در جستجوی صبح
نویسنده:
عبدالرحیم جعفری
امتیاز دهید
.خاطرات عبدالرحیم جعفری بنیانگذار انتشارات امیر کبیر
جعفری در این کتاب خاطرات خود را از زمانی که دستفروشی کتاب میکرده تا زمانی که امیر کبیر به عنون بزرگترین انتشارات خاورمیانه مطرح شد و در زمان انقلاب مصادره شد را بیان میکند. مطالعه این کتاب صرف نظر از آنکه خواننده را با گوشههایی از تاریخ نشر ایران آشنا میکند میتواند به عنوان گنجینهای با ارزش به عنوان تجربیات یک کارآفرین مورد استفاده قرار گیرد.
اگر چه مؤلف، سر آن نداشته که دوره ای از تاریخ نشر ایران را بنگارد، اما از آن رو که سراسر زندگی او با چاپ و نشر و کتاب گره خورده، آن گاه که خاطرات خود را باز می گوید ناگزیر کار به وقایع نگاری نشر ایران می کشد و اگر چه این وقایع نگاری بیشتر به انتشارات امیر کبیر می پردازد، اما از آنجا که امیرکبیر سرآمد بنگاه های نشر در ایران بوده است.
خواننده به مهمترین وقایع نشر ایران دست می یابد که در این میان می توان از تالیف و انتشار فرهنگ معین که در زمان خود یک حادثه بزرگ در نشر ایران بود، یاد کرد و یا از سروسامان دادن به انتشار کتابهای درسی که باز در این مورد همانگونه که در خاطرات جعفری می خوانیم سهم همایون صنعتی زاده عمده است.
در جستجوی صبح در دو جلد انتشار یافته و شصت سال از خاطرات مؤلف را از سال ۱۲۹۸ تا سال ۱۳۵۸ در بر می گیرد؛ یعنی تا آستانه دستگیری و زندانی شدن او و مصادره مؤسسه امیرکبیر که طی سی سال با کوشش و پشتکار و عشق عمیق مؤسس آن به کتاب و نشر تناور شد و شاخ و بال گسترد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بازداشتهای مکرر و محاکمه در دادگاهی که طبق مصوبة شورای عالی انقلاب اسلامی و ضوابط آییننامههای دادسراها و دادگاههای انقلاب صلاحیت محاکمه برای اتهامات وارده بر من را که تمام کذب محض بود نداشت مقرر گردید که دوسوم اموال من و تشکیلات مؤسسة امیرکبیر به جامعة مدرسین و یا جامعةالصادِ واگذار گردد و چون جوامع مزبور از قبول آنها خودداری کردند پس از سه سال بلاتکلیفی در زندان اوین و جو خشونتبار آن ایام در یک جلسة شبیه به دادگاه حسنک وزیر با تهدید و ارعاب و تهدید به مرگ و ترس طبق نوشتهای به نام صلحنامه تمام تشکیلات امیرکبیر و ملحقات آن به سازمان تبلیغات اسلامی واگذار شد و من خانهنشین شدم.
پس از پیگیریهای بسیار، بدون داشتن وکیل و کارشناس، حکم بدوی کذایی بر خلاف قوانین قضایی و قوانین جمهوری اسلامی اعلام گردید ولی هنوز که هنوز است به آن ترتیب اثری داده نشده است.
از سال 1367 تصمیم به نوشتن خاطرات خود گرفتم که در سال 1382 بخش اول آن، از کودکی تا قبل از اولین بازداشت، با نام «در جستجوی صبح» در دو جلد منتشر گردید و مورد استقبال قرار گرفت. جلد سوم که در واقع بخش دوم خاطرات «از بازداشت تا پس از آزادی» است هم اکنون آماده شده است و باید بزودی منتشر گردد.
بیشتر
جعفری در این کتاب خاطرات خود را از زمانی که دستفروشی کتاب میکرده تا زمانی که امیر کبیر به عنون بزرگترین انتشارات خاورمیانه مطرح شد و در زمان انقلاب مصادره شد را بیان میکند. مطالعه این کتاب صرف نظر از آنکه خواننده را با گوشههایی از تاریخ نشر ایران آشنا میکند میتواند به عنوان گنجینهای با ارزش به عنوان تجربیات یک کارآفرین مورد استفاده قرار گیرد.
اگر چه مؤلف، سر آن نداشته که دوره ای از تاریخ نشر ایران را بنگارد، اما از آن رو که سراسر زندگی او با چاپ و نشر و کتاب گره خورده، آن گاه که خاطرات خود را باز می گوید ناگزیر کار به وقایع نگاری نشر ایران می کشد و اگر چه این وقایع نگاری بیشتر به انتشارات امیر کبیر می پردازد، اما از آنجا که امیرکبیر سرآمد بنگاه های نشر در ایران بوده است.
خواننده به مهمترین وقایع نشر ایران دست می یابد که در این میان می توان از تالیف و انتشار فرهنگ معین که در زمان خود یک حادثه بزرگ در نشر ایران بود، یاد کرد و یا از سروسامان دادن به انتشار کتابهای درسی که باز در این مورد همانگونه که در خاطرات جعفری می خوانیم سهم همایون صنعتی زاده عمده است.
در جستجوی صبح در دو جلد انتشار یافته و شصت سال از خاطرات مؤلف را از سال ۱۲۹۸ تا سال ۱۳۵۸ در بر می گیرد؛ یعنی تا آستانه دستگیری و زندانی شدن او و مصادره مؤسسه امیرکبیر که طی سی سال با کوشش و پشتکار و عشق عمیق مؤسس آن به کتاب و نشر تناور شد و شاخ و بال گسترد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بازداشتهای مکرر و محاکمه در دادگاهی که طبق مصوبة شورای عالی انقلاب اسلامی و ضوابط آییننامههای دادسراها و دادگاههای انقلاب صلاحیت محاکمه برای اتهامات وارده بر من را که تمام کذب محض بود نداشت مقرر گردید که دوسوم اموال من و تشکیلات مؤسسة امیرکبیر به جامعة مدرسین و یا جامعةالصادِ واگذار گردد و چون جوامع مزبور از قبول آنها خودداری کردند پس از سه سال بلاتکلیفی در زندان اوین و جو خشونتبار آن ایام در یک جلسة شبیه به دادگاه حسنک وزیر با تهدید و ارعاب و تهدید به مرگ و ترس طبق نوشتهای به نام صلحنامه تمام تشکیلات امیرکبیر و ملحقات آن به سازمان تبلیغات اسلامی واگذار شد و من خانهنشین شدم.
پس از پیگیریهای بسیار، بدون داشتن وکیل و کارشناس، حکم بدوی کذایی بر خلاف قوانین قضایی و قوانین جمهوری اسلامی اعلام گردید ولی هنوز که هنوز است به آن ترتیب اثری داده نشده است.
از سال 1367 تصمیم به نوشتن خاطرات خود گرفتم که در سال 1382 بخش اول آن، از کودکی تا قبل از اولین بازداشت، با نام «در جستجوی صبح» در دو جلد منتشر گردید و مورد استقبال قرار گرفت. جلد سوم که در واقع بخش دوم خاطرات «از بازداشت تا پس از آزادی» است هم اکنون آماده شده است و باید بزودی منتشر گردد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی در جستجوی صبح
البته آقای جعفری هم کم در حق بعضی از مولفان ظلم نکرده بود. ولی به هر حال اونجور خودش میگه محاکمه ناعادلانه بوده مگر اینکه همه چیز رو نگفته باشه.
با اجازه مدیران گرامی کتابناک فایل شش بخش از خاطرات نوشین روان جعفری را به به شکل PDF برای بارگیری آزادانه در اختیار دوستداران فرهنگ میهنمان گذاشته شده در این صفحه می گذارم.
اموال جعفری و انتشارات معتبر او به همان دلیل مصادره گردید که دیگر صنایع پوای بخش کارآمد خسوسی همچون شرکت بوتان, ارج و کفش ملی مصادره شدند.
مقایسه تیراژ (شمارگان) کتاب های منتشر شده در اوایل دهه پر تلاطم 1360 با حال حاضر نشانه ای است از یک سقوط فرهنگی.
کتاب در بیشتر زمان ها وکشور ها در مقایسه با دیگر موارد گران بوده است اما این کاهش شدید برای افرادی که باید بفهمند زنگ خطری است مدهش.
و صد البته خوشا به سعادت آنانی که نمی فهمند!