مونولوگ صیغه! دیالوگ همآغوشی!
نویسنده:
محسن قهاری
امتیاز دهید
.
آیا صیغه موضوعی اخلاقی است؟ همآغوشی بدون اعتقاد دینی و با رضایت طرفین چطور؟ نقش اخلاق در روابط اجتماعی و جنسی چیست؟ آیا با هر دیدی و بدون گفتگو میشود قضاوت کرد؟ تقابل قضاوت و اخلاق در چیست؟ داستانی که خواهید خواند پر از تناقض است...
این نوشته خاکستری را با خجالت نوشتم . شرم از همه کسانی که میروند و پاکت میگیرند و من فقط بغض میکنم و مینویسم ....
همچنین این اثر بدون هیچ جانبداری از دو گروه مذهبی و غیر مذهبی نوشته شد. چرا که از دید هر گروه طرف مقابل متــــهم است. متهمی که دچـــار انحـــراف میشود: طرفی از دین! و سمت دیگر از اخلاق انسانی! و هر کدام نمیتوانند بدون دیدگاه مستقل از خود دفاع کنند.
... و این خواننده است که در هرمنوتیک دارای هر نقد و نظری میتواند باشد... چراکه این داستان بعد از انتشار دیگر از آن من نیست...
طرح جلد : محسن قهاری
اجرا : بهزاد دزفولی – سحر افتخار زاده
بیشتر
آیا صیغه موضوعی اخلاقی است؟ همآغوشی بدون اعتقاد دینی و با رضایت طرفین چطور؟ نقش اخلاق در روابط اجتماعی و جنسی چیست؟ آیا با هر دیدی و بدون گفتگو میشود قضاوت کرد؟ تقابل قضاوت و اخلاق در چیست؟ داستانی که خواهید خواند پر از تناقض است...
این نوشته خاکستری را با خجالت نوشتم . شرم از همه کسانی که میروند و پاکت میگیرند و من فقط بغض میکنم و مینویسم ....
همچنین این اثر بدون هیچ جانبداری از دو گروه مذهبی و غیر مذهبی نوشته شد. چرا که از دید هر گروه طرف مقابل متــــهم است. متهمی که دچـــار انحـــراف میشود: طرفی از دین! و سمت دیگر از اخلاق انسانی! و هر کدام نمیتوانند بدون دیدگاه مستقل از خود دفاع کنند.
... و این خواننده است که در هرمنوتیک دارای هر نقد و نظری میتواند باشد... چراکه این داستان بعد از انتشار دیگر از آن من نیست...
طرح جلد : محسن قهاری
اجرا : بهزاد دزفولی – سحر افتخار زاده
آپلود شده توسط:
mohsen ghahari
1392/06/01
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مونولوگ صیغه! دیالوگ همآغوشی!
با تفسیر شما موافقم.......در دنیای مدرن کارگران جنسی هم حقوق خودشون رو دارند.....از همه مهمتر در دنیای مدرن ذامروزی حتی ایجاد مزاحمت برای یک کارگر جنسی هم ممکن نیست و اونم حق انتخاب داره...حالا به هر دلیلی اگه تو اون راه افتاده اما بازهم هر انتخابی تو دنیا انتخاب هست.....حتی انتخاب نکردن!!!
راستی ماهی جان در دنیای مدرن برای یک انسان بالغ و عاقل و کامل به برادرش چه مربوط هست که چیکار میکند؟؟؟ ببینم شما حاضرید جای خواهر مرد پشت پنجره باشید؟؟؟ یا خواهر سید؟؟؟؟ من اگه مرد بودم با کمال میل دوست داشتم خواهرم نازی باشه...یک زن انتخابگر...اما خدایی حاضر نیستم برادری مثل سید داشته باشم
پام رو از این هم فراتر میذارم و میگم با کمال کیل حاظرم پدر نازی باشم...
ماست چه ربطی داره به دروازه؟
عاطفه یک روسپی قانونیه!
تنها چیزی که برای بدست آوردن عاطفه نیاز داری،یه پاکت پوله و دو تا حمله عربی...
برای بدست آوردن نازی باید عاشق باشی،وفا دار باشی،با شنیدن صدای نگرانش توی تلفن هر کاری از دستت بر میاد براش بکنی...
کسیکه سیگارتو،هر چند هم خیس باشه،باهاش قسمت کنی(از این مفهوم داستان خیلی خوشم اومد،ممنون از ظرافت نویسنده)
عاطفه هیچوقت نمیتونه مثل نازی باشه،عاطفه دروغی توی این داستان نگفت،اما به حتم یک دروغگوئه
و عاطفه هم از سید زیاد بدش نیومد،توی دلش مسخرش کرد،اما بازم بدش نیومد...
آخر داستان زد تو ذوقم،و یه علامت سوال بزرگ برام ایجاد شد
چرا امثال نازی ها برای خلاص شدن از مخمصه هاشون به امثال عاطفه ها نیاز پیدا میکنن؟(قضیه چادر) :stupid:
و شخصیت سید اصلا برام قابل درک نیست،ذهن مخشوشی داره،از افکارش حالم بهم میخوره،صحبتاش رو نمیتونم تحمل کنم،و اگه جای همخونه ی سید باشم،
خودم رو از پنجره ای که جلوش ایستاده بودم مینداختم پایین :))
و از داستان این نکته رو آموختم که همیشه عینکم رو بزنم،خداییش اگه همخونه ی سید عینکشو زده بود،نازی به قرارش میرسید :baaa:
واقعا متاسفم اگه داریم در جامعه ای زندگی میکنیم که نازی بدتر از عاطفه باشه......از سویی بدتر و بهتر معنا و مفهومی نداره.....نازی زندگی خودش رو داره...اختیار خودش رو داره....اما بی زحمت بفرمایید ببینم عاطفه هم می تونه اختیار خودش رو داشته باشه؟؟؟ می تونه یا نه؟؟؟ به طبع اگه می رفت تو خونه ای که هر نوع رفتاری رو از اون می خواستند هم باید تن می داد...اما نازی با عشق با کسی هست.....گیرم هم با این فرد به ازدواج ختم نشد اما می دونه که با اختیار و انتخاب خودش بوده