سارتر : قدم اول
نویسنده:
فیلیپ تودی
مترجم:
روزبه معادی
امتیاز دهید
طراح و گرافیست : هاوارد رید
سری کتب قدم اول که توسط انتشارات شیرازه منتشر شده اند،کتاب هایی هستند مصور ، آسان و جذاب و خواندنی که برای آشنایی و قدم اولیه به سوی بزرگان علم و فلسفه نوشته شده اند و از این حیث برای مخاطب خاص و عام جذاب و مفید است.
.......................
نیچه به شیوه ای که به پیشگویی شباهت دارد،گفته بود:
امروز اروپا ، با ضربه های پتک فلسفه می ورزد !
یکی از افرادی که محکمترین ضربه ها را در این حوزه در قرن بیستم وارد کرد،ژان پل سارتر بود.
نقطه آغاز اگزیستانسیالیسم او ، با عبارتی از رمان معروفش تهوع در هم تنیده است : «هر آنچه وجود دارد ، بی دلیل و معنا بوجود آمده است، با ضعف و ناتوانی به زندگی خویش ادامه می دهد،و به طور اتقاقی میمیرد . . . »
او می خواست این خودِ انسان باشد که به زندگیش معنا می بخشد از این رو در فلسفه اش به تقدم وجود بر ماهیت اعتقاد داشت.
اگزیستانسیالیسم،شیوه ی تفسیری است که سارتر آن را به صورتی مکتبی شناخته شده در آورد،او می گفت:
ارزش چیزی نیست جز معنایی که شما برای آن بر میگزینید.انسان هیچ است به جز آنچه خود می سازد.
و
انسان محکوم به آزادی است . . . !
نتیجه اصلی این تقدم وجود بر ماهیت مسئول بودن بشر در قبال طرحی است که از خود می سازد. سارتر بشر را وانهاده می داند بدین معنا که به سبب انکار واجب الوجود مسئولیت کامل طرحی و تعریفی که از زندگی خود به دست می دهد با خویشتن است و جایی برای دست تقدیر باقی نمی ماند.به همین علت این جمله دکارت را نقل می کند:
به جای تسلط بر جهان، باید بر خود مسلط شد.
بیشتر
سری کتب قدم اول که توسط انتشارات شیرازه منتشر شده اند،کتاب هایی هستند مصور ، آسان و جذاب و خواندنی که برای آشنایی و قدم اولیه به سوی بزرگان علم و فلسفه نوشته شده اند و از این حیث برای مخاطب خاص و عام جذاب و مفید است.
.......................
نیچه به شیوه ای که به پیشگویی شباهت دارد،گفته بود:
امروز اروپا ، با ضربه های پتک فلسفه می ورزد !
یکی از افرادی که محکمترین ضربه ها را در این حوزه در قرن بیستم وارد کرد،ژان پل سارتر بود.
نقطه آغاز اگزیستانسیالیسم او ، با عبارتی از رمان معروفش تهوع در هم تنیده است : «هر آنچه وجود دارد ، بی دلیل و معنا بوجود آمده است، با ضعف و ناتوانی به زندگی خویش ادامه می دهد،و به طور اتقاقی میمیرد . . . »
او می خواست این خودِ انسان باشد که به زندگیش معنا می بخشد از این رو در فلسفه اش به تقدم وجود بر ماهیت اعتقاد داشت.
اگزیستانسیالیسم،شیوه ی تفسیری است که سارتر آن را به صورتی مکتبی شناخته شده در آورد،او می گفت:
ارزش چیزی نیست جز معنایی که شما برای آن بر میگزینید.انسان هیچ است به جز آنچه خود می سازد.
و
انسان محکوم به آزادی است . . . !
نتیجه اصلی این تقدم وجود بر ماهیت مسئول بودن بشر در قبال طرحی است که از خود می سازد. سارتر بشر را وانهاده می داند بدین معنا که به سبب انکار واجب الوجود مسئولیت کامل طرحی و تعریفی که از زندگی خود به دست می دهد با خویشتن است و جایی برای دست تقدیر باقی نمی ماند.به همین علت این جمله دکارت را نقل می کند:
به جای تسلط بر جهان، باید بر خود مسلط شد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سارتر : قدم اول
دغدغه اصلی سارتر ، موضوع وجود است. برای سارتر وجود دو چهره دارد؛ چهره نخست : وجود برای خود که آگاه ، خرد ورز و آزاد است و دیگری وجود در خود ، که وجودی تنومند ، بسیط ، پر ، ناآگاه و غیر خرد ورز است. انسان به دلیل داشتن عقل و خرد ، وجود برای خود است ؛ یعنی وجودی که برای خودش موجود است و وجودش مقدم بر ماهیتش است. به این معنا که ابتدا وجود دارد و سپس ماهیتش را با انتخاب و گزینش های خودش می سازد.
سارتر سپس به مسئله ی برای خود بودن می پردازد؛ یعنی همان وجود آگاه. در این جا هستنده ای خاص را بررسی می کند که آگاه است و این اگاهی ، آزادی و انتخاب را برای به دنبال دارد. به اعتقاد سارتر البته به تاثیر از هایدگر، انسان موجودی است که به عالم پرتاب شده است و همین پرتاب شدگی ، به گونه ای بی خبر وی را با امکاناتی روبرو می کند که در فرصت کوتاه زندگی از بین آن ها باید انتخاب کند.
سارتر به نقل از داستایوسکی می گوید : اگر واجب الوجود نباشد ، هر کاری مجاز است.
پس انسان وانهاده است ، زیرا بشر نه در خود و نه بیرون از خود امکان اتکا نمی یابد. باید گفت بشر از همان ابتدا برای کارهای خود عذری نمی یابد. سارتر می گوید: ما تنهاییم ، بدون دستاویزی که عذر خواه ما باشد . این معنی ، همان است که من با جمله « بشر محکوم به آزادی است» بیان می کنم. بشر محکوم است ، زیرا خود را نیافریده و در عین حال آزاد است؛ زیرا همین که پا به جهان گذاشت، مسئول همه کارهایی است که انجام می دهد
پ.ن :- سارتر با اثبات تقدم وجود بر ماهیت، انسان را مسئول کارهای خود معرفی می کند. بنابراین نخستین کوشش
اگزیستانسیالیسم آن است که فرد بشری را مالک آن چه هست قرار دهد.
- از دید وی این اصل که آدمی مسئول فردیت خاص خود است ، به این معنا است که هر فردی مسئول تمام افراد بشر است.
- با توجه به این که در فلسفه اسلامی ، موضوعی به نام اگزیستانسیالیسم به مفهوم غربی وجود ندارد اما شباهت هایی از آن را
در فلسفه اسلامی با عنوان « اصالت وجود » می توان یافت.
با تشکر از آپلود کننده محترم در نشر فلسفه و ارتقای آگاهی کاربران
-