درآمدی بر تاریخ قرآن
نویسنده:
ریچارد بل
مترجم:
بهاالدین خرمشاهی
امتیاز دهید
بازنگری : و . مونتگمری وات
برای توضیح از مقدمه ی مترجم بزرگوار، بهاءالدین خرمشاهی که خود قرآن پژوهی بزرگ است ؛ کمک میگیریم:
بدون هیچ حماسهسرایى و لفاظى توخالى، نه از روى غیرت مسلمانى (که ممدوح است اما در کار و بار تحقیق و تحقیق علمى به کار نمىآید) و نه از روى جزماندیشى (که ممدوح نیست، و ترکیب درستى هم نیست، زیرا جزم یعنى قبول تقلیدى صرف، بدون اندیشه که چونوچرا و تحلیل و تعقل و استدلال لازم دارد، مگر آنکه جزم را به معناى قطع و یقین بگیرند، اما بههرحال در عرف امروز فارسى، یا معنا یا فحواى منفى دارد) با نظر به گفتههاى محققانۀ محققان فرهنگ/تمدنشناس و اسلامشناس، عرض مىکنم که پیامبر ما حضرت محمد مصطفى (ص) را مؤثرترین شخصیتى که تاریخ بشر به خود دیده است و چهرۀ فرهنگ و تمدن و جغرافیاى معرفتى و تاریخ معرفت را دگرگون و متحول و متکامل کرده است، ارزیابى کردهاند [ از جمله-کتاب صدچهره که به فارسى هم ترجمه شده است و به گمانم بیش از یکدو- دهه از تألیف آن نمىگذرد ]. در مورد قرآن کریم و اثر تمدنآفرین و انسانساز و فرهنگپرور آن نیز از میان دهها و صدها قول از امثال ناپلئون که به ولتر، به خاطر تصویر نه چندان مطلوب و حتى نه چندان تاریخى، و غیر منصفانه که از ایشان عرضه داشته بود، صمیمانه اعتراض مىکرد و هم عصر و مصاحبش گوته [ مطلقا یکى از بزرگترین نوابغ بشرى که آثار علمى و هنرى و متنوع او -از جمله نامههایش که در حدود ١۴٠٠٠ فقره است-به حدود ١۵٠ کتاب، و بل بیشتر، بالغ مىشود و طبعهاى عدیده دارد، کلمات والا و گوهرین و گوهرشناسانهاى دربارۀ حضرت (ص) و قرآن کریم دارد. او حتى مقدارى عربى آموخته بود-و قصد کامل آموختن داشت-تا قرآن را به عربى بخواند، و یکدو کتابت ملیح از کلمۀ مقدس بسم اللّه الرحمن الرحیم به خط عربى از او به یادگار مانده است ].
ابتدا سخن مؤلف را که از بزرگترین و منصفترین و محققترین اسلامشناسان زنده (بیش از نود سالۀ) امروز جهان است و سیرۀ نبوى مهمى دارد و بیش از ده کتاب، در معرفى کلام اسلامى، یا جستوجوى بهترین شیوههاى برقرارى ارتباط و گفتوگو بین دو دین الهى و ابراهیمى مسیحیت و اسلام نوشته، از جمله کتابى به نام وحى اسلامى و جهان جدید، یعنى و. مونتگمرى وات W. Montgomery Watt ، مستشرق و اسلامپژوه بزرگ اسکاتلندى، نقل مىکنیم. او استادى به نام ریچارد بل R. Bell داشت که ترجمۀ قابل توجه و شیوایى، همراه با توضیحات، در دو جلد از قرآن کریم به انگلیسى به عمل آورده که در آن سعى در باز-آرایى انتقادى [ یا تجدید ترتیب و توالى سنتى ]قرآن کریم اعمال شده است. او (بل) مقدمهاى نیز بر [ ترجمۀ ]قرآن خود نوشته است با عنوان: Qur?an Introdution to the Holy ، (که شرحش خواهد آمد) .
ریچارد بل سالیان سال در اسلامپژوهى و قرآنپژوهى سابقه داشت. او استاد زبان و ادب عربى در دانشگاه ادینبورو/ادینبورگ Edinburg اسکاتلند بود. او مانند اسلامشناس سلف خود، تئودور نولدکه ( ١٨٣۶ - ١٩٣٠ م) مستشرق آلمانى [ هم اسلامشناس و هم ایرانشناس ]که به اذعان همۀ قرآنپژوهان غربى، نخستین «تاریخ قرآن» را در عصر جدید با استفاده از آخرین شیوههاى نقد و شناخت متون و متنپژوهى تاریخى/فقه اللغه، تدوین کرده است. [ او پژوهندهاى نستوه و نمونهاى از سختکوشى و نستوهى و «بسیاردانى» قدمایى بود که یک نشانهاش دانستن چهارده پانزده زبان قدیم و جدید و غربى و شرقى (از جمله عربى و فارسى) بود. ]قرآن را صرفا متنى تاریخى مانند معلقات سبع یا شاهنامۀ فردوسى مىشمرد، و تا مىتوانست جنبۀ وحیانى و قدسى قرآن را نادیده مىگرفت، مگر آنجا که ناچار شده از وحى و ماهیت آن سخن بگوید (در این باره اشارۀ تکمیلى خواهد آمد) .
او از آنجا که مانند اغلب ادبا و ادبپژوهان و مستشرقان، گسستهنمایى ظاهرى و تنوع بىسابقۀ مضامین و معانى قرآنى را که در یک سوره (و اغلب سورهها، جز سور کوتاه و مکّى) به نظر اغلب ما مسلمانان، بهویژه قرآنشناسان مسلمان، از جاحظ تا حافظ، سرمنشأ و مبناى بیان اعجازآمیز قرآن، و حد نهایى فصاحت قابل فهم براى بشر-نه لزوما دانشمندان عالىمقام، بلکه مردم صاحب عقل و ذوق سلیم از عهد نزول وحى که سبک و لحن و بیان سهل و ممتنع قرآن برایشان تکاندهنده، و لذا مفهوم و مطبوع بوده تا عربزبانان و عربىدانان متعارف امروز-طبیعى بوده و هست، براى او «غریب» مىنموده، و زبان و بیان آن را مانند کتب مقدس پیشین، از جمله عهدین/تورات و انجیل، بهصورت خطى و عادى نمىیافته، لذا تصور مىکرده این طرز و طراز نوین-که این بنده در مقالۀ «قرآن و اسلوب هنرى حافظ» ، در کتاب ذهن و زبان حافظ راز و رمزش را طرح و بهقدر بضاعت خود، هنرىتر و مهمتر بودن این «سبک حلقوى» را از سبک خطى/عادى مکتوبات مقدس یا غیر مقدس دیگر نشان دادهام-برطبق نظرى که حتى شاگرد ارشد و بازنگرنده و بازنگارندۀ همین کتاب (و. وات) نمىپذیرد، و با ادلۀ متین، همچون یک قرآنشناس برجستۀ مسلمان، حدسیات و آراى شاذّ و بىدلیل او را رد مىکند، از برهمخوردن/برهم خورده بودن وحى مکتوب بر نوشتافزارهاى ابتدایى موجود در حوزۀ زندگى حضرت ختمى مرتبت (ص) چون چرم، استخوان پهندنده، سنگ لوحهاى ورقهورقهشدۀ سنگ و سفال، لیف خرما و به احتمال ضعیفتر پاپیروس و به احتمال ضعیفتر از آن: «کاغذ» [ لااقل به قرینۀ اینکه در قرآن کریم دو بار کلمۀ قرطاس و یکبار جمع آن، قراطیس به کار رفته است، و هرچه بوده در حد همان چرم و پاپیروسهاى حصیرگونه بوده است ]سخن مىگوید و بر آن است که به دلایل گوناگون، این اختلال یعنى-العیاذ باللّه-درهم برهم شدن توالى گروه آیات و عبارات قرآنى رخ داده، لذا بر مبناى این برداشت نادرست، نظریۀ بازشناسى و -بازآرایى انتقادى وحى دستنخورده و جابهجا نشدۀ اولیه را پیش نهاده، و قرآن ترجمهشدۀ او، در چاپ اول هم -بازآرایى/تجدید آرایش یا «چینش» آیات و عبارات-از نظر او-را دارد و هم توضیحات و توجیهات لازم از نظر مترجم صاحب این نگرش و این روش را؛ و چون حتى خودش هم از نتیجۀ کار راضى نبوده، اگرچه صرف ترجمه و نثر ترجمهاش جزو ترجمههاى خوب و شیواى انگلیسى به حساب مىآید، لذا در سال ١٩۵٣ ، اواخر حیاتش، طبق حدسى که شاگرد ارشد و بلکه دستیار عالىمقام او، و. مونتگمرى وات مىزند، از گردآورى نه چندان سنجیدۀ درسهایش کتاب مقدمۀ حاضر را منتشر مىکند که با تهذیب و تحریر و اصلاح و گسترش پروفسور وات به یک کتاب طراز اول و بىعیب و ایراد تبدیل شده که وات حتى آنجاها که در آن چند ایراد عقیدتى/کلامى (نظیر تعریف و منشأ وحى) دیده، همه را رفع کرده چنانکه سرانجام هم قرآنشناسان جهان اسلام و قرآنپژوهان مسلمان با وات موافقند و هم وات با آنها که هم در مقدمه آورده و هم در پى-گفتار پایانى کتاب. نیز بنابه ضرورت بنده هم در ترجمۀ فارسى یک یا دو مورد-در سراسر کتاب-یادداشت توضیحى یا انتقادى آوردهام.
استاد و. مونتگمرى وات که امروزه از والامقامترین و برجستهترین و همدلترین اسلامشناسان [ به ویژه سیره و قرآنپژوهان ]در جهان غرب، و طبعا از نظر کار و کارنامه و رویکرد و رهیافت دینپژوهى است و نظر به ارج و اعتبار و احترامى که محققان مسلمان براى ایشان قائلند، مقام شامخترى از استاد خود (ریچارد بل) دارد، دریغش مىآید که این «مقدمه [ بر ترجمۀ ]قرآن» که اثرى ارزشمند است، اما غث و سمین دارد، ناویراسته و چند گام عقب از تحقیقات پیشرفتۀ قرآنى جهانى باشد؛ لذا مىگوید:
«. . . در یکدو نکته هست که من نمىتوانم نظریههاى او را دربارۀ قرآن بپذیرم و آنها را در مقالهاى تحت عنوان"تاریخیابى [ جمع و تدوین ]قرآن، بازنگرى و نقد نظریههاى ریچارد بل"(در نشریۀ انجمن همایونى آسیایى، ١٩۵٧ ، ۴۶ - ۵۴ ) بیان کردهام. بالنتیجه این روش به نظرم بهتر آمد که همانند فریدریش شوالى [ Schwally F. مستشرق و قرآنشناس آلمانى و شاگرد نولدکه که اثر او (تاریخ قرآن) را بهسازى، و پس از رفع نواقص، با افزایش و پیرایش بسیار منتشر و در واقع آن را احیا و پذیرفتنى (تر) کرد ]رفتار کنم؛ یعنى در سراسر این بازنگرى و بازنگارى به نام خود سخن بگویم [ یعنى راوى «من» باشم ]و به استادم ریچارد بل به صورت سوم شخص اشاره کنم، به ویژه در جاهایى که با نظر او مخالفت دارم. این خدمت خالصانه، به چنین دانشمندى در واقع مستلزم جدّى گرفتن آراء و اندیشههاى او و نقادى آزادانه و صریح آنهاست. امیدوارم این بازنگرى و بازنگارى، نسل جدید محققان را در شناخت اهمیت تجزیه و تحلیل سختکوشانۀ بل از قرآن یارى برساند. . .» .
(نقل از پیشگفتار استاد وات، صفحۀ اول) .
