[ادامهی کامنت قبلی]
در ادامهی همان جمله، آمده که مشکلات منسوب به مارکسیسم «چیزهایی نیستند که بتوان به راحتی از آنها غافل ماند.» در متن اصلی hard to ignore بیشتر جنبهی اکتیو داره و غافلماندن جنبهی پاسیو، بنابراین میشد همان معادل مرسوم که چشمپوشی یا صرفنظر کردن است رو به کار برد که بهتر معنا رو میرسونه.
در همان پاراگراف، ex-nomenklatura به «نامگذاران سابق» ترجمه شده در حالی که این عبارت به قشری از مدیران و سرمایهدارن یا بوروکراتها در حکومت شوروی سابق اشاره دارد که برخوردار از امتیازات اقتصادی و همچنین مصونیت سیاسی و قضایی بودند. تا جایی که دیدهام این عبارت خاص همان « نومنکلاتورا» در متون ترجمهشده میآید که به نظر درستتر است.
در همان جمله، آمده است که «حتی اگر سرمستی ناشی از سقوط کمونیسم ... به فساد کشیده شده باشد ...» که عقل سلیم میگوید «سرمستی» چیزی نیست که فاسد شود. «به فساد کشانده شدن» را در مقابل been tainted آوردهاند که میشد معادلهای بهتری یافت مانند رو به زائل رفتن یا امثالهم.
و در همان پاراگراف، بخش دوم این جمله «باز هم کمتر کسی به مارکس رجعت میکند و دست به دامان نظریههای او میشود.» در متن انگلیسی نیست.
در همان پاراگراف دوم در متن انگلیسی، یک جملهی طولانی مربوط به گولاک و زندان تیول اسلنگ کامبوج کاملا حذف شده است.
در پاراگراف سوم متن انگلیسی، جملهی کوتاه دیگری (This intuition has been borne out.)حذف شده. در همان پاراگراف سوم متن انگلیسی (دوم در متن فارسی در صفحهی ۸) به «سرمایهی سرگردان» برمیخوریم که معادل roaming speculative capital در نظر گرفته شده و «سرمایهی سفتهبازی» در برگردانهای فارسی پیشتر استفاده شده و بهتر بود همین هم به کار گرفته شود. در ادامهی همان جمله به «وضعیت پارکهای صنعتی در جهان سوم» میرسیم که معادل the subhuman conditions in Third World industrial parks است. یک این که «غیرانسانی» یا subhuman حذف شده و دوم این که park فقط پارک معنا نمیده و industrial park یعنی شهرک صنعتی!
جملهی بعدی در همان پاراگراف انگلیسی (پاراگراف سوم در متن فارسی) این گونه آغاز میشود: «شواهد، قاطعتر از آناند که بتوانیم از شرمندگی چالش نئولیبرال خلاص شویم، ...». متن انگلیسی:
The evidence was too overwhelming to shy away from the common neoliberal challenge that …
مترجم احتمالا متوجه معنای اصطلاح to shy away نشده که ارتباطی با «شرمندگی» تحتاللفظی نداره. در این جا میشد گفت: «شواهد، قاطعتر از آناند که چالش معمول نئولیبرالی را بدون پاسخ گذاشت، ...».
و در جملهی بعدی با مشاهدهی نام «اسلاوی ژیژک» به عنوان «نظریهپرداز چپگرای معاصر»، کتاب را گذاشتم کنار که امیدواریام به مطالعهی کتابی جالب دود شد و به هوا رفت! شاید هم این آخرین ایرادگیری من در این چند پاراگراف اول باشد که در متن فارسی حتی اسم اسلاوی ژیژک به «اسلاوج ژیژک» تغییر داده شده است! تلفظ این اسم به اسلاونیایی: SLAH-voy ZHEE-zhek است که به «اسلاوی» نزدیکتره تا «اسلاوج»!
علاقمندان توجه داشته باشند که به نظر میرسه این کتاب از ترجمهی چندان جالبی برخوردار نیست. چند صفحهی نخست رو که با متن اصلی مطابقت دادم چند مشکل ترجمهای به چشم خورد: معادلهای نادرست یا نادقیق، عبارتها یا جملههایی که در متن اصلی نیست، و جملاتی که ترجمه نشدهاند.
با این که به نظر میرسه مترجم دست به ترجمهی آزاد زده و در حوزهی ترجمهی کتاب در ایران پذیرفتهشده باشه ولی به هر حال خوانندهی کتاب بهتره که از این مشکلات بااطلاع باشه.
نمونههایی از مشکلات (یک صفحه و نیم اول از متن فارسی کتاب یا یک صفحهی اول از متن انگلیسی).
صفحهی نخست پیشگفتار (صفحهی ۷ کتاب)، پاراگراف اول، تمامی مشکلاتی را که اشاره کردم در خود دارد:
«در خلال نوشتن این کتاب، مورد سرزنشهای فراوانی قرار گرفتم. همهی کسانی که با آنها برخورد داشتم، از رانندهی تاکسی گرفته تا اساتید دانشگاه، ژورنالیستها و حتی اروپائیان شرقی به گونهای موعظهام میکردند که درمییافتم فقط یک مشت اصول مارکسیست-لنینیست را شنیدهاند و همان را بلغور میکنند. همهی آنها با دلایلی که از نظر خودشان قطعی و مطلق بود میدانستند که چرا مارکسیسم رو به زوال نهاد و سرمایهداری، فاتحانه یکهتاز میدان شد. همان جا دریافتم که پرداختن به موضوعی که اکثر مردم آن را دبیهی میانگارند، رسالت خطیری است که نباید چشمداشت پاداش و تشکری از آن داشت، آن هم موضوعی همچون مارکسیسم که همگان ادعای تخصص در آن دارند.»
“In the course of writing this book, I was subjected to countless sermons by taxi drivers, academics, journalists, and particularly East Europeans who, as schoolchildren, had digested a dumbed-down Marxist-Leninist catechism.
They all had an explanation why Marxism failed and why capitalism now reigns triumphant. I realized then that to address a subject that many people consider obsolete is a thankless task. Even more so when it is a subject like Marxism on which everyone claims an expert opinion.”
برگردان خام من از متن بالا شاید تفاوتها رو بهتر نشون بده: «هنگام نگارش این کتاب، رانندگان تاکسی، اساتید دانشگاه، ٰژورنالیستها و به ویژه مردم اهل اروپای شرقی که مانند دانشآموزانی که یک سری تعلیمات دینی مارکسیست-لنینیست بسیار سادهشده را فراگرفتهاند به پند و اندرزهای فراوان من پرداختند. همهی آنها در چرایی شکست مارکسیسم و حاکمیت پیروزمندانهی کنونی کاپیتالیسم توضیحاتی داشتند. آنگاه دریافتم که پرداختن به موضوعی که برای خیلیها منسوخ محسوب میشود وظیفهای بیاجر و مزد است، آن هم موضوعی همچون مارکسیسم که همگان ادعای تخصص در آن دارند.»
در پاراگراف دوم، «برنامههای اقتصادی فانی» معادل unviable economic planning آمده که ترجمهای تحتاللفظیست و میتوان عبارتی معادل «برنامههای اقتصادی تحققناپذیر» یا مشابه انتخاب کرد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مارکس در دوران پساکمونیست
در ادامهی همان جمله، آمده که مشکلات منسوب به مارکسیسم «چیزهایی نیستند که بتوان به راحتی از آنها غافل ماند.» در متن اصلی hard to ignore بیشتر جنبهی اکتیو داره و غافلماندن جنبهی پاسیو، بنابراین میشد همان معادل مرسوم که چشمپوشی یا صرفنظر کردن است رو به کار برد که بهتر معنا رو میرسونه.
در همان پاراگراف، ex-nomenklatura به «نامگذاران سابق» ترجمه شده در حالی که این عبارت به قشری از مدیران و سرمایهدارن یا بوروکراتها در حکومت شوروی سابق اشاره دارد که برخوردار از امتیازات اقتصادی و همچنین مصونیت سیاسی و قضایی بودند. تا جایی که دیدهام این عبارت خاص همان « نومنکلاتورا» در متون ترجمهشده میآید که به نظر درستتر است.
در همان جمله، آمده است که «حتی اگر سرمستی ناشی از سقوط کمونیسم ... به فساد کشیده شده باشد ...» که عقل سلیم میگوید «سرمستی» چیزی نیست که فاسد شود. «به فساد کشانده شدن» را در مقابل been tainted آوردهاند که میشد معادلهای بهتری یافت مانند رو به زائل رفتن یا امثالهم.
و در همان پاراگراف، بخش دوم این جمله «باز هم کمتر کسی به مارکس رجعت میکند و دست به دامان نظریههای او میشود.» در متن انگلیسی نیست.
در همان پاراگراف دوم در متن انگلیسی، یک جملهی طولانی مربوط به گولاک و زندان تیول اسلنگ کامبوج کاملا حذف شده است.
در پاراگراف سوم متن انگلیسی، جملهی کوتاه دیگری (This intuition has been borne out.)حذف شده. در همان پاراگراف سوم متن انگلیسی (دوم در متن فارسی در صفحهی ۸) به «سرمایهی سرگردان» برمیخوریم که معادل roaming speculative capital در نظر گرفته شده و «سرمایهی سفتهبازی» در برگردانهای فارسی پیشتر استفاده شده و بهتر بود همین هم به کار گرفته شود. در ادامهی همان جمله به «وضعیت پارکهای صنعتی در جهان سوم» میرسیم که معادل the subhuman conditions in Third World industrial parks است. یک این که «غیرانسانی» یا subhuman حذف شده و دوم این که park فقط پارک معنا نمیده و industrial park یعنی شهرک صنعتی!
