کس دیگری رسید، و پوآرو هم همین را می خواست. به علاوه، از دیدگاه خاص و شخصیِ پوآرو، این پرونده در ردیف شکستهای او بود. همیشه قسم می خورد که اشاره تصادفی یک غریبه در خیابان بود که او را در مسیر درست قرار داد. ممکن است این حرف درست باشد، اما نبوغ او بود که حقیقت ماجرا را کشف کرد. اگر هرکول پوآرو نبود، شک دارم که امکان تفهیم جنایت به مجرم وجود می داشت...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی لرد اجور می میرد