دانش ایمنی در اسلام
نویسنده:
مرتضی رضوی
امتیاز دهید
.
انسان این موجود «چارهجو» هماره برای تصرف در طبیعت و ایجاد «رفاه» در صدد شناخت چارهها و ره چارهها است. و این کوشش خود را «کار و دانش» مینامد. رفاه در سالمترین مفهوم و معتدلترین معنی، یعنی«ایمن بودن در زندگی» یعنی«آسایش».
اما مشکل بشر این است که برای فراهم آوردن این آسایش، آسایش خویش را در معرض خطر قرار میدهد و گویا گزیری از این «فدای معشوق برای معشوق» نیست.
از جانب دیگر به حکم خرد برای این چارهگری نیز چارهگریای لازم است که «دانش ایمنی» نامیده میشود.
اینک سوال بزرگی که بر بالای سر«زیست تاریخی بشر» هست این است: آیا این حکم خرد در حداقل ممکن پاسخ عملی دریافت کرده است؟ تا ایمنی در تکاپوهایی که برای ایمنی انجام مییابد تامین گردد و آسودگی در به دست آوردن آسودگی، نابود نشود؟
در این میان بخشی از جامعه که در میان آنان بیش از سایر بخشها، آسودگی فدای آسودگی و ایمنی فدای ایمنی میگردد «کارگران» هستند. به راستی در این هستی چه پرهزینه میدهند «آسایش» را!؟
انهدام هموارة نیروی انسانی (یعنی انهدام نیروی خلاق) و نالههای دردآلود کارگران حادثه دیده و کثرت افراد مصدوم، بیمار، معلول و ناتوان، که بر اثر حوادث و بیماریهای ناشی از کار سلامت و سعادت خود و خانواده را از دست دادهاند نه فقط حکایت از قصور و تقصیر در مسولیت خطیر انسانی دارد بلکه بیان رسای فریاد و امداد خواهی و مظلومیت انسانهایی است که هر چند هنوز دچار این گونه گرفتاریها نشدهاند لیکن هماره بر لبة پرتگاه آن قرار دارند.
وجود این همه انسان آسیب دیده نه تنها نهیبی بر وجدان بشریت است بلکه تقاضای بلند و رسایی از التماس و درخواست مظلومانه افرادی است که هر لحظه در معرض سقوط در این حوادثاند.
آری نمیشود این فریاد مجسم میلیونها انسان (در سرتا سر کره خاکی) را واگذاشت و از آن وارهید. زیرا او ابزار نیست او هم چون ما و شما جان دارد و جانش بسی شیرین و محترم است...
بیشتر
انسان این موجود «چارهجو» هماره برای تصرف در طبیعت و ایجاد «رفاه» در صدد شناخت چارهها و ره چارهها است. و این کوشش خود را «کار و دانش» مینامد. رفاه در سالمترین مفهوم و معتدلترین معنی، یعنی«ایمن بودن در زندگی» یعنی«آسایش».
اما مشکل بشر این است که برای فراهم آوردن این آسایش، آسایش خویش را در معرض خطر قرار میدهد و گویا گزیری از این «فدای معشوق برای معشوق» نیست.
از جانب دیگر به حکم خرد برای این چارهگری نیز چارهگریای لازم است که «دانش ایمنی» نامیده میشود.
اینک سوال بزرگی که بر بالای سر«زیست تاریخی بشر» هست این است: آیا این حکم خرد در حداقل ممکن پاسخ عملی دریافت کرده است؟ تا ایمنی در تکاپوهایی که برای ایمنی انجام مییابد تامین گردد و آسودگی در به دست آوردن آسودگی، نابود نشود؟
در این میان بخشی از جامعه که در میان آنان بیش از سایر بخشها، آسودگی فدای آسودگی و ایمنی فدای ایمنی میگردد «کارگران» هستند. به راستی در این هستی چه پرهزینه میدهند «آسایش» را!؟
انهدام هموارة نیروی انسانی (یعنی انهدام نیروی خلاق) و نالههای دردآلود کارگران حادثه دیده و کثرت افراد مصدوم، بیمار، معلول و ناتوان، که بر اثر حوادث و بیماریهای ناشی از کار سلامت و سعادت خود و خانواده را از دست دادهاند نه فقط حکایت از قصور و تقصیر در مسولیت خطیر انسانی دارد بلکه بیان رسای فریاد و امداد خواهی و مظلومیت انسانهایی است که هر چند هنوز دچار این گونه گرفتاریها نشدهاند لیکن هماره بر لبة پرتگاه آن قرار دارند.
وجود این همه انسان آسیب دیده نه تنها نهیبی بر وجدان بشریت است بلکه تقاضای بلند و رسایی از التماس و درخواست مظلومانه افرادی است که هر لحظه در معرض سقوط در این حوادثاند.
آری نمیشود این فریاد مجسم میلیونها انسان (در سرتا سر کره خاکی) را واگذاشت و از آن وارهید. زیرا او ابزار نیست او هم چون ما و شما جان دارد و جانش بسی شیرین و محترم است...
آپلود شده توسط:
arian152
1393/06/28
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دانش ایمنی در اسلام