ورود
ثبت نام
راهنما
تماس با ما
رستهها
ادبیات
رمان و داستان
شعر و ترانه
فیلمنامه و نمایشنامه
تاریخ ادبیات
زندگی نامه
سفرنامه
خاطرات
متون ادبی کهن
تحلیلی و پژوهشی
کتابهای مرجع
زبان شناسی
آموزشهای ادبی
نامهها و وصیتنامهها
تاریخ
تاریخ جهان
تاریخ ایران
جغرافیای تاریخی
تاریخ نگاری
فرهنگ
جشن و آیین
اسطوره، افسانه و حماسه
ایرانشناسی و فرهنگ اقوام ایران
فرهنگ و جغرافیای ملل
سیاست
اندیشههای سیاسی و شیوههای حکومت
سیاستمداران و اندیشمندان سیاسی
تاریخ احزاب و جریانهای سیاسی
سیاست بینالملل
سیاست داخلی ایران
سیاست داخلی دیگر ملل
سیاست خارجی
جنگها، جنبشها و انقلابها
سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی
سیاست پولی، مالی و اقتصادی
هنر
خوشنویسی
هنرهای نمایشی
هنرهای تجسمی
صنایع دستی
موسیقی
تاریخ و سبکهای هنر
عرفان، فلسفه و منطق
مبانی فلسفه
تاریخ فلسفه
منطق
عرفان
فلسفه اسلامی
معرفت شناسی
فلسفه هنر و زیباییشناسی
فلسفه اخلاق
فلسفه سیاسی
فلسفه دین
فلسفه ذهن
فلسفه زبان
فلسفه علم
متافیزیک
علوم اجتماعی
اقتصاد
مدیریت
حقوق
جامعه شناسی
روانشناسی
حسابداری
باستانشناسی
خبرنگاری و روزنامهنگاری
دین و آیین
اسلام
مسیحیت
یهودیت
زرتشت
دیگر ادیان و مذاهب
تاریخ ادیان
علوم طبیعی
بهداشت، سلامت و زیبایی
زیست شناسی و تکامل
نجوم و کیهان شناسی
جغرافیا
پزشکی و پیراپزشکی
تغذیه
محیط زیست
زمینشناسی
طب سنتی و گیاهان دارویی
رایانه و تلفن همراه
سخت افزار
مبانی کامپیوتر و فناوری اطلاعات
برنامه نویسی
آموزش نرمافزار
اینترنت
شبکه
نفوذ و امنیت
آموزش
آموزش زبان
کتابهای درسی قدیمی
برنامهریزی و مطالعه تحصیلی
ورزش
آشپزی و خانهداری
فراطبیعی (ماورایی)
نگهداری حیوانات و گیاهان
علوم تربیتی
آموزشهای متفرقه
علوم پایه و مهندسی
فیزیک
شیمی
ریاضی
مهندسی عمران
مهندسی مکانیک
مهندسی برق و الکترونیک
معماری و شهرسازی
مهندسی کشاورزی و دامپروری
مهندسی مواد
کودک و نوجوان
داستان کودکان
زبان انگلیسی برای کودکان و نوجوانان
داستان نوجوانان
داستانهای مصور
شعر کودکان
تاریخ برای کودکان و نوجوانان
علم برای کودکان و نوجوانان
آموزش برای کودکان و نوجوانان
مجلات کودکان و نوجوانان
مجلات
ادبی
اجتماعی - سیاسی
فرهنگی - هنری
تغذیه و سلامت
تاریخی
اقتصادی
رایانه و تلفن همراه
علمی
ورزشی
فلسفی
حقوقی
مذهبی
جستجو
افزودن کتاب
ورود
ثبت نام
رستهها
راهنما
آمار
تبلیغات
قوانین و مقررات
حمایت کنندگان
وبلاگ
تماس با ما
فیدهای RSS
صفحه اصلی
رستهها
ادبیات
شعر و ترانه
شعر کلاسیک فارسی
مثنوی واله سلطان
مثنوی واله سلطان
ویرایش
گزارش لینک خراب
ویرایش تگها
ارسال به موبایل
تغییر تصویر
امتیاز دهید
5
/
4.7
با
30
رای
نویسنده:
میرشمسالدین فقیر دهلوی
امتیاز دهید
5
/
4.7
با
30
رای
بامقدمهای از: مهردخت برومند
بیشتر
ذخیره
مطالعه آنلاین
دانلود
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
296
فرمت:
PDF
گزارش تخلف
آپلود شده توسط:
kalltun
۱۳۹۲/۱۱/۰۷
کتابهای مرتبط
دیوان اشعار نظامی (نشر اول) - کتابهای خاموش
4.7 امتیاز
از 12 رای
زوج پشیمان
4.2 امتیاز
از 10 رای
دیوان صباحی بیدگلی
3 امتیاز
از 6 رای
این همه دلتنگی ها
3.6 امتیاز
از 136 رای
رباعیات حکیم خیام نیشابوری
4.8 امتیاز
از 56 رای
اشعار گزیده فرخ سیستانی برای دبیرستانها - سال ۱۳۱۹
4.4 امتیاز
از 5 رای
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود
اینجا
و برای عضویت
اینجا
کلیک کنید.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مثنوی واله سلطان
تعداد دیدگاهها:
1
SAHA BB
Member
گزارش
لینک مستقیم
دنبال کردن
ﻣﺜﻨﻮی «واﻟﻪ و ﺳﻠﻄﺎن»
اﻳﻦ ﻣﺜﻨﻮی ،ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺪت ﻳﻚ ﺳﺎل در ﺗﺎرﻳﺦ 1160 ﻫـ .ق در3230 ﺑﻴﺖ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎن رﺳﻴﺪه اﺳﺖ در ﺳﺮﮔﺬﺷﺖ ﻋﺸﻖ ﺣﺎد و ﻣﺤﺮوﻣﻲ و دﻟﺪادﮔﻲ، ﻋﻠﻴﻘﻠﻲ ﺧﺎن واﻟﻪ داﻏﺴﺘﺎﻧﻲ، ﻣﺆﻟّﻒ ﺗﺬﻛﺮه رﻳﺎض اﻟﺸﻌﺮا ﺑﻪ دﺧﺘﺮ ﻋﻤﻮﻳﺶ، ﺧﺪﻳﺠﻪ ﺳﻠﻄﺎن اﺳﺖ. ﺧﻼﺻﺔ داﺳﺘﺎن ﭼﻨﻴﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ اﺧﺘﺮﺷﻨﺎﺳﺎن ﭘﻴﺸﮕﻮﻳ ﻲﻛﺮدهاﻧﺪ ﻛﻪ «واﻟﻪ» ﭘﺴﺮﺣﺴﻦﻋﻠﻴﺨﺎن، اﻣﻴﺮاﺻﻔﻬﺎن در ﻋﺸﻖ و ﻋﺎﺷﻘﻲ ﺷﻬﺮة روزﮔﺎر ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﺳﺮاﻧﺠﺎم ﭼﻨﻴﻦ ﺷﺪ و او ﺑﺮ دﺧﺘﺮ ﻋﻤﻮﻳﺶ ، ﺧﺪﻳﺠﻪ ﻛﻪ در زﻳﺒﺎﻳﻲ و ﻓﺮﻳﺒﺎﻳﻲ ﺑﻲ ﻫﻤﺘﺎ ﺑﻮد ، ﻋﺎﺷﻖ و ﺳﭙﺲ ﻧﺎﻣﺰد ﺷﺪ. ﭘﺲ از ﭼﻨﺪی ﭘﺪر واﻟﻪ ﺑﻪ دﺳﺖ اﻓﻐﺎﻧﻬﺎ ،ﻛﻪ ﺑﻪ اﺻﻔﻬﺎن ﺗﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ، ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪ و ﻋﻤﻮی واﻟﻪ ﻳﻌﻨﻲ ﭘﺪر ﺧﺪﻳﺠﻪ ﻧﻴﺰ ﺑﺮ آن ﻣﻲﺷﻮد ﺗﺎ ﻣﺮاﺳﻢ ازدواج ﻫﺮﭼﻪ زودﺗﺮ ﺳﺮﮔﻴﺮد. اﻣا ﻣﺎدر واﻟﻪ ﺑﻪ ﻋﻠّﺖ اﻳﻨﻜﻪ ﭘﺪر دﺧﺘﺮ در اﺳﺎرت اﺳﺖ، بﺮﮔﺰاری ﻣﺮاﺳﻢ را ﺑﻪ ﺗﺄﺧﻴﺮ ﻣﻲ اﻧﺪازد. دراﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎم آوازة زﻳﺒﺎﻳﻲ ﺧﺪﻳﺠﻪ در اﺻﻔﻬﺎن ﺷﺎﻳﻊ ﺷﺪه ﺑﻮد و ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎران زﻳﺎدی ﺑﻪ ﺳﺮاغ او ﻣﻲ آﻣﺪﻧﺪ، اﻣﺎ ﻣﺎدر ﺧﺪﻳﺠﻪ ﻛﻪ ﻋﻼﻗﺔ آن دو دﻟﺪاده را ﺑﻪ ﻫﻢدﻳﮕﺮﻣﻲداﻧﺴﺖ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﭘﺎﺳﺦ رد ﻣﻲ داد؛ وﻟﻲ ﺳﺮاﻧﺠﺎم در ﺑﺮاﺑﺮ ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎری ﻳﻜﻲ از ﺻﺎﺣﺒﻤﻨﺼﺒﺎن اﻓﻐﺎن ﻛﻪ ﺑﻪ زور و ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻣﺘﻮﺳﻞ ﺷﺪه ﺑﻮد، ﺗﺎب ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﻧﻴﺎورد و دﺧﺘﺮ ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻋﻘﺪ اودرآورد. در اﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎم واﻟﻪ روزﻫﺎی ﻫﺠﺮ و ﻓﺮاق را ﻣﻲ ﮔﺬراﻧﻴﺪ ﺗﺎ اﻳﻨﻜﻪ ﺳﭙﺎه اﻓﻐﺎن از اﺻﻔﻬﺎن ﺑﻴﺮون رﻓﺖ . واﻟﻪ ﻧﻴﺰ ﻓﺮﺻﺖ را ﻏﻨﻴﻤﺖ ﺷﻤﺮد ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺑﺎر ﺑﺎ ﻟﺒﺎس دروﻳﺸﻲ ﺑﻪ دﻳﺪار ﺧﺪﻳﺠﻪ رﻓﺖ.پس از اﻳﻦ دﻳﺪارﻫﺎی ﭘﻨﻬﺎﻧﻲ، ﻋﺸﻖ آﻧﻬﺎ ﺑﺮ ﺳﺮ زﺑﺎﻧﻬﺎ اﻓﺘﺎد .ﺳﺮاﻧﺠﺎم واﻟﻪ ﺑﺮای ﺣﻔﻆ آﺑﺮوی ﺧﺪﻳﺠﻪ ﺑﻪ دﻳﺎر ﻫﻨﺪ رﻓﺖ. آن دودﻟﺪاده ﺗﺎ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﺎ ﻓﺮﺳﺘﺎدن ﻧﺎﻣﻪ از ﺣﺎل ﻫﻢ ﺧﺒﺮدار ﻣﻲﺷﺪﻧﺪﺗﺎ اﻳﻨﻜﻪ ﭘﺲ از ﭼﻬﺎرده ﺳﺎل ﻛﻪ واﻟﻪ در آن دﻳﺎر ﺑﻪ ﺳﺮ ﺑﺮد ﺑﺎﺷﻤﺲ اﻟﺪﻳﻦ ﻓﻘﻴﺮ دﻫﻠﻮی آﺷﻨﺎ ﺷﺪ و ﺷﺮح دﻟﺪادﮔﻲ و ﻋﺸﻖ ﺑﻲ ﻓﺮﺟﺎم ﺧﻮد را ﺑﺮای وی ﺑﺎز ﮔﻔﺖ و او ﻫﻢ اﻳﻦ داﺳﺘﺎن ﺑﺪﻓﺮﺟﺎم را ﻫﻤﺎن ﻃﻮر ﻛﻪ از واﻟﻪ داﻏﺴﺘﺎﻧﻲ ﺷﻨﻴﺪه ﺑﻮد ﺑﺨﻮﺑﻲ ﺑﻪ ﻧﻈﻢ ﻛﺸﻴﺪ...
مطالعه آنلاین
دانلود
PDF
مثنوی واله سلطان
3 مگابایت
دریافت
ورود به سایت
رمز عبور را فراموش کردهاید؟
ورود با گوگل
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مثنوی واله سلطان
اﻳﻦ ﻣﺜﻨﻮی ،ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺪت ﻳﻚ ﺳﺎل در ﺗﺎرﻳﺦ 1160 ﻫـ .ق در3230 ﺑﻴﺖ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎن رﺳﻴﺪه اﺳﺖ در ﺳﺮﮔﺬﺷﺖ ﻋﺸﻖ ﺣﺎد و ﻣﺤﺮوﻣﻲ و دﻟﺪادﮔﻲ، ﻋﻠﻴﻘﻠﻲ ﺧﺎن واﻟﻪ داﻏﺴﺘﺎﻧﻲ، ﻣﺆﻟّﻒ ﺗﺬﻛﺮه رﻳﺎض اﻟﺸﻌﺮا ﺑﻪ دﺧﺘﺮ ﻋﻤﻮﻳﺶ، ﺧﺪﻳﺠﻪ ﺳﻠﻄﺎن اﺳﺖ. ﺧﻼﺻﺔ داﺳﺘﺎن ﭼﻨﻴﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ اﺧﺘﺮﺷﻨﺎﺳﺎن ﭘﻴﺸﮕﻮﻳ ﻲﻛﺮدهاﻧﺪ ﻛﻪ «واﻟﻪ» ﭘﺴﺮﺣﺴﻦﻋﻠﻴﺨﺎن، اﻣﻴﺮاﺻﻔﻬﺎن در ﻋﺸﻖ و ﻋﺎﺷﻘﻲ ﺷﻬﺮة روزﮔﺎر ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﺳﺮاﻧﺠﺎم ﭼﻨﻴﻦ ﺷﺪ و او ﺑﺮ دﺧﺘﺮ ﻋﻤﻮﻳﺶ ، ﺧﺪﻳﺠﻪ ﻛﻪ در زﻳﺒﺎﻳﻲ و ﻓﺮﻳﺒﺎﻳﻲ ﺑﻲ ﻫﻤﺘﺎ ﺑﻮد ، ﻋﺎﺷﻖ و ﺳﭙﺲ ﻧﺎﻣﺰد ﺷﺪ. ﭘﺲ از ﭼﻨﺪی ﭘﺪر واﻟﻪ ﺑﻪ دﺳﺖ اﻓﻐﺎﻧﻬﺎ ،ﻛﻪ ﺑﻪ اﺻﻔﻬﺎن ﺗﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ، ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪ و ﻋﻤﻮی واﻟﻪ ﻳﻌﻨﻲ ﭘﺪر ﺧﺪﻳﺠﻪ ﻧﻴﺰ ﺑﺮ آن ﻣﻲﺷﻮد ﺗﺎ ﻣﺮاﺳﻢ ازدواج ﻫﺮﭼﻪ زودﺗﺮ ﺳﺮﮔﻴﺮد. اﻣا ﻣﺎدر واﻟﻪ ﺑﻪ ﻋﻠّﺖ اﻳﻨﻜﻪ ﭘﺪر دﺧﺘﺮ در اﺳﺎرت اﺳﺖ، بﺮﮔﺰاری ﻣﺮاﺳﻢ را ﺑﻪ ﺗﺄﺧﻴﺮ ﻣﻲ اﻧﺪازد. دراﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎم آوازة زﻳﺒﺎﻳﻲ ﺧﺪﻳﺠﻪ در اﺻﻔﻬﺎن ﺷﺎﻳﻊ ﺷﺪه ﺑﻮد و ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎران زﻳﺎدی ﺑﻪ ﺳﺮاغ او ﻣﻲ آﻣﺪﻧﺪ، اﻣﺎ ﻣﺎدر ﺧﺪﻳﺠﻪ ﻛﻪ ﻋﻼﻗﺔ آن دو دﻟﺪاده را ﺑﻪ ﻫﻢدﻳﮕﺮﻣﻲداﻧﺴﺖ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﭘﺎﺳﺦ رد ﻣﻲ داد؛ وﻟﻲ ﺳﺮاﻧﺠﺎم در ﺑﺮاﺑﺮ ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎری ﻳﻜﻲ از ﺻﺎﺣﺒﻤﻨﺼﺒﺎن اﻓﻐﺎن ﻛﻪ ﺑﻪ زور و ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻣﺘﻮﺳﻞ ﺷﺪه ﺑﻮد، ﺗﺎب ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﻧﻴﺎورد و دﺧﺘﺮ ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻋﻘﺪ اودرآورد. در اﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎم واﻟﻪ روزﻫﺎی ﻫﺠﺮ و ﻓﺮاق را ﻣﻲ ﮔﺬراﻧﻴﺪ ﺗﺎ اﻳﻨﻜﻪ ﺳﭙﺎه اﻓﻐﺎن از اﺻﻔﻬﺎن ﺑﻴﺮون رﻓﺖ . واﻟﻪ ﻧﻴﺰ ﻓﺮﺻﺖ را ﻏﻨﻴﻤﺖ ﺷﻤﺮد ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺑﺎر ﺑﺎ ﻟﺒﺎس دروﻳﺸﻲ ﺑﻪ دﻳﺪار ﺧﺪﻳﺠﻪ رﻓﺖ.پس از اﻳﻦ دﻳﺪارﻫﺎی ﭘﻨﻬﺎﻧﻲ، ﻋﺸﻖ آﻧﻬﺎ ﺑﺮ ﺳﺮ زﺑﺎﻧﻬﺎ اﻓﺘﺎد .ﺳﺮاﻧﺠﺎم واﻟﻪ ﺑﺮای ﺣﻔﻆ آﺑﺮوی ﺧﺪﻳﺠﻪ ﺑﻪ دﻳﺎر ﻫﻨﺪ رﻓﺖ. آن دودﻟﺪاده ﺗﺎ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﺎ ﻓﺮﺳﺘﺎدن ﻧﺎﻣﻪ از ﺣﺎل ﻫﻢ ﺧﺒﺮدار ﻣﻲﺷﺪﻧﺪﺗﺎ اﻳﻨﻜﻪ ﭘﺲ از ﭼﻬﺎرده ﺳﺎل ﻛﻪ واﻟﻪ در آن دﻳﺎر ﺑﻪ ﺳﺮ ﺑﺮد ﺑﺎﺷﻤﺲ اﻟﺪﻳﻦ ﻓﻘﻴﺮ دﻫﻠﻮی آﺷﻨﺎ ﺷﺪ و ﺷﺮح دﻟﺪادﮔﻲ و ﻋﺸﻖ ﺑﻲ ﻓﺮﺟﺎم ﺧﻮد را ﺑﺮای وی ﺑﺎز ﮔﻔﺖ و او ﻫﻢ اﻳﻦ داﺳﺘﺎن ﺑﺪﻓﺮﺟﺎم را ﻫﻤﺎن ﻃﻮر ﻛﻪ از واﻟﻪ داﻏﺴﺘﺎﻧﻲ ﺷﻨﻴﺪه ﺑﻮد ﺑﺨﻮﺑﻲ ﺑﻪ ﻧﻈﻢ ﻛﺸﻴﺪ...