نیز به این نمونه از دقت نظر، انصاف علمى، و همدلى بىهمتاى او توجه فرمایید:
«وارد کردن یک تغییر عمده در صورت بیان، یعنى ظاهر تعبیر او [ در مورد قرآن کریم ]به نظرم مطلوب آمد. و آن این است که بل در سخن گفتن از قرآن به عنوان اثر طبع حضرت محمد [ ص ]، از پیشروان اروپایىاش، لااقل در همین مقدمه تبعیت کرده است. اما با چند اظهار نظر که از خود او شنیدم، به این نتیجه رسیدم که او به میزان معتنابهى با برداشتهایى که من دربارۀ[ صدق و صحت ] پیامبرى حضرت محمد [ ص ]، بیش از همه در کتاب وحى اسلامى در جهان جدید Islamic Revelation in Modern World عرضه داشته بودم، همدلى و موافقت دارد.
با افزایش عظیم تماسهاى بین مسلمانان و مسیحیان در طى ربع قرن اخیر، دیگر این امر براى هر محقق مسیحى الزامى شده است که به عبث خوانندگان مسلمان را نرنجاند، بلکه تا آنجا که مقدور است، احتجاجاتش را در هیئتى که براى آنان پذیرفتنى است، عرضه بدارد. اینک ادب و جهاننگرى مسالمتجویانه قطعا ایجاب مىکند که ما نباید از قرآن به عنوان فرآوردۀ ذهن و ضمیر حضرت محمد [ ص ]سخن بگوییم؛ بلکه من بر آنم که تحقیق سالم [ و پژوهشگرى بىطرفانه ]هم همین را حکم مىکند. بنابراین من همۀ عبارات و تعبیراتى را که به تصریح یا تلویح مىرسانده است که حضرت محمد [ ص ]مؤلف قرآن بوده، همچنین آنهایى را که از «منابع» الهام و اقتباس او، و از عوامل مؤثر بر او سخن مىگفته است، تغییر داده یا حذف کردهام. . .» (پیشگفتار پروفسور وات، صفحۀ دوم) و البته مىافزاید که «از سوى دیگر من معتقدم که موجه است اگر ما از «تأثیرات» جهان خارج بر محیط عربستان سخن بگوییم. . .» (همانجا) .
سخن آخر
همو در اولین جملۀ پیشگفتار خود در باب اهمیت قرآن کریم در کل تاریخ تمدن و فرهنگ انسانى مىگوید: «نادرند کتابهایى که تأثیر/نفوذ ژرفتر و گستردهترى از قرآن بر روح و روان بشر باقى گذاشته باشند.»
دیگر با این حسن ختام «پیشگفتار مترجم» را به پایان مىبرم. فقط نظر به دامنۀ وسعت معانى و عمق تحقیق این اثر که یک نگاه گذرا به فهرست مندرجات، نمایانگر آن است، چنین نیست که فقط در حکم مقدمهاى که ریچارد بل بریا براى توجیه ترجمۀ خود از قرآن کریم و نظریه (هاى) غریب و گاه خارق اجماعش باشد، که همه به لطف بازنگرى و بازنگارى پروفسور وات، تعدیل و اصلاح شده است، بلکه بیش از آن و به واقع یک تاریخ و تحلیل تمام و کمال از قرآن کریم و شرح معانى و معنویت این کتاب قدسى عظیم و طرح دهها مسئلۀ مهم و ذىربط در علوم قرآنى و براى قرآنپژوهان ایران و جهان است و خوانندگان فرهیخته با مطالعۀ این کتاب، صدق این مدعا را ملاحظه خواهند فرمود. لذا نام ترجمۀ فارسى کتاب را-که ابتدا با عنوان مقدمه بر ترجمۀ قرآن، فصل به فصل از شمارۀ اول تا یازدهم ترجمان وحى، نشریۀ تخصصى قرآنى «مرکز ترجمۀ قرآن مجید به زبانهاى خارجى» چاپ شده-با توجه به ملاحظات پیشگفته و نظر به محتویات کتاب، با مشورت مدیریت محترم و صاحبنظر «مرکز» و سایر صاحبنظران، به درآمدى بر تاریخ قرآن، که بسیار دقیقتر و با درونمایۀ اثر همخوانتر است، تغییر دادیم.
در پایان، و قبل از اداى فریضۀ یاد و سپاس و تشکر از سروران و همکاران، قول یکى از محققان نامدار مسلمان-دکتر م. خدّورى-را که برگرفته از نقد و نظر ایشان دربارۀ این کتاب است، نقل مىکنیم:
مقدمه بر ترجمۀ قرآن، اثر ریچارد بل، با بازنگرى و بازنگارى ]and enlarged[ completelly revised-[ چاپ مرکز نشر دانشگاه ادینبورو/ادینبورگ) کاملترین و همدلانهترین تحقیق از کتاب مقدس مسلمانان، [ در میان همۀ آثار مشابه ]به زبانهاى غربى است.»
