رسته‌ها
قمر واقعا زن بود!
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 15 رای
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 15 رای
«قمر واقعا زن بود»، سومین کتاب از مجموعه داستان هایی برای نوجوانان است که توسط نوشین احمدی خراسانی به نگارش درآمده و باوند بهپور تصویرگری آن را برعهده داشته است. این داستان را که به مناسبت سالروز خاموشی قمرالملوک وزیری، منتشر شده،
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
93
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
hamidhamidi
hamidhamidi
1393/06/21

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قمر واقعا زن بود!

تعداد دیدگاه‌ها:
2
صحبت از استثنایی دیگر در تاریخ موسیقی ملی ایران است . نوزادی که به زیبایی قمر نام گرفت ، همان قمری که چونان معجزه ای بر تارک آسمان ستمدیدگان و رعیت عصر خود تابیدن آغاز میکند و به ماه بانوی موسیقی ایران مشهور میگردد .قمر که با صدای مخملینش به یاری نواهای مهجور و رنجور مانده سنتی برخاست و طنین روح نواز موسیقی ملی را از نو روانه ی دلها کرد .اما از چه روی او یک استثناست و از چه نظر نه تنها بر تارک موسیقی ملی بلکه در تاریخ ملی چنین به یادگار مانده است؟
اگر چه موسیقی ملی پس از ساسانیان به حزن و اندوه گرایید و در زمان صفویان به پستوها کشیده شد اما همان اندک میراث به یادگار مانده در عصر حجری که ما در عصر قجر دیدیم روی به انحطاط و سقوط داشت . عصری که موسیقی پردازان واقعی از ترس کهنه اندیشان و خرافه پرستان به پستوها خزیده ، و در مقابل خیل دلقکان و عمله ی طرب در عرصه هنر و فرهنگ این مرز و بوم ترکتازی میکردند.
اوژن فلاندن- سیاح فرانسوی – در باره ی موسیقی ملی در دوره ی محمد شاه قجر چنین می نگارد:
موسیقی ایران بدست لوطیان و اشخاص بی سرو پایی افتاده که کار دیگری از دستشان بر نمی آید و به این سبب قدر و منزلت موسیقی در ایران بکلی از میان رفته است . به ندرت افراد اسم و رسم داری پیدا می شوند که با موسیقی آشنایی و انس و الفتی داشته باشند.
جامعه‎ ی استبداد زده ‎ی ایران، در زمان تولد «قمر»، چند صباحی است که از زیر یوغ پنجاه ساله ‎ی سلطنت «ناصری» رهایی یافته و به ‎تدریج نفس تازه می‎کند. بنای پوسیده‎ی حکومت قاجاریان به پاس بی‎لیاقتی ، خرافه‎پرستی ، وطن‎فروشی، رشوه‎خواری، اختناق‎آفرینی وشورش‎های محلی فروپاشیده و ملت ایران شاهد دست به دست شدنِ کاخ سلطنتی از قاجاریان به پهلویان است.
قمر نام یک دوران است. حکایت جدال تاریخی ارتجاع است و پویایی. استبداد است و آزادی و عطش است و عطش است و عطش در میهنی که اوراق تاریخ معاصرش تا به امروز بی سرانجامی را رقم زده است... قمر، زنی از تبار خورشیدها، که در جامعه موسیقی ملی دیار ما پس از مشروطیت، تاثیرات اجتماعی و هنری بسیاری گذاشت..
برگرفته از سایت نت آهنگ
خیلی کتاب زیبایی بود !
نسل امروز نیاز به شناخت هنرمندان و بزرگان این سرزمین را دارد !
با تشکر از نویسنده و آپلود کننده گرامی
قمر واقعا زن بود!
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک