رسته‌ها
شرح مثنوی شریف - جلد 3
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 68 رای
درباره:
مولوی
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 68 رای
یکی از برجسته ترین مولانا شناسان و کسانی که عمری را در شناخت این مرد و آثارش سپری کرده اند ، شادروان بدیع الزمان فروزانفر است. کتاب حاضر ، جلد سوم از شرح مثنوی ایشان است که بدلیل عمق بالا و تخصص فروزانفر از بهترین شروح بر مثنوی نیز هست .

برای توضیح کافی و وافی درباره این شرح ، از مقدمه خودِ زنده یاد فروزانفر بر کتاب کمک می گیریم :

بَعْدَ الْحَمْدِ وَ الصَّلاةِ: اینک بیارى خداى بزرگ، جَلَّ شَأْنُهُ و بمدد عنایتى که از جان پاک حضرت سیّد عالم (ص) و ارواح گزینان و خاصان حق مى‌رسد، جزو سوم از شرح دفتر اوّل مثنوى شریف را بخوانندگان عزیز و عاشقان گفتار مولانا قَدَّسَنَا اللّٰهُ بِسِرِّه الْعَظیمِ تقدیم مى‌کنیم.
درین جزو دو قصّه از قصص و هزار و صد بیت را از دفتر نخستین مثنوى نقد و تحلیل کرده و بشرح و تفصیل باز گشوده‌ایم و چهار صد و هفتاد لغت و اصطلاح عرفانى و فلسفى و کلامى و طبّى و ریاضى را باز شناسانده و در حدّ امکان، عقاید و آراء اهل فن را در آن باره شرح داده و دویست و نه مطلب کلّى گوناگون را بتفصیلى در خور و تفسیرى مناسب بیان کرده‌ایم.
روش ما در تفسیر آیات قرآن کریم و نقل احادیث همانست که در آغاز جزو دوم از این شرح نوشته‌ایم و بنظر خوانندگان گران مایه رسیده است.
در این جزو از شرح مثنوى شریف، علاوه بر مآخذى که در مقدّمۀ جزو اوّل بر شمرده‌ام از کتابى بنام «کشف اسرار معنوى در شرح ابیات مثنوى» نیز استفاده کرده‌ام.
این کتاب را عبد الحمید بن معین الدّین محمّد بن محمّد هاشم الحسینى القتّالى الرّفاعى التبریزى تألیف کرده است که تا کنون شرح حال او را بدست نیاورده‌ام ولى بى‌گمان او در قرن یازدهم هجرى مى‌زیسته است زیرا در بعضى از مواضع اشعار بهاء الدّین محمّد عاملى معروف به شیخ بهایى را (متوفّىٰ  ١٠٣٠ ) بعنوان شاهد آورده و در پشت صفحۀ اوّل ازین نسخه که در موزۀ بریتانیا محفوظ و وصف آن در فهرست کتب موزۀ بریتانیا (ج  ٢ ، ص  ۵٨٨  شمارۀ  ٨٠۴  و  ٢۵ ) آمده است امضاى شخصى بنام محمّد مهدى بتاریخ ( ١١۴١ ) دیده مى‌شود و بنا بر این تألیف این شرح مقدّم بر این تاریخ و به احتمال قوى مؤخّر از سال ( ١٠٣٠ ) بوده است.
نسبت (رفاعى) در سلسلۀ نسب مؤلّف، شاهدى تواند بود بر اینکه وى جزو صوفیان رفاعى است که منسوب‌اند به سیّدى احمد الرّفاعى از صوفیّۀ قرن ششم هجرى ( ۵٧٨ - ۵١٢ ) که ایشان را «بَطائحیّه» نیز مى‌گفته‌اند.
چنان که از دیباجۀ این کتاب بر مى‌آید، مؤلّف روزگارى دراز بمطالعۀ مثنوى مشغول بوده و «اکثر ابیات مشکله و نکات بدیعۀ» آن را ثبت و قید مى‌نموده و سپس بشرح مثنوى پرداخته است.
مؤلّف در آغاز، نه مقدّمه در شرح و تفسیر و بیان عقاید و اصطلاحات عرفا و صوفیّه مرتّب ساخته است بدین گونه:
 ١ -المقدّمة الاول فى بیان الذّات و الحقیقة و الهویّة و الماهیّة و ما یتعلّق بها و یتفرّع علیها.
 ٢ -المقدّمة الثّانیة فى الوجود و الموجود.
 ٣ -المقدّمة الثّالثة فى مراتب الوجود.
 ۴ -المقدّمة الرّٰابعة فى بیان الصّفات و مظاهرها و نسبتها الى الذّات.
 ۵ -المقدّمة الخامسة فى بیان امّهات الصّفات.
 ۶ -المقدّمة السّادسة فى بیان مظاهر الصّفات.
 ٧ -المقدّمة السّابعة فى سرّ الایجاد و الابداع.
 ٨ -المقدّمة الثّامنة بدان که حق جلّ شأنه جمیع ارواح را پیش از خلقت ابدان در عالم ارواح ایجاد فرموده.
 ٩ -المقدّمة التّاسعة در کیفیّت تعلّق ارواح به ابدان.
این مقدّمات مبتنى است بر آراء و اقوال ابن عربى در کتب خود و نیز صدر الدّین محمّد بن اسحاق قونوى در کتاب مفتاح الغیب و تفسیر سورۀ فاتحه و متأثّر است از مباحثى که داود قیصرى در آغاز شرح فصوص آورده است و با افکار حضرت مولانا چندان ارتباطى ندارد.
و از آن پس مؤلّف شرح مثنوى شریف را آغاز مى‌کند بدین گونه که عدّه‌اى از ابیات را بسلیقۀ خود جدا و نقل مى‌کند و نخست نوا در لغات را شرحى مختصر مى‌کند و آن گاه ابیات مثنوى را شرحى به اشباع و تفصیل باز مى‌گوید که بنیاد آن، عقاید ابن عربى و پیروان اوست و گاهى نیز بگفتار مشایخ متقدّم مانند بایزید و جنید و ابو بکر واسطى متمسّک مى‌شود و از اشعار مولانا و خواجه حافظ و حکیم سنایى و بحسب ندرت از گفتۀ بهاء الدّین محمّد عاملى نظیر مى‌آورد و چون نسخۀ مثنوى که در دست داشته از نسخه‌هاى متداول و تصحیح ناشده بوده بدین جهت در بعضى موارد بتکلّفات نابجا دوچار افتاده است و با این همه چون از اصول تصوّف اطّلاع وسیع داشته و خود نیز اهل سلوک بوده شرح او را مى‌توان در عداد شروح بسیار مفید و بالنّسبه دقیق که بر مثنوى نوشته‌اند محسوب داشت. افسوس که مؤلّف نتوانسته است کار مهمّ خود را بپایان رساند و تنها بشرح دفتر اوّل و دوم از مثنوى توفیق یافته است.
پس از آن که از وجود این نسخۀ نفیس و عزیز که ظاهرا بخطّ مؤلّف است در موزۀ بریتانیا آگاهى یافتم از مخدوم گران مایه جناب آقاى عبّاس آرام (از مردان صدیق و خبیر کشور) که در آن هنگام وظیفۀ خطیر سفارت کبراى دولت شاهنشاهى ایران را در انگلستان بر عهده داشتند تقاضا کردم که عکسى از آن براى من تهیّه فرمایند، ایشان با کمال سعۀ صدر و بنفقۀ خود و بکوشش آقاى دکتر تیمورى رایزن سفارت کبراى شاهنشاهى و بوسیلۀ جناب آقاى مهندس ریاضى رئیس محترم و دانشمند مجلس شوراى ملّى میکروفیلم این نسخه را آماده و براى این ضعیف ارسال فرمودند تا بى‌دغدغۀ خاطر بدست بنده رسید و بدین مناسبت لازم مى‌دانم که ازین هر سه تن مرد گران مایه سپاس گزارى کنم.
بپایان رسید مقدّمۀ جزو سوم از شرح مثنوى شریف روز پنج شنبه دوم بهمن ماه هزار و سیصد و چهل و هشت هجرى شمسى مطابق چهاردهم ذى القعدۀ هزار و سیصد و هشتاد و نه هجرى قمرى بخامۀ این بندۀ ضعیف بدیع الزمان فروزانفر اصلح اللّٰه حاله و مآله در منزل واقع در خیابان بهار از محلاّت شمال شرقى طهران و الحمد للّه علىٰ ذلک.

فهرست مطالب
 ١ -مقدمۀ مؤلف صفحۀ یک-پنج  ٢ -داستان پیر چنگی صفحۀ  ٩١٣ - ٧۵٣   ٣ -داستان اعرابى و خلیفه  ۴ -جدول خطا و صواب
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
489
آپلود شده توسط:
poorfar
poorfar
1392/06/24
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی شرح مثنوی شریف - جلد 3

تعداد دیدگاه‌ها:
4
تفرقه بر خیزد از شرک و دو یی****وحدت است اندر وجود معنوی
مولانا قرآن را به درستی وبه معنا شنید وفهمید وعمل کرد،چون تمام ابیات دارای شعور هستند ،واثر بخش وزنده .
مولانا صدای قرآن را آنطوری که حضرت ختمی مرتبت دریافت کرد،شنید وزیبا منعکس کرد، الحق رهروی خلف بود وهست.
او شنید اما به گوش جان شنید*** آنچه هو میخواست او آنسان شنید
اهل هر مذهب به او صادق***قوم،هر ملت بر او عاشق
کرده او را مسیحیان محمود*** دیده او را جهود،،خوب ،چو هود
عیس،ی گفته :اوست عیسی ما***موسوی گفته اوست،موسی ما
ملت عشق از همه ی دین ها جداست*** عشقان را ملت ومذهب ،خداست
مثنوی معنوی جهان دیگر است از عرفان وعشق الهی
شرح مثنوی شریف - جلد 3
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک