ستاره
نویسنده:
حسین پناهی
امتیاز دهید
شعر "بیکرانه":
در انتهای هر سفر
در آئییه
دار و ندار خویش را مرور میکنم
این خاک تیره این زمین
پاپوش پای خستهام
این سقف کوتاه آسمان
سرپوش چشم بستهام
اما خدای دل!
در آخرین سفر
در آئینه به جز دو بیکرانه کران
به جز زمین و آسمان
چیزی نمانده است.
گم گشته ام کجا!
ندیده ای مرا؟!
بیشتر
در انتهای هر سفر
در آئییه
دار و ندار خویش را مرور میکنم
این خاک تیره این زمین
پاپوش پای خستهام
این سقف کوتاه آسمان
سرپوش چشم بستهام
اما خدای دل!
در آخرین سفر
در آئینه به جز دو بیکرانه کران
به جز زمین و آسمان
چیزی نمانده است.
گم گشته ام کجا!
ندیده ای مرا؟!
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ستاره