جملهی بعدی در همان پاراگراف انگلیسی (پاراگراف سوم در متن فارسی) این گونه آغاز میشود: «شواهد، قاطعتر از آناند که بتوانیم از شرمندگی چالش نئولیبرال خلاص شویم، ...». متن انگلیسی:
The evidence was too overwhelming to shy away from the common neoliberal challenge that …
مترجم احتمالا متوجه معنای اصطلاح to shy away نشده که ارتباطی با «شرمندگی» تحتاللفظی نداره. در این جا میشد گفت: «شواهد، قاطعتر از آناند که چالش معمول نئولیبرالی را بدون پاسخ گذاشت، ...».
و در جملهی بعدی با مشاهدهی نام «اسلاوی ژیژک» به عنوان «نظریهپرداز چپگرای معاصر»، کتاب را گذاشتم کنار که امیدواریام به مطالعهی کتابی جالب دود شد و به هوا رفت! شاید هم این آخرین ایرادگیری من در این چند پاراگراف اول باشد که در متن فارسی حتی اسم اسلاوی ژیژک به «اسلاوج ژیژک» تغییر داده شده است! تلفظ این اسم به اسلاونیایی: SLAH-voy ZHEE-zhek است که به «اسلاوی» نزدیکتره تا «اسلاوج»!
با این که به نظر میرسه مترجم دست به ترجمهی آزاد زده و در حوزهی ترجمهی کتاب در ایران پذیرفتهشده باشه ولی به هر حال خوانندهی کتاب بهتره که از این مشکلات بااطلاع باشه.
نمونههایی از مشکلات (یک صفحه و نیم اول از متن فارسی کتاب یا یک صفحهی اول از متن انگلیسی).
صفحهی نخست پیشگفتار (صفحهی ۷ کتاب)، پاراگراف اول، تمامی مشکلاتی را که اشاره کردم در خود دارد:
«در خلال نوشتن این کتاب، مورد سرزنشهای فراوانی قرار گرفتم. همهی کسانی که با آنها برخورد داشتم، از رانندهی تاکسی گرفته تا اساتید دانشگاه، ژورنالیستها و حتی اروپائیان شرقی به گونهای موعظهام میکردند که درمییافتم فقط یک مشت اصول مارکسیست-لنینیست را شنیدهاند و همان را بلغور میکنند. همهی آنها با دلایلی که از نظر خودشان قطعی و مطلق بود میدانستند که چرا مارکسیسم رو به زوال نهاد و سرمایهداری، فاتحانه یکهتاز میدان شد. همان جا دریافتم که پرداختن به موضوعی که اکثر مردم آن را دبیهی میانگارند، رسالت خطیری است که نباید چشمداشت پاداش و تشکری از آن داشت، آن هم موضوعی همچون مارکسیسم که همگان ادعای تخصص در آن دارند.»
“In the course of writing this book, I was subjected to countless sermons by taxi drivers, academics, journalists, and particularly East Europeans who, as schoolchildren, had digested a dumbed-down Marxist-Leninist catechism.
They all had an explanation why Marxism failed and why capitalism now reigns triumphant. I realized then that to address a subject that many people consider obsolete is a thankless task. Even more so when it is a subject like Marxism on which everyone claims an expert opinion.”
برگردان خام من از متن بالا شاید تفاوتها رو بهتر نشون بده: «هنگام نگارش این کتاب، رانندگان تاکسی، اساتید دانشگاه، ٰژورنالیستها و به ویژه مردم اهل اروپای شرقی که مانند دانشآموزانی که یک سری تعلیمات دینی مارکسیست-لنینیست بسیار سادهشده را فراگرفتهاند به پند و اندرزهای فراوان من پرداختند. همهی آنها در چرایی شکست مارکسیسم و حاکمیت پیروزمندانهی کنونی کاپیتالیسم توضیحاتی داشتند. آنگاه دریافتم که پرداختن به موضوعی که برای خیلیها منسوخ محسوب میشود وظیفهای بیاجر و مزد است، آن هم موضوعی همچون مارکسیسم که همگان ادعای تخصص در آن دارند.»
در پاراگراف دوم، «برنامههای اقتصادی فانی» معادل unviable economic planning آمده که ترجمهای تحتاللفظیست و میتوان عبارتی معادل «برنامههای اقتصادی تحققناپذیر» یا مشابه انتخاب کرد.