زبان اصالت در ایدئولوژی آلمانی
نویسنده:
تئودور آدورنو
مترجم:
سیاوش جمادی
امتیاز دهید
.
کتاب حاضر از دو بخش تشکیل شده است. بخش نخست شامل یادداشت های مفصل مترجم است دربارهی مکتب فرانکفورت و "زبان اصالت". بخش دوم نیز ترجمهی اثر "نئودور آدرنو" است با موضوع "زبان اصالت در ایدئولوژی آسمان". مترجم کتاب دربارهی نگرش آدرنو در خصوص زبان اصالت میگوید: "نخستین آموزهی ادرنو به رویکرد زبانی نقادانهی وی به مجموعهای از واژههای مرتبط با هم که میتوان از آنها واژهنامههای ویژه درآورد راجع میگردد. این واژهها از آنجا که در عین انتزاعی بودن، نیازهای زمانه را به طریقی فریبنده و گول زننده پاسخ میگویند تا نازلترین سطوح اجتماعی، مثلا حتی در عامیانهترین آهنگهای موسیقی نیز، شیوع پیدا میکنند. آدرنو بستگی این واژهها را با واقعیت یا حقیقت مضمون آنها در بوتهی انتقادی پایبند به درونمایهی متن میگذارد.. روشنگری با جرات دادن به انسان در اعتماد کردن به عقلانیت خود آهنگ آن داشت که هرگونه هالهی اساطیری و جادویی را از طبیعت بزداید، اما همین عقلانیت که مفاهیم و مقولات خود را در زبان ملفوظ کرد، از آنجا که از همان آغاز ابزاراندیشی و طالب احاطهگری و سلطه بود، مرجع سرکوب و ارعاب گشت و در نتیجه، در کسوت اسطوره و اکاذیب درآمد... آدرنو بر آن است که زبان اصالتیان نیز در پاسخ به فقدان معنا، از خودبیگانگی، انسانیت زدودگی، کالا شدگی و شئوارگی و به طور کلی بحرانهای جهان سرمایهداری در همین دام میافتد. به سادگی میتوان گفت که جدل نظریهی انتقادی بر ضد جنبشهایی چون پدیدار شناسی و فلسفههای اگزیستانس آلمان و به طور کلی داعیهداران مقابله با بحرانی که مارکس و هگل در رفع آن ناکام ماندند، برخلاف این جنبشها، به شیوهی دیالکتیکی مارکس و هگل پشت پا نمیزند، برعکس، همواره غفلت از خرد دیالکتیکی و نادیده گرفتن تقابل تاریخی ذهنیت و فعلیت، آماج انتقادهای مکتب فرانکفورت بوده است.
بیشتر
کتاب حاضر از دو بخش تشکیل شده است. بخش نخست شامل یادداشت های مفصل مترجم است دربارهی مکتب فرانکفورت و "زبان اصالت". بخش دوم نیز ترجمهی اثر "نئودور آدرنو" است با موضوع "زبان اصالت در ایدئولوژی آسمان". مترجم کتاب دربارهی نگرش آدرنو در خصوص زبان اصالت میگوید: "نخستین آموزهی ادرنو به رویکرد زبانی نقادانهی وی به مجموعهای از واژههای مرتبط با هم که میتوان از آنها واژهنامههای ویژه درآورد راجع میگردد. این واژهها از آنجا که در عین انتزاعی بودن، نیازهای زمانه را به طریقی فریبنده و گول زننده پاسخ میگویند تا نازلترین سطوح اجتماعی، مثلا حتی در عامیانهترین آهنگهای موسیقی نیز، شیوع پیدا میکنند. آدرنو بستگی این واژهها را با واقعیت یا حقیقت مضمون آنها در بوتهی انتقادی پایبند به درونمایهی متن میگذارد.. روشنگری با جرات دادن به انسان در اعتماد کردن به عقلانیت خود آهنگ آن داشت که هرگونه هالهی اساطیری و جادویی را از طبیعت بزداید، اما همین عقلانیت که مفاهیم و مقولات خود را در زبان ملفوظ کرد، از آنجا که از همان آغاز ابزاراندیشی و طالب احاطهگری و سلطه بود، مرجع سرکوب و ارعاب گشت و در نتیجه، در کسوت اسطوره و اکاذیب درآمد... آدرنو بر آن است که زبان اصالتیان نیز در پاسخ به فقدان معنا، از خودبیگانگی، انسانیت زدودگی، کالا شدگی و شئوارگی و به طور کلی بحرانهای جهان سرمایهداری در همین دام میافتد. به سادگی میتوان گفت که جدل نظریهی انتقادی بر ضد جنبشهایی چون پدیدار شناسی و فلسفههای اگزیستانس آلمان و به طور کلی داعیهداران مقابله با بحرانی که مارکس و هگل در رفع آن ناکام ماندند، برخلاف این جنبشها، به شیوهی دیالکتیکی مارکس و هگل پشت پا نمیزند، برعکس، همواره غفلت از خرد دیالکتیکی و نادیده گرفتن تقابل تاریخی ذهنیت و فعلیت، آماج انتقادهای مکتب فرانکفورت بوده است.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زبان اصالت در ایدئولوژی آلمانی