اینشتین : قدم اول
امتیاز دهید
نویسنده:
ژوزف شوارتز
مترجم:
آرام قریب
امتیاز دهید
طراح : مایکل مک گینس
نابغه ای که با نظریه اش جریان علم را عوض کرد !
آلبرت اینشتین ، در ۱۸۷۹ در اولم آلمان بدنیا آمد ، در ابتدا به عنوان انسانی کند ذهن مشهور شده بود ، و کسی نمی دانست که قرارست به یکی از مهمترین دانشمندان تاریخ بشریت بدل گردد !
نظریه نسبیت عام و خاص هنوز که هنوزست بحث ها و جنجال های فراوانی را در میان دانشمندان برانگیخته ،
این کتاب ، قدمی است اولیه ، برای شناخت هر چه بیشتر او ، چه در زندگانی اش و چه در نظریات تاثیر گذار آلبرت اینشتین.
پس از سیر کوتاهی در بابل، یعنی محل تولد ریاضیات و سپس سفری در تاریخ علم فیزیک، کتاب حاضر خواننده را به بازبینی دومین انقلاب صنعتی که به واسطه کشف الکتریسته، مغناطیس و تکنولوژی‌های لازم برای مهار کردن آنها به وقوع پیوست، دعوت میکند. برای رسیدن به کشف مهّم اینیشتین در مورد رابطه انرژی و جرم که مبنای شناخته‌شده‌ترین معادله قرن بیستم یعنی E=MC۲ است. خواننده با آراء افرادی چون گالیگه، فاراده و نیوتون آشنا می‌شود. از مطالعه این کتاب از جمله می‌توان آموخت که چرا ممکن نیست جسمی تندتر از سرعت نور حرکت کند. این قدم اول در عین حال شرحی است از زندگی و آراء اجتماعی انسانی که در یکی از پرتلاطم‌ترین دوره‌های تاریخ بشریت زندگی کرد و همواره در کنار فعالیت‌های علمی‌اش سعی در فهم و درک و یافتن راه‌حل‌هایی داشت برای مسائل تلخ و نگران‌کننده‌ای که همراه با پیشرفت علم، سرنوشت بشر را در قرن بیستم میلادی رقم زدند.
بیشتر
نابغه ای که با نظریه اش جریان علم را عوض کرد !
آلبرت اینشتین ، در ۱۸۷۹ در اولم آلمان بدنیا آمد ، در ابتدا به عنوان انسانی کند ذهن مشهور شده بود ، و کسی نمی دانست که قرارست به یکی از مهمترین دانشمندان تاریخ بشریت بدل گردد !
نظریه نسبیت عام و خاص هنوز که هنوزست بحث ها و جنجال های فراوانی را در میان دانشمندان برانگیخته ،
این کتاب ، قدمی است اولیه ، برای شناخت هر چه بیشتر او ، چه در زندگانی اش و چه در نظریات تاثیر گذار آلبرت اینشتین.
پس از سیر کوتاهی در بابل، یعنی محل تولد ریاضیات و سپس سفری در تاریخ علم فیزیک، کتاب حاضر خواننده را به بازبینی دومین انقلاب صنعتی که به واسطه کشف الکتریسته، مغناطیس و تکنولوژی‌های لازم برای مهار کردن آنها به وقوع پیوست، دعوت میکند. برای رسیدن به کشف مهّم اینیشتین در مورد رابطه انرژی و جرم که مبنای شناخته‌شده‌ترین معادله قرن بیستم یعنی E=MC۲ است. خواننده با آراء افرادی چون گالیگه، فاراده و نیوتون آشنا می‌شود. از مطالعه این کتاب از جمله می‌توان آموخت که چرا ممکن نیست جسمی تندتر از سرعت نور حرکت کند. این قدم اول در عین حال شرحی است از زندگی و آراء اجتماعی انسانی که در یکی از پرتلاطم‌ترین دوره‌های تاریخ بشریت زندگی کرد و همواره در کنار فعالیت‌های علمی‌اش سعی در فهم و درک و یافتن راه‌حل‌هایی داشت برای مسائل تلخ و نگران‌کننده‌ای که همراه با پیشرفت علم، سرنوشت بشر را در قرن بیستم میلادی رقم زدند.
دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی اینشتین : قدم اول
کلا سری کتاب های قدم اول ، کتاب های بسیار عالی ای هستند که با زبانی عامه پسند ، برای قدم اول ، به شناخت اشخاص و مکاتب فلسفی ، علمی ؛ اجتماعی می پردازند ...
و از آنجا که مصوّرند لذت خواندن را دو چندان می کنند !
.........
قسمت هایی از کتاب
آلبرت به یک مدرسه کاتولیک می رود،او تنها یهودی کلاسش بود ، در آن زمان تفکرات ضد یهودی در آلمان بیداد میکرد !
پدر آلبرت نسبت بخرافات یهود کاملا بی اعتقاد بود.بهترین اوقات آلبرت وقتی بود،که با خواهرش مایا بازی میکرد.او ارتباطش را با مایا حفظ کرد،به خواهرش مایا که در واپسین روزهای زندگی اش در پرینستون به بستر مرگ افتاده بود،سفارش کرد که خواندن کتاب اخلاق اسپینوزا به او کمک خواهد کرد. همچنین نوشت: من به خدای اسپینوزا اعتقاد دارم که خود را در نظام قانونمند گیتی ظاهر می سازد . . . او از خدای متشخص ادیان دوری میکرد.
بعد ها شروع کرد بکتاب خواندن ،خودش میگوید:
خیلی زود با خواندن کتاب های علمی عامه فهم،فهمیدم،داستان های تورات نمی توانند درست باشد ،نتیجه این شد که به یک ولع آمیخته به تعصب مثبت به آزاد اندیشی دچار شدم.و برداشتم این بود که دولت ، به ضرب دروغ هایش،عامدانه دارد جوان ها را مایوس میکند...تصور خرد کننده ای بود . . .
او را در دبیرستان بارها تنبیه می کنند، و به شکل یک انسان کودن می نگریستند !
چنین بود که او از همان ابتدا از توده ی مردم فاصله گرفت،خود می گوید:
پوچیه امیدها و هیجاناتی که غالب مردم را ، بدنبال خود می کشاند،در همان اوایل جوانی ، به روشنی بر من معلوم گشت !
زندگی آلبرت با شکست هایی شروع شد، در امتحان مدرسه فنی در زوریخ ، به طرز مفتضحانه ای رد شد...!
او به این نتیجه رسید،که از تابعیت آلمانی خویش صرفنظر کند،و در 1896 به یک فرد فاقد تبعیت بدل می شود. بعد ها دوباره در امتحان مدرسه فنی در زوریخ شرکت کرد،و آن را با موفقیت پشت سر گذاشت.
او البته در آن مدرسه نسبت به آموزش های رسمی و سرکلاس ،همیشه حاضر شدن ؛ بی قید بود ! دوست داشت تجربه کند تا اینکه بخواهد ذهنش را پر از مفهومات انتزاعی بکند !
و اینشتین معشوق خود را در نقاب فیزیک یافت . . .
سپس رفت به سراغ آزمایش های جدی و عملی تر،و چند بار در آزمایشگاه آسیب دید ! او می خواست داستان اتر را که از زمان دکارت بر سر زبان ها بود بفهمد...
فرض می کرد که به سرعت نور در حال حرکتیم،حالا اگر در این حالت آینه ای بدست ما باشد ، و آینه هم با سرعت نور حرکت کند،پس نور نمی تواند به آینه برسد و بازتابانده شود،بنابراین در آینه ، بی تصویر می شویم !
او با ارنست ماخ آشنا شد ، ماخ می گفت یک نظریه فیزیکی باید براساس حواس باشد،و باید از ساخت و پرداخت های متافیزیکی عاری باشد،به همین خاطر کسی صلاحیت ندارد،درباره حرکت و فضای «مطلق» پیش بینی کند !
اینشتین این فرض را گرفت،و نظریه مکانیکی را بچالش کشید،و وجود اتر در فضا را رد کرد.
پس از این اینشتین درگیر مساله ناظر در فیزیک شد،و اینکه بازتاب نور نسبت به ناظرین مختلف و در محیط های مختلف به چه شکل درمی آید؟ اگر اینشتین با سرعت 186 هزار مایل پرواز کند،و نور از چهره اش،با 186 هزار مایل منتشر شود،سرعت نور نسبت به زمین 186+186=372 هزار می شود ،درسته!؟
در همین ها بود که اینشتین به قول خودش :
باید اعتراف کنم،که در آن اوایل،که نظریه نسبیت خاص داشت،در ذهنم شکل می گرفت،به همه جور اختلالات عصبی دچار شدم!
در ایام جوانی،پیش می آمد که هفته ها در یک وضعیت گیجی به سری ببرم.وضعیت آدمی که باید تلاشش را می کرد تا بر حالت اعجابی که از برخورد به این قبیل پرسش ها به آن مبتلا شده بود ، فائق آید.
................................
نوشتن این کامنت فقط برای تشویق مخاطب،بخواندن کتاب،جدا از دانلودش است، (عادت کردن به دانلود کتاب ، و نخواندن از بلایای ایبوک است !) تا با یکی از بزرگترین نوابغ تاریخ ، به صورتی جذاب و ساده و مصور آشنا شود . . .
اگر دسترسی دارید ، حتما خریدن فیزیکی این کتاب ها را تجربه کنید:x