رسته‌ها
34
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 29 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 29 رای
سخنی باخوانندگان:
این داستان را چند سال پیش در کارگاه داستان نویسیِ استاد کوهیار نوشتم و حال که تصمیم گرفته ام داستان هایم را به نشر دربیاورم مهمترین دغدغه ام مخاطبانم هستند،امیدوارم دیدگاه تک تک خوانندگان محترم را مطالعه کنم و بتوانم در نوشته های بعدی از مطالب ذکر شده بیشترین بهره ها را بگیرم.
سربلند و پیروز باشید.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
17
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
TARANE R
TARANE R
1392/04/31

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی 34

تعداد دیدگاه‌ها:
48
خسته نباشید دوست عزیز...داستان زیباییی بود خصوصا فضاسازی اول داستان...حقیقتا تجسم داستان راحت بود ولی...:-(
(قبلش بگم من اصلا منتقد خوبی نیستم پس اگه حرفم اشتباه بود نشنیده بگیرید:-))
به نظرم داستان با این شروع عالی ومحتوای خوبش زود تموم شد ...هنوز جا برای ایده های قشنگ شما داشت;-)
موفق باشید دوست عزیز:x
کتاب زیبایی بود:-)
ترانه جان .خانم رضایی قلمت پر جوهر و ذهنت پر ایده باد!
آیا داستان های دیگره هم نوشتید!؟
ماهور عزیز شاید کتاب34 کم و کاستی هایی داشته باشد اما آیینه ی تمام نمایی از زندگی های روزمره افرادیست که ممکن است در کنار ما زندگی کنند و ما از آن ها غافلیم...
ممنون که مطالعه نمودید
کتاب 34 با تمام کم و کاستی هایی که داشت درس های زیادی به ما آموخت:
اینکه همیشه می شود در زندگی تغییر کرد،همیشه می شود خوبی درونی را از لابلای بدی هایی که زمانه به ما منتقل کرده بیرون کشید...
کاش همه ی ما اندکی از محمد،شخصیت اصلی این داستان بیاموزیم که حتی اگر همه در برابر ما بدی کردندما خودمان زیبایی روح را به خود هدیه دهیم...
کاش حتی بتوانیم مانند رویه داستان با سرعت به سمت امیدوارانه زندگی کردن پیش رویم ...
درس های زندگی به کرات در کتاب های مختلف تکرار شده ،کاش چشمی بینا و گوشی شنوا برای درک هر چه بهتر این درس ها داشته باشیم....
شادوپیروز باشید ...
دوستان عزیز دیگر منتظر دیدن نظرات ارزشمند تک تک تان هستم...
به امید دیدارتان در صفحه ی کتاب 34
:-*:-*:-*:-*:-*:-*:-*:-*:-*منتظر کتاب بعدیت هستم:D
خواهش میکنم آرمان جان
این نظر لطف شما و دیگر دوستانه به این داستان.
واقعا قشنگ بود من داستانهایی از این قبیل زیاد خوندم
ولی طرز بیان شما طوری بود که ادم احساس میکنه برای خودش اتفاق افتاده
بهت تبریک میگم خیلی اعالیه.:x
ازمردم این زمانه دلگیر نشو
اینجا سالهاست به هوای بارانی میگویند,خراب
دوستان گرامی ام از توجه همگی تان بی انتها خوشحالم.
متشکرکه وقت گران بهایتان را در اختیار این نوشته قرار دادید.:-)
دردها را باید کنار زد. درد ها را باید ورق زد بای به صفحه شادی ها رسید.
باید برای رسیدن به صفحه شادی از صفحات غم عبور کرد...
خیلی زیبا بود ...منتظر نوشته های بعدی شما هستم
موفق باشی...
PDF
34
935 کیلوبایت
34
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک