از طهران تا تهران: جلوههای زندگی، هنر و معماری
نویسنده:
حمید رضا نوروزی طلب
امتیاز دهید
با همکاری کبری عبداللهیمقدم
طراحی و خوشنویسی نشانه از طهران تا تهران صداقت جباری
ترجمه متن از انگلیسی به فارسی دانا غروی، با همکاری کلود کرباسی
ترجمه، مقدمه، شرح عکسها و ویرایش متن انگلیسی علیآریو فرضی
ویراستار فارسی کاظم ساداتاشکوری
عکس های رنگی علی متین
همراه با عکس هایی زیبا که به دو زبان پارسی و انگلیسی به پایتخت ایران همراه با توضیحات و نقشه ها و عکس های رنگی ، در زمینه تاریخچه و هنر و معماری و صنعت و طبیعت پرداخته است .
بیشتر
طراحی و خوشنویسی نشانه از طهران تا تهران صداقت جباری
ترجمه متن از انگلیسی به فارسی دانا غروی، با همکاری کلود کرباسی
ترجمه، مقدمه، شرح عکسها و ویرایش متن انگلیسی علیآریو فرضی
ویراستار فارسی کاظم ساداتاشکوری
عکس های رنگی علی متین
همراه با عکس هایی زیبا که به دو زبان پارسی و انگلیسی به پایتخت ایران همراه با توضیحات و نقشه ها و عکس های رنگی ، در زمینه تاریخچه و هنر و معماری و صنعت و طبیعت پرداخته است .
دیدگاههای کتاب الکترونیکی از طهران تا تهران: جلوههای زندگی، هنر و معماری
سپاس از آپلود کننده عزیز مسعود جان بابت این کتاب ارزشمند گرچه این کتاب همونطور که در توضیحاتش آمده در زمینه تاریخچه و هنر و معماری و صنعت و طبیعت شهر تهران پرداخته است
درود محسن عزیزم
بله مرا نیز به حال و هوای آن فیلم برد
هرچند قسمت داریوش مهرجویی خیلی بهتر از کرم پور بود !
ولی ترانه ی رضا یزدانی که بغض های فروخورده نسلش بود از تهران (یعنی دهه شصتی ها ) ، حقیقتا شنیدنی است...
لینک دانلود آن قسمت انتهای فیلم طهران تهران:
متن لینک
شاد باشید[/quote]
سلام و درود بر تو مسعود عزیز و گرامی
خوش اومدی ..:x
من یه قدم با اجازه ات فراتر ازتو حرکت میکنم ومیگم بغض فروخورده نسلش به غیراز تهران هست وهمه همنسلان (دهه شصت) این جامعه رو میگه ومیشه اینگونه برداشت کرد..
سپاس از بابت لینک زیبا ، دیدنی وشنیدنی ..:x:x
مشتاق دیدار . خیلی خوشحالم از دیدنت .
جمعه و دیدن یار زیباست .
خوش باشی عزیز .
سپاس از آپلود کننده عزیز مسعود جان بابت این کتاب ارزشمند گرچه این کتاب همونطور که در توضیحاتش آمده در زمینه تاریخچه و هنر و معماری و صنعت و طبیعت شهر تهران پرداخته است [/quote]
درود محسن عزیزم
بله مرا نیز به حال و هوای آن فیلم برد:)
هرچند قسمت داریوش مهرجویی خیلی بهتر از کرم پور بود !
ولی ترانه ی رضا یزدانی که بغض های فروخورده نسلش بود از تهران (یعنی دهه شصتی ها ) ، حقیقتا شنیدنی است...
حوصله ندارم اما همه ی قصه رو میگم
همه ی قصه رو حتی اونجایی که دوست ندارم
بزار صحبت کنیم این بار جای این که بنویسیم
راجع به دو جین سوالو یه سری عقده ی بدخیم
می دونم که دیگه مردم مرگ من موقتی نیست
این جواز دفن و کفن یه صدای لعنتی نیست
توی این بحبوحه ی شک وسط این همه بحران
خودمو گوشه ی آسفالت جا گذاشتم تو اتوبان
ژست بی خوابی منگی واسه من نگیر دوباره
کسی که جلوت نشسته عصبی و لت و پاره
من دیگه اصلا نمیخوام تیغو رو رگم بسُرم
پایتخت دود و گوگرد قهرمان قصه ی مرگ
اگه عاشقت نبودم پا نمی داد این ترانه
بی خیال بد بیاری ، زنده باد این عاشقانه
خط موشکو تو دستت نسل من خط کشی می کرد
واسه انفجار قلبت شعر من خودکشی می کرد
جعبه جعبه استخونو غم پرچمای بی باد
کودکی نسل ما رو به قرنطینه فرستاد
من با زندگیو شعرم یا با تو شوخی نداشتم
واسه تو شوخی بودیم ما خیلی تلخه سرنوشتم !
حالا هی غلط بگیر از دیکته های نانوشته ام
یا که اوراق بهادار بده جای سرنوشتم
اگه عاشقت نبودم پا نمی داد این ترانه
بی خیال بد بیاری ، زنده باد این عاشقانه
بین این صد تا اتوبان یه مسیر منحنی نیست
که کسی پشت سرم هی نده فرمان واسه ی ایست
وقتی آژیر رو کشیدن توی گوش لت و پارم
خودم عین بمب دستی شعرم هم شد انفجارم
یه نفر رو در و دیوار خون خاطره می پاشه
یه نفر که میگه این بار بزار انگشت رو رو ماشه
خیلی ساده نرسیدی سر صحنه واسه اجرا
انگاری که محض خنده گرگه زد به گله ی ما
اگه چیزیو نگفتم توی خاطرم نمونده
متاسفم که ذهنم خاک قصه رو تکونده
تسمه ی دلم برید و من از اون دقیقه لالم
یه سری تصویر موهوم ساخته میشه تو خیالم
ببین این زخمای کهنه دیگه پانسمان نمیشن
شدن عین تیر آخر وسط جمجمه ی من
منزوی شو توی قلبت ،یاد کارون شب دجله
سر کوچه های بن بست ، یاد حجله پشت حجره
بچه های خاک و بارون، یادته ریختن تو میدون
مادراشون پشت شیشه، پدراشون ته دالون
پس چرا با تو غریبست، نسل بی خاطره ی من
یادمون نیست که چه جوری، واسه همدیگه می مُردن
پاش بیفته باز دوباره، روی مغربت می بارم
باز توی منطقه ی مین ، دست و پامو جا می ذارم . . .
اگه عاشقت نبودم، پا نمی داد این ترانه
بی خیال بد بیاری، زنده باد این عاشقانه
اسم پایتختو با خون ، می نویسم واسه یادداشت
تنها چیزی که تو دنیا ، روی پاهام نگهم داشت
سر و ته کنم تو جاده ، مقصدم تهش همین جاست
وسط برجای تهرون ، ازدحام شعر و رویاست
می گذره این روزا از ما ، ما هم از گلایه هامون
عادی می شن این حوادث ، اگه سختن اگه آسون
توی پاییزمجاور ، وسطای ماه آذر
شد قرارمون که با هم ، بزنیم به سیم آخر.
لینک دانلود آن قسمت انتهای فیلم طهران تهران:
متن لینک
شاد باشید:x
سپاس از آپلود کننده عزیز مسعود جان بابت این کتاب ارزشمند گرچه این کتاب همونطور که در توضیحاتش آمده در زمینه تاریخچه و هنر و معماری و صنعت و طبیعت شهر تهران پرداخته است :-):x
باسپاس از زحمتی که برای آپلود کتاب کشیدید
بسیار زیبا وجامع توضیحات را درج کرده اید