فهرست مطالب
پیشگفتار مترجم ٩
پیشگفتار طبع ویراسته ١٧
فصل اوّل: زمینۀ تاریخى ١ . اوضاع و احوال جهانى ٢٣
٢ . زندگى در عربستان ٢٧
٣ . سیر و سلوک حضرت محمد [ ص ] ٣۵
پیوست (الف) ۴٠
پیوست (ب) ۴١
فصل دوم: تجربۀ پیامبرى حضرت محمّد (ص)
١ . رد و انکار نبوت حضرت (ص) ۴۵
٢ . توصیفات قرآنى از وحى و نبوت ۴٨
٣ . مفهوم نقش رسالت ۵١
۴ . ثبت و کتابت قرآن مجید ۵٧
فصل سوم: تاریخ متن قرآن ١ . جمع و تدوین قرآن کریم ٧١
الف. جمعآورى قرآن در زمان و به فرمان ابو بکر ٧١
ب. جمع و تدوین در روزگار عثمان ٧۴
٢ . مصحفهاى پیش از مصحف عثمانى ٧۶
٣ . کتابت قرآن و مطالعات متن پژوهشى نخستین ٨٠
۴ . اعتبار و کامل بودن قرآن ٨۴
فصل چهارم: هیئت ظاهرى قرآن ١ . نام (هاى) قرآن و تقسیمات عبادى آن ٩۵
٢ . سورهها و آیات ٩۶
٣ . حروف مقطّعۀ اسرارآمیز ١٠١
۴ . هیئت خطابى قرآن ١٠۵
فصل پنجم: ویژگىهاى سبک قرآنى ١ . فاصلهها (سجعها) ، و ترجیعها ١١٣
٢ . صور مختلف آموزشى ١٢٠
الف. شعارها یا پندها ١٢٠
ب. گفتارهاى کاهنان ١٢٢
پ. عبارات خطابى و داراى قید زمان ١٢۴
ت. صحنههاى نمایشى ١٢۶
ث. حکایات و تمثیلات ١٢٧
ج. تشبیهات ١٢٨
چ. استعارات ١٢٩
٣ . زبان قرآن ١٢٩
فصل ششم: تدوین قرآن ١ . نظریۀ نسخ و امکان تجدید نظر ١٣٧
٢ . شواهد تجدید نظر ١۴٠
٣ . فرضیۀ بل در باب اسناد مکتوب ١۵۵
الف. فرضیه ١۵۵
ب. نقد این فرضیه ١۶٠
فصل هفتم: تعیین زمان سورههاى قرآن ١ . نظرگاههاى سنتى اسلامى در باب تعیین تاریخ ١۶٧
٢ . نظریههاى اروپایى در مورد تعیین تاریخ ١۶٩
٣ . توالى اندیشه به عنوان راهنمایى براى تعیین تاریخ ١٧۵
فصل هشتم: اسامى و اوصاف پیام وحیانى ١ . آیات ١٨٨
٢ . قصص دربردارندۀ مکافات الهى: المثانى ١٩۴
٣ . قرآن ٢٠۵
۴ . کتاب ٢١١
۵ . سایر نامهاى قرآن ٢١۵
فصل نهم: آموزههاى قرآن ١ . آموزۀ وحدانیت خدا ٢٢١
٢ . سایر موجودات روحانى ٢٢٧
٣ . نبوت؛ ادیان دیگر ٢٣١
۴ . آموزۀ قیامت/معاد ٢٣۴
۵ . احکام و مقررات مربوط به زندگى اجتماعى ٢٣٩
الف. نیایش یا عبادت ٢٣٩
ب. وجوهات شرعى و زکات ٢۴٠
پ. روزۀ ماه رمضان ٢۴١
ت. زیارت حج ٢۴١
ث. ازدواج و طلاق ٢۴٢
ج. ارث ٢۴٣
چ. احکام و مقررات مربوط به خوراکىها ٢۴٣
ح. شرب خمر ٢۴۴
خ. ربا ٢۴۴
د. احکام متفرقه ٢۴۵
فصل دهم: پژوهشهاى مسلمانان پیرامون قرآن ١ . تفسیرنگارى ٢۴٩
٢ . متکلّمان ٢۵٣
فصل یازدهم: قرآن و پژوهشهاى شرقشناسى ١ . ترجمهها و قرآنپژوهىها ٢۵٩
٢ . مسائلى که محققان غیر مسلمان با آن مواجهند ٢٧٠
الف. مسئلۀ حقیقت و حقانیت ٢٧٠
ب. مسئلۀ منابع ٢٧۴
ویژگىها :
١ -در مباحثى که مطرح نموده دیدگاههاى مختلف را نقل و مورد نقد و بررسى قرار داده است
٢ -در فصل اول براى توضیح و جایگاه وحى و نقش آن در زندگى مسلمانان،اوضاع و احوال مردم عربستان و نحوهء زندگى آنها مورد بررسى قرار گرفته است. ٣
-در فصل پنجم برخى از ویژگیهاى مربوط به سبک قرآن در بیان مطالب همچون استعاره،تشبیه و تمثیلات،به خوبى مورد بررسى و توضیح داده شده است
۴ -مطالب کتاب ساده و روان است بطورى که براى عموم قرآن پژوهان قابل استفاده مىباشد و این به علت ترجمهء متن کتاب است که از طرف مترجم صورت گرفته است[/ .
بیشتر
برای توضیح از مقدمه ی مترجم بزرگوار، بهاءالدین خرمشاهی که خود قرآن پژوهی بزرگ است ؛ کمک میگیریم:
بدون هیچ حماسهسرایى و لفاظى توخالى، نه از روى غیرت مسلمانى (که ممدوح است اما در کار و بار تحقیق و تحقیق علمى به کار نمىآید) و نه از روى جزماندیشى (که ممدوح نیست، و ترکیب درستى هم نیست، زیرا جزم یعنى قبول تقلیدى صرف، بدون اندیشه که چونوچرا و تحلیل و تعقل و استدلال لازم دارد، مگر آنکه جزم را به معناى قطع و یقین بگیرند، اما بههرحال در عرف امروز فارسى، یا معنا یا فحواى منفى دارد) با نظر به گفتههاى محققانۀ محققان فرهنگ/تمدنشناس و اسلامشناس، عرض مىکنم که پیامبر ما حضرت محمد مصطفى (ص) را مؤثرترین شخصیتى که تاریخ بشر به خود دیده است و چهرۀ فرهنگ و تمدن و جغرافیاى معرفتى و تاریخ معرفت را دگرگون و متحول و متکامل کرده است، ارزیابى کردهاند [ از جمله-کتاب صدچهره که به فارسى هم ترجمه شده است و به گمانم بیش از یکدو- دهه از تألیف آن نمىگذرد ]. در مورد قرآن کریم و اثر تمدنآفرین و انسانساز و فرهنگپرور آن نیز از میان دهها و صدها قول از امثال ناپلئون که به ولتر، به خاطر تصویر نه چندان مطلوب و حتى نه چندان تاریخى، و غیر منصفانه که از ایشان عرضه داشته بود، صمیمانه اعتراض مىکرد و هم عصر و مصاحبش گوته [ مطلقا یکى از بزرگترین نوابغ بشرى که آثار علمى و هنرى و متنوع او -از جمله نامههایش که در حدود ١۴٠٠٠ فقره است-به حدود ١۵٠ کتاب، و بل بیشتر، بالغ مىشود و طبعهاى عدیده دارد، کلمات والا و گوهرین و گوهرشناسانهاى دربارۀ حضرت (ص) و قرآن کریم دارد. او حتى مقدارى عربى آموخته بود-و قصد کامل آموختن داشت-تا قرآن را به عربى بخواند، و یکدو کتابت ملیح از کلمۀ مقدس بسم اللّه الرحمن الرحیم به خط عربى از او به یادگار مانده است ].
ابتدا سخن مؤلف را که از بزرگترین و منصفترین و محققترین اسلامشناسان زنده (بیش از نود سالۀ) امروز جهان است و سیرۀ نبوى مهمى دارد و بیش از ده کتاب، در معرفى کلام اسلامى، یا جستوجوى بهترین شیوههاى برقرارى ارتباط و گفتوگو بین دو دین الهى و ابراهیمى مسیحیت و اسلام نوشته، از جمله کتابى به نام وحى اسلامى و جهان جدید، یعنى و. مونتگمرى وات W. Montgomery Watt ، مستشرق و اسلامپژوه بزرگ اسکاتلندى، نقل مىکنیم. او استادى به نام ریچارد بل R. Bell داشت که ترجمۀ قابل توجه و شیوایى، همراه با توضیحات، در دو جلد از قرآن کریم به انگلیسى به عمل آورده که در آن سعى در باز-آرایى انتقادى [ یا تجدید ترتیب و توالى سنتى ]قرآن کریم اعمال شده است. او (بل) مقدمهاى نیز بر [ ترجمۀ ]قرآن خود نوشته است با عنوان: Qur?an Introdution to the Holy ، (که شرحش خواهد آمد) .
ریچارد بل سالیان سال در اسلامپژوهى و قرآنپژوهى سابقه داشت. او استاد زبان و ادب عربى در دانشگاه ادینبورو/ادینبورگ Edinburg اسکاتلند بود. او مانند اسلامشناس سلف خود، تئودور نولدکه ( ١٨٣۶ - ١٩٣٠ م) مستشرق آلمانى [ هم اسلامشناس و هم ایرانشناس ]که به اذعان همۀ قرآنپژوهان غربى، نخستین «تاریخ قرآن» را در عصر جدید با استفاده از آخرین شیوههاى نقد و شناخت متون و متنپژوهى تاریخى/فقه اللغه، تدوین کرده است. [ او پژوهندهاى نستوه و نمونهاى از سختکوشى و نستوهى و «بسیاردانى» قدمایى بود که یک نشانهاش دانستن چهارده پانزده زبان قدیم و جدید و غربى و شرقى (از جمله عربى و فارسى) بود. ]قرآن را صرفا متنى تاریخى مانند معلقات سبع یا شاهنامۀ فردوسى مىشمرد، و تا مىتوانست جنبۀ وحیانى و قدسى قرآن را نادیده مىگرفت، مگر آنجا که ناچار شده از وحى و ماهیت آن سخن بگوید (در این باره اشارۀ تکمیلى خواهد آمد) .
او از آنجا که مانند اغلب ادبا و ادبپژوهان و مستشرقان، گسستهنمایى ظاهرى و تنوع بىسابقۀ مضامین و معانى قرآنى را که در یک سوره (و اغلب سورهها، جز سور کوتاه و مکّى) به نظر اغلب ما مسلمانان، بهویژه قرآنشناسان مسلمان، از جاحظ تا حافظ، سرمنشأ و مبناى بیان اعجازآمیز قرآن، و حد نهایى فصاحت قابل فهم براى بشر-نه لزوما دانشمندان عالىمقام، بلکه مردم صاحب عقل و ذوق سلیم از عهد نزول وحى که سبک و لحن و بیان سهل و ممتنع قرآن برایشان تکاندهنده، و لذا مفهوم و مطبوع بوده تا عربزبانان و عربىدانان متعارف امروز-طبیعى بوده و هست، براى او «غریب» مىنموده، و زبان و بیان آن را مانند کتب مقدس پیشین، از جمله عهدین/تورات و انجیل، بهصورت خطى و عادى نمىیافته، لذا تصور مىکرده این طرز و طراز نوین-که این بنده در مقالۀ «قرآن و اسلوب هنرى حافظ» ، در کتاب ذهن و زبان حافظ راز و رمزش را طرح و بهقدر بضاعت خود، هنرىتر و مهمتر بودن این «سبک حلقوى» را از سبک خطى/عادى مکتوبات مقدس یا غیر مقدس دیگر نشان دادهام-برطبق نظرى که حتى شاگرد ارشد و بازنگرنده و بازنگارندۀ همین کتاب (و. وات) نمىپذیرد، و با ادلۀ متین، همچون یک قرآنشناس برجستۀ مسلمان، حدسیات و آراى شاذّ و بىدلیل او را رد مىکند، از برهمخوردن/برهم خورده بودن وحى مکتوب بر نوشتافزارهاى ابتدایى موجود در حوزۀ زندگى حضرت ختمى مرتبت (ص) چون چرم، استخوان پهندنده، سنگ لوحهاى ورقهورقهشدۀ سنگ و سفال، لیف خرما و به احتمال ضعیفتر پاپیروس و به احتمال ضعیفتر از آن: «کاغذ» [ لااقل به قرینۀ اینکه در قرآن کریم دو بار کلمۀ قرطاس و یکبار جمع آن، قراطیس به کار رفته است، و هرچه بوده در حد همان چرم و پاپیروسهاى حصیرگونه بوده است ]سخن مىگوید و بر آن است که به دلایل گوناگون، این اختلال یعنى-العیاذ باللّه-درهم برهم شدن توالى گروه آیات و عبارات قرآنى رخ داده، لذا بر مبناى این برداشت نادرست، نظریۀ بازشناسى و -بازآرایى انتقادى وحى دستنخورده و جابهجا نشدۀ اولیه را پیش نهاده، و قرآن ترجمهشدۀ او، در چاپ اول هم -بازآرایى/تجدید آرایش یا «چینش» آیات و عبارات-از نظر او-را دارد و هم توضیحات و توجیهات لازم از نظر مترجم صاحب این نگرش و این روش را؛ و چون حتى خودش هم از نتیجۀ کار راضى نبوده، اگرچه صرف ترجمه و نثر ترجمهاش جزو ترجمههاى خوب و شیواى انگلیسى به حساب مىآید، لذا در سال ١٩۵٣ ، اواخر حیاتش، طبق حدسى که شاگرد ارشد و بلکه دستیار عالىمقام او، و. مونتگمرى وات مىزند، از گردآورى نه چندان سنجیدۀ درسهایش کتاب مقدمۀ حاضر را منتشر مىکند که با تهذیب و تحریر و اصلاح و گسترش پروفسور وات به یک کتاب طراز اول و بىعیب و ایراد تبدیل شده که وات حتى آنجاها که در آن چند ایراد عقیدتى/کلامى (نظیر تعریف و منشأ وحى) دیده، همه را رفع کرده چنانکه سرانجام هم قرآنشناسان جهان اسلام و قرآنپژوهان مسلمان با وات موافقند و هم وات با آنها که هم در مقدمه آورده و هم در پى-گفتار پایانى کتاب. نیز بنابه ضرورت بنده هم در ترجمۀ فارسى یک یا دو مورد-در سراسر کتاب-یادداشت توضیحى یا انتقادى آوردهام.
استاد و. مونتگمرى وات که امروزه از والامقامترین و برجستهترین و همدلترین اسلامشناسان [ به ویژه سیره و قرآنپژوهان ]در جهان غرب، و طبعا از نظر کار و کارنامه و رویکرد و رهیافت دینپژوهى است و نظر به ارج و اعتبار و احترامى که محققان مسلمان براى ایشان قائلند، مقام شامخترى از استاد خود (ریچارد بل) دارد، دریغش مىآید که این «مقدمه [ بر ترجمۀ ]قرآن» که اثرى ارزشمند است، اما غث و سمین دارد، ناویراسته و چند گام عقب از تحقیقات پیشرفتۀ قرآنى جهانى باشد؛ لذا مىگوید:
«. . . در یکدو نکته هست که من نمىتوانم نظریههاى او را دربارۀ قرآن بپذیرم و آنها را در مقالهاى تحت عنوان"تاریخیابى [ جمع و تدوین ]قرآن، بازنگرى و نقد نظریههاى ریچارد بل"(در نشریۀ انجمن همایونى آسیایى، ١٩۵٧ ، ۴۶ - ۵۴ ) بیان کردهام. بالنتیجه این روش به نظرم بهتر آمد که همانند فریدریش شوالى [ Schwally F. مستشرق و قرآنشناس آلمانى و شاگرد نولدکه که اثر او (تاریخ قرآن) را بهسازى، و پس از رفع نواقص، با افزایش و پیرایش بسیار منتشر و در واقع آن را احیا و پذیرفتنى (تر) کرد ]رفتار کنم؛ یعنى در سراسر این بازنگرى و بازنگارى به نام خود سخن بگویم [ یعنى راوى «من» باشم ]و به استادم ریچارد بل به صورت سوم شخص اشاره کنم، به ویژه در جاهایى که با نظر او مخالفت دارم. این خدمت خالصانه، به چنین دانشمندى در واقع مستلزم جدّى گرفتن آراء و اندیشههاى او و نقادى آزادانه و صریح آنهاست. امیدوارم این بازنگرى و بازنگارى، نسل جدید محققان را در شناخت اهمیت تجزیه و تحلیل سختکوشانۀ بل از قرآن یارى برساند. . .» .
(نقل از پیشگفتار استاد وات، صفحۀ اول) .
نیز به این نمونه از دقت نظر، انصاف علمى، و همدلى بىهمتاى او توجه فرمایید:
«وارد کردن یک تغییر عمده در صورت بیان، یعنى ظاهر تعبیر او [ در مورد قرآن کریم ]به نظرم مطلوب آمد. و آن این است که بل در سخن گفتن از قرآن به عنوان اثر طبع حضرت محمد [ ص ]، از پیشروان اروپایىاش، لااقل در همین مقدمه تبعیت کرده است. اما با چند اظهار نظر که از خود او شنیدم، به این نتیجه رسیدم که او به میزان معتنابهى با برداشتهایى که من دربارۀ[ صدق و صحت ] پیامبرى حضرت محمد [ ص ]، بیش از همه در کتاب وحى اسلامى در جهان جدید Islamic Revelation in Modern World عرضه داشته بودم، همدلى و موافقت دارد.
با افزایش عظیم تماسهاى بین مسلمانان و مسیحیان در طى ربع قرن اخیر، دیگر این امر براى هر محقق مسیحى الزامى شده است که به عبث خوانندگان مسلمان را نرنجاند، بلکه تا آنجا که مقدور است، احتجاجاتش را در هیئتى که براى آنان پذیرفتنى است، عرضه بدارد. اینک ادب و جهاننگرى مسالمتجویانه قطعا ایجاب مىکند که ما نباید از قرآن به عنوان فرآوردۀ ذهن و ضمیر حضرت محمد [ ص ]سخن بگوییم؛ بلکه من بر آنم که تحقیق سالم [ و پژوهشگرى بىطرفانه ]هم همین را حکم مىکند. بنابراین من همۀ عبارات و تعبیراتى را که به تصریح یا تلویح مىرسانده است که حضرت محمد [ ص ]مؤلف قرآن بوده، همچنین آنهایى را که از «منابع» الهام و اقتباس او، و از عوامل مؤثر بر او سخن مىگفته است، تغییر داده یا حذف کردهام. . .» (پیشگفتار پروفسور وات، صفحۀ دوم) و البته مىافزاید که «از سوى دیگر من معتقدم که موجه است اگر ما از «تأثیرات» جهان خارج بر محیط عربستان سخن بگوییم. . .» (همانجا) .
سخن آخر
همو در اولین جملۀ پیشگفتار خود در باب اهمیت قرآن کریم در کل تاریخ تمدن و فرهنگ انسانى مىگوید: «نادرند کتابهایى که تأثیر/نفوذ ژرفتر و گستردهترى از قرآن بر روح و روان بشر باقى گذاشته باشند.»
دیگر با این حسن ختام «پیشگفتار مترجم» را به پایان مىبرم. فقط نظر به دامنۀ وسعت معانى و عمق تحقیق این اثر که یک نگاه گذرا به فهرست مندرجات، نمایانگر آن است، چنین نیست که فقط در حکم مقدمهاى که ریچارد بل بریا براى توجیه ترجمۀ خود از قرآن کریم و نظریه (هاى) غریب و گاه خارق اجماعش باشد، که همه به لطف بازنگرى و بازنگارى پروفسور وات، تعدیل و اصلاح شده است، بلکه بیش از آن و به واقع یک تاریخ و تحلیل تمام و کمال از قرآن کریم و شرح معانى و معنویت این کتاب قدسى عظیم و طرح دهها مسئلۀ مهم و ذىربط در علوم قرآنى و براى قرآنپژوهان ایران و جهان است و خوانندگان فرهیخته با مطالعۀ این کتاب، صدق این مدعا را ملاحظه خواهند فرمود. لذا نام ترجمۀ فارسى کتاب را-که ابتدا با عنوان مقدمه بر ترجمۀ قرآن، فصل به فصل از شمارۀ اول تا یازدهم ترجمان وحى، نشریۀ تخصصى قرآنى «مرکز ترجمۀ قرآن مجید به زبانهاى خارجى» چاپ شده-با توجه به ملاحظات پیشگفته و نظر به محتویات کتاب، با مشورت مدیریت محترم و صاحبنظر «مرکز» و سایر صاحبنظران، به درآمدى بر تاریخ قرآن، که بسیار دقیقتر و با درونمایۀ اثر همخوانتر است، تغییر دادیم.
در پایان، و قبل از اداى فریضۀ یاد و سپاس و تشکر از سروران و همکاران، قول یکى از محققان نامدار مسلمان-دکتر م. خدّورى-را که برگرفته از نقد و نظر ایشان دربارۀ این کتاب است، نقل مىکنیم:
مقدمه بر ترجمۀ قرآن، اثر ریچارد بل، با بازنگرى و بازنگارى ]and enlarged[ completelly revised-[ چاپ مرکز نشر دانشگاه ادینبورو/ادینبورگ) کاملترین و همدلانهترین تحقیق از کتاب مقدس مسلمانان، [ در میان همۀ آثار مشابه ]به زبانهاى غربى است.»
فهرست مطالب
پیشگفتار مترجم ٩
پیشگفتار طبع ویراسته ١٧
فصل اوّل: زمینۀ تاریخى ١ . اوضاع و احوال جهانى ٢٣
٢ . زندگى در عربستان ٢٧
٣ . سیر و سلوک حضرت محمد [ ص ] ٣۵
پیوست (الف) ۴٠
پیوست (ب) ۴١
فصل دوم: تجربۀ پیامبرى حضرت محمّد (ص)
١ . رد و انکار نبوت حضرت (ص) ۴۵
٢ . توصیفات قرآنى از وحى و نبوت ۴٨
٣ . مفهوم نقش رسالت ۵١
۴ . ثبت و کتابت قرآن مجید ۵٧
فصل سوم: تاریخ متن قرآن ١ . جمع و تدوین قرآن کریم ٧١
الف. جمعآورى قرآن در زمان و به فرمان ابو بکر ٧١
ب. جمع و تدوین در روزگار عثمان ٧۴
٢ . مصحفهاى پیش از مصحف عثمانى ٧۶
٣ . کتابت قرآن و مطالعات متن پژوهشى نخستین ٨٠
۴ . اعتبار و کامل بودن قرآن ٨۴
فصل چهارم: هیئت ظاهرى قرآن ١ . نام (هاى) قرآن و تقسیمات عبادى آن ٩۵
٢ . سورهها و آیات ٩۶
٣ . حروف مقطّعۀ اسرارآمیز ١٠١
۴ . هیئت خطابى قرآن ١٠۵
فصل پنجم: ویژگىهاى سبک قرآنى ١ . فاصلهها (سجعها) ، و ترجیعها ١١٣
٢ . صور مختلف آموزشى ١٢٠
الف. شعارها یا پندها ١٢٠
ب. گفتارهاى کاهنان ١٢٢
پ. عبارات خطابى و داراى قید زمان ١٢۴
ت. صحنههاى نمایشى ١٢۶
ث. حکایات و تمثیلات ١٢٧
ج. تشبیهات ١٢٨
چ. استعارات ١٢٩
٣ . زبان قرآن ١٢٩
فصل ششم: تدوین قرآن ١ . نظریۀ نسخ و امکان تجدید نظر ١٣٧
٢ . شواهد تجدید نظر ١۴٠
٣ . فرضیۀ بل در باب اسناد مکتوب ١۵۵
الف. فرضیه ١۵۵
ب. نقد این فرضیه ١۶٠
فصل هفتم: تعیین زمان سورههاى قرآن ١ . نظرگاههاى سنتى اسلامى در باب تعیین تاریخ ١۶٧
٢ . نظریههاى اروپایى در مورد تعیین تاریخ ١۶٩
٣ . توالى اندیشه به عنوان راهنمایى براى تعیین تاریخ ١٧۵
فصل هشتم: اسامى و اوصاف پیام وحیانى ١ . آیات ١٨٨
٢ . قصص دربردارندۀ مکافات الهى: المثانى ١٩۴
٣ . قرآن ٢٠۵
۴ . کتاب ٢١١
۵ . سایر نامهاى قرآن ٢١۵
فصل نهم: آموزههاى قرآن ١ . آموزۀ وحدانیت خدا ٢٢١
٢ . سایر موجودات روحانى ٢٢٧
٣ . نبوت؛ ادیان دیگر ٢٣١
