انتها نامه
نویسنده:
محمد بن محمد سلطان ولد
مترجم:
محمد علی خزانه دار لو
امتیاز دهید
معرفی اجمالی کتاب
«انتهانامه»، به زبان فارسی، اثر بهاالدین محمد، مشهور به سلطان ولد، فرزند مولانا جلال الدین مولوی، در باب عرفان ادبی و عملی است. مولف، در مقدمه میگوید: «چون دو دفتر از مثنوی تمام شد، در موعظه و نصیحت از طریق نظم بسته بودم که آنچه گفته شد، اگر خلق بدان عمل خواهند کردن، کافی است و تمام. پس عالم خموشی پیش گرفته بودم و به عالم باطن مشغول شده. در عین آن خموشی، الهام حق در رسید بی چون و چگونه که به پند و موعظه مشغول شو که آنچه در عالم خموشی می طلبی، در بیان و گفتار حاصل شود». سلطان ولد، به جهت مانوس بودن با کتاب و سنت، همواره کلامش، مشحون از آیات الهی و احادیث نبوی است.
ساختار
مباحث مختلف کتاب با عبارت«در بیان آنکه...»، از یکدیگر منفک شده است؛ بنابراین، کل مطالب آن در قالب یک مقدمه و ۱۱۳ بحث مختلف که با عبارت مزبور آغاز شده، ارائه گردیده است.
نمونه ای از مباحث کتاب: در بیان آنکه اولیای واصل، در نام حق، حق را دیدهاند، زیرا که حق از نام خود جدا نیست؛ به خلاف نامهای دیگر، چنانکه کسی نام نان برد، آنچه از نان یابد، از نام نان نیابد؛ نام، غیر نان است و از نان جداست. همچنین غیر نام خدا همه بر این منوال است که گفتیم. مردان و واصلان، در نام خدا، خدا را دیدهاند، چنانکه تو در بحری یا در جویی، آب را ببینی و آب، از جو جدا نباشد...
بیشتر
«انتهانامه»، به زبان فارسی، اثر بهاالدین محمد، مشهور به سلطان ولد، فرزند مولانا جلال الدین مولوی، در باب عرفان ادبی و عملی است. مولف، در مقدمه میگوید: «چون دو دفتر از مثنوی تمام شد، در موعظه و نصیحت از طریق نظم بسته بودم که آنچه گفته شد، اگر خلق بدان عمل خواهند کردن، کافی است و تمام. پس عالم خموشی پیش گرفته بودم و به عالم باطن مشغول شده. در عین آن خموشی، الهام حق در رسید بی چون و چگونه که به پند و موعظه مشغول شو که آنچه در عالم خموشی می طلبی، در بیان و گفتار حاصل شود». سلطان ولد، به جهت مانوس بودن با کتاب و سنت، همواره کلامش، مشحون از آیات الهی و احادیث نبوی است.
ساختار
مباحث مختلف کتاب با عبارت«در بیان آنکه...»، از یکدیگر منفک شده است؛ بنابراین، کل مطالب آن در قالب یک مقدمه و ۱۱۳ بحث مختلف که با عبارت مزبور آغاز شده، ارائه گردیده است.
نمونه ای از مباحث کتاب: در بیان آنکه اولیای واصل، در نام حق، حق را دیدهاند، زیرا که حق از نام خود جدا نیست؛ به خلاف نامهای دیگر، چنانکه کسی نام نان برد، آنچه از نان یابد، از نام نان نیابد؛ نام، غیر نان است و از نان جداست. همچنین غیر نام خدا همه بر این منوال است که گفتیم. مردان و واصلان، در نام خدا، خدا را دیدهاند، چنانکه تو در بحری یا در جویی، آب را ببینی و آب، از جو جدا نباشد...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی انتها نامه