۴ . آموزۀ قیامت/معاد ٢٣۴
۵ . احکام و مقررات مربوط به زندگى اجتماعى ٢٣٩
الف. نیایش یا عبادت ٢٣٩
ب. وجوهات شرعى و زکات ٢۴٠
پ. روزۀ ماه رمضان ٢۴١
ت. زیارت حج ٢۴١
ث. ازدواج و طلاق ٢۴٢
ج. ارث ٢۴٣
چ. احکام و مقررات مربوط به خوراکىها ٢۴٣
ح. شرب خمر ٢۴۴
خ. ربا ٢۴۴
د. احکام متفرقه ٢۴۵
فصل دهم: پژوهشهاى مسلمانان پیرامون قرآن ١ . تفسیرنگارى ٢۴٩
٢ . متکلّمان ٢۵٣
فصل یازدهم: قرآن و پژوهشهاى شرقشناسى ١ . ترجمهها و قرآنپژوهىها ٢۵٩
٢ . مسائلى که محققان غیر مسلمان با آن مواجهند ٢٧٠
الف. مسئلۀ حقیقت و حقانیت ٢٧٠
ب. مسئلۀ منابع ٢٧۴
ویژگىها :
١ -در مباحثى که مطرح نموده دیدگاههاى مختلف را نقل و مورد نقد و بررسى قرار داده است
٢ -در فصل اول براى توضیح و جایگاه وحى و نقش آن در زندگى مسلمانان،اوضاع و احوال مردم عربستان و نحوهء زندگى آنها مورد بررسى قرار گرفته است. ٣
-در فصل پنجم برخى از ویژگیهاى مربوط به سبک قرآن در بیان مطالب همچون استعاره،تشبیه و تمثیلات،به خوبى مورد بررسى و توضیح داده شده است
۴ -مطالب کتاب ساده و روان است بطورى که براى عموم قرآن پژوهان قابل استفاده مىباشد و این به علت ترجمهء متن کتاب است که از طرف مترجم صورت گرفته است[/ .
دیدگاههای کتاب الکترونیکی درآمدی بر تاریخ قرآن
همین کتاب بل هم که اجازهی ترجمه یافته در حقیقت کتابی شسته و رفته از کتاب اصلی سال ۱۹۵۳ هست که شاگردش (مونتمگری وات) براساس سیاست اسلامپذیری غرب به جرح و تعدیل متن اصلی دست زد.
نسخهی اصلی فقط سال ۱۹۶۳ یک بار تجدید چاپ شد و شاید به زور بشه نسخههای قدیمیش رو در سایتهای کتابفروشیها به چندین برابر قیمت پیدا کرد!
کتاب تاریخ قرآن نولدکه رو میتوان به جرات یکی از بهترین منابع تحقیقی در این زمینه دانست که تاکنون گردآوری و تالیف شده، با اینکه این کتاب در یک جلد به عربی توسط دانشگاه الازهر قاهره ترجمه گردیده ولی هرگز اجازه ترجمه و نشر این کتاب به فارسی داده نشد!
نسخه اصل آن به زبان آلمانی در 3 جلد و همچنین نسخه انگلیسی و عربی آن در یک جلد ترجمه و چاپ گردیده ولی فارسی آن تاکنون ترجمه کامل و یا انتشار نیافته!
نولدکه در این کتاب بر اساس اسباب نزول آیات آیات قرآن رو طبقه بندی نموده و به استناد به برخی احادیث بر روی برخی از آیات دست گذاشته و این آیات رو در واقع برگرفته از زبان برخی صحابه و پیروان پیامبر دانسته. برای مثال آیات حجاب رو برپایه برخی روایات از زبان عمر نقل می نماید همانگونه که عمر خود مدعی است که او باعث نزول این آیات گردیده!
برخی آیات نیز به دلیل واقعه بعر معونه(کشتار حدود 40 تن از قاریان قرآن توسط قبایل عرب غیر مسلمان) می داند.
در کتاب تاریخ قرآن استاد محمود رامیار و جناب باقری در تاریخ قرآن خود به کرات به تحقیقات نولدکه مراجعه نموده اند و حتی ترتیب سوره های نولدکه را نیز در کتاب خود آورده ولی به دلیل برخی اشارات و تحقیقات نولدکه به بعضی شبهات قرآن احتمالا اجازه چاپ این کتاب هرگز داده نشده است.
پیشنهاد میکنم کتاب قرائت غیر دینی قرآن (3جلد) نوشته دکتر آیرملو رو مطالعه نمایید. اگر دوستانی مایل به مطالعه این کتاب هستند بفرمایند لینک دانلودش رو خدمتشون ارسال نمایم.
امیدوارم روزی اجازه ترجمه و انتشار کتاب تاریخ قرآن نولدکه و همچنین کتاب بسیار ارزشمند سالنامه اسلام(10جلد) نوشته محقق معروف ایتالیایی لئونه کائتانی و ادامه ترجمه و زحمات زنده یاد فریدون بدره ای که سعی نمود کتاب الاغانی (25جلد)نوشته حمزه اطفهانی رو از عربی به فارسی ترجمه نماید با ادامه ترجمه دیگر مجلدهای این کتاب ارج دانسته شود(کتاب الاغانی جلد اول در دو مجلد و تلخیصی از 25 جلد این کتاب در دو مجلد توسط استاد بدره ای به فارسی ترجمه گردید ولی عمر این بزرگوار کفاف ترجمه کامل این کتاب ارزشمند رو به او هرگز